معیریان در خصوص شروع فعالیت خود گفت: من از ابتدا علاقه به نقاشی و مجسمه سازی داشتم، بر حسب اتفاق در دانشکده هنرهای دراماتیک با استاد کریمی آشنا شدم. رفتار این استاد من را عاشق این کار کرد. البته مرحوم مادرم مشوق من بود. او به نقاشی و خط علاقه داشت.
وی در ادامه در رابطه با خاطرهای از اولین مجسمهای که ساخت، عنوان کرد: در گذشته خانهها کاه گلی بود. شبی باران شدیدی آمد، مادرم گفت جلال برو این سوراخهای پشت بام را بگیر یک سطل برداشتم و گچ را درون سوراخ ریختم، اما به دلیل بازیگوشی من گچ سفت شد، من هم با کاردک گچ شبیه عکس مرحوم پدرمم را تراشیدم. مادرم از این کار من خوشحال شد و همان مجسمه را به مدرسه آورد و مدیر مدرسه نیز به من جایزه داد.
وی افزود: بعد از دوره دانشگاه در امتحان صدا و سیما قبول شدم و در آنجا به طور حرفهای کار خودم را شروع کردم.
وی در خصوص اولین و سختترین بازیگری که گریم کرد، گفت: اولین کار گریم خود را بر روی سعید پورصمیمی در نقش میر نصیر غول نگونبخت انجام دادم. درباره سختترین گریم میتوانم به سریال سربداران اشاره کنم، البته هزاردستان هم یکی از سختترین گریمهایی بود که کار کردم.
معیریان در خصوص دوستی و رفاقت با اطرافیان گفت: بعد ار فوت استاد معلم به بهشت زهرا رفتم و برای هنرمندانی که فاتحه میخواندم متوجه شدم بیشتر این عزیزان را خیلی اذیت کردم وای به حال کسی که با من رفاقت کند. (خنده)
چهرهپرداز فیلم «سرب» در خصوص شخصیتهایی که گذشتهای ندارند گریم آنها بر چه اساسی طراحی میشود، عنوان کرد: ابتدا باید توجه کنیم که به کدام قسمت از تاریخ اختصاص دارد و در طراحی عکسها این مورد را در نظر میگیریم.
معیریان در پاسخ به سؤال مدیری درباره عاشق شدن بیان کرد: من عاشق خیلیها شدم اما قرار نیست که به همه آنها وصل باشیم بین همه آنها همسرم منو قبول کرد و حاصل ازدواج ما دو پسر و یک دختر است پسرها با معرفت هستند اما من بعد از تولد دخترم معنی پدر بودن را فهمیدم. دو پسرم در حوزه نقاشی و مجسمهسازی کار میکنند و دخترم فوق لیسانس بازیگری است و در حوزه موسیقی فعالیت میکند.
وی در خصوص مشکلات عرصه گریم گفت: مشکل ما این بود که بعد از اینکه قرارداد بسته و درآمدها محاسبه میشود، در پایان کار به راحتی و با احترام میگویند نداریم (خنده) به همین خاطر من به سمت آموزش روی آوردم و صدها هنرجور تربیت کردم. خوشبختم از اینکه هنرجوهایم با افراد شناخته شده کار میکنند.
در پایان جلال معیریان پنج جلد کتاب تهران به موزه دورهمی تقدیم کرد.