میرزا علیخان امینالدوله آغازگر بنای این مسجد باشکوه در تهران به شمار میآید. او از سال 1324 خورشیدی به بنای این مسجد کوشید و این کار نیکو چهار سال بعد با همت والای یک بانوی پرآوازه قاجاری به پایان رسید؛ اشرفالملوک فخرالدوله، یکی از دختران مظفرالدین شاه قاجار، همسر محسن خان امینالملک (امینالدوله) پسر علی خان امینالدوله و البته نمادی از یک زن مقتدر اما خوشنام در تاریخ ایران! مسجدی که اکنون اینجا آرام گرفته است، نام آن بانوی را به یادگار نیکاندیشیاش بر خود دارد؛ مسجد فخرالدوله یا مسجد فخر. این بنای تاریخی اما نامی دیگر را نیز با خود از گذشته به همراه آورده است؛ نیکلای مارکف، معمار سرشناس روس که در دوره پهلوی آثار برجسته معماری در تهران بر جای گذارد. مسجد فخر از اینرو یادگاری ویژه از تاریخ نیکاندیشی ایرانی در روزگار معاصر به شمار میآید.
کاشیکاری این مسجد زیبا و باشکوه، جلوهای درخشان به ساختمان آن داده است. کاشیهایی به رنگهای کرم، فیروزهای و لاجوردی، نمادی از هنر ایرانی در کنار ساختمان مکعب آجری مسجد به شمار میآید. مسجد فخر، اکنون نمادی از هویت معماری و کارهای خیریه در تاریخ ایران و تهران به شمار میآید. این بنای مذهبی، یکی از مسجدهای اصلی منطقه به شمار میآید.
اشرفالملوک، نامبُردار به فخرالدوله به سال 1261 خورشیدی از یکی از همسران مظفرالدین شاه به نام سرورالسلطنه زاده شد. او در جوانی به عقد ازدواج محسن خان امینالملک (بعدها ملقب به امینالدوله) پسر علی خان امینالدوله درآمد. این بانوی نیکوکار تاریخ معاصر ایران، نامی نیک از خود به یادگار گذارده است. منابع تاریخی از کفایت، قدرت و خیرخواهی او بسیار سخن راندهاند. او به روایتی، سرپرستی چندین کودک یتیم را برعهده داشت و شرایطی فراهم آورده بود تا آنان بتوانند آموزش دیده، برای زندگی آینده مهیا شوند. وی املاکی بسیار در تهران داشت که باغ بزرگ الهیه از نامدارترین آنها به شمار میآمد. او در سال 1334 خورشیدی در 73 سالگی درگذشت و از خود یادگارها و البته نام و آوازهای بزرگ بر جای نهاد. فخرالدوله از آن دسته زنان تاریخ ایران به شمار میآید که میکوشیدند با بهرهگیری از جایگاه درباری و خانوادگی خویش، در بهبود شرایط جامعه و مردم آن تاثیر بگذارند. عمارتی بزرگ از او در همین محله فخرآباد، اندکی پس از ساختمان مسجد برجای مانده است.
وصیتنامه فخرالدوله؛ سندی بر تارک نیکخواهی
یک سند مهم تاریخی از این بانوی نیکوکار برجای مانده است که میتواند ما را با اندیشه نیکخواهانه وی آشنا سازد. وصیتنامه اشرفالملوک امینی شاهزاده پرآوازه قاجار یک سند مهم تاریخی به ویژه در حوزه نیکوکاری به شمار میآید. او در این متن که تصویری از آن در «آرشیو دیجیتال دنیای زنان در عصر قاجار» وجود دارد، به تفصیل درباره چگونگی وضعیت نوکران و مستخدمانش سفارش و برای آنها حقوقی، حتی مادامالعمر، از داراییهایش تعیین کرده است. این سند تاریخی که به سال 1372 قمری (1331 خورشیدی) بازمیگردد، آگاهیهایی سودمند درباره نیکاندیشی این بانوی با درایت خاندان قاجار دربردارد. خواندن بخشهایی از این وصیتنامه میتواند ما را با دنیای ذهنی این بانوی نیکوکار آشنا کند، به ویژه آنکه او در جایی از وصیتنامه به هزینههای مسجد فخرالدوله یا همانگونه که خود تاکید کرده، مسجد امینالدوله اشاره داشته است: «اینجانب اشرفالملوک امینی مجدی (فخرالدوله) فرزند مرحوم اعلیحضرت مظفرالدین شاه قاجار به تنظیم این وصیت خود مبادرت نموده نظر به اینکه اغلب دارایی خود را در حیات خودم تقسیم و در اختیار فرزندان خود گذارده و به تصرف آنها دادهام به حمدالله اولاد کوچک نداشته و فرزندان من همه مردی هستند آزموده و هیچگونه زحمتی به آنها نداشته فقط از فرزندان خود انجام این چند جمله را خواهشمندم که برای آسایش روح من بدان عمل و رفتار نمایند:
۱- خداشناسی و پیروی از مذاهب اسلام ۲- وطنخواهی و خیانت ننمودن به وطن ۳- اتحاد و اتفاق بین خودشان ۴- برادران و خواهر حاضر شوند و نگذارند اشخاص غیر و خارجی دخالت در امور آنها نموده و داخل در زندگانی آنها بشوند و از هرگونه اختلاف بین خود جلوگیری کنند. هرگاه در تقسیمات املاک آنها کم و زیادی شده و تفاوتی داشته باشد چون این تقسیمات از طرف من شده از من دلتنگ باشند و برای مال دنیا خودشان را به زحمت نیانداخته و بدبخت نکنند. آنچه پس از فوت از من باقی بماند پس از وضع یک ثلث آن که شرعا و قانونا متعلق به من است هشت نفر فرزندان من کما فرضالله بین خودشان تقسیم نمایند. فرزندان من موظفند یک ثلث از کلیه متروکات من را اعم از منقول و غیر منقول و وجوه نقد و غیره خارج و به تصرف دخترم معصومه امینی نفیسی بدهند که او طبق دستوری که در این وصیتنامه دادهام رفتار و فرزندان من حق هیچگونه سؤال و پرسشی از او نخواهند داشت. معصومه امینی از محل ثلث متروکات من به ترتیب زیر عمل کند:
۱- به شاهزاده بصیر خاقان معزی مادامی که حیات دارد ماهانه دو هزار ریال و به حاج میرزا حسین خان حقشنو ماهانه سه هزار ریال، ۲- عبدالله شکوفی که از نوکرهای خوب و صمیمی است برای خودشان همه وقت نگهداری نموده و مبلغ ده هزار تومان انعام بپردازند و ثلث حقوق او را تا در قید حیات است بدهند، ۳- به سیدعبدالحسین و سیدمرتضی زنجانی ثلث حقوق مادامالحیوه داده شود و مختارند هرکجا مایل باشند کار نمایند، ۴- سهم میرزا علیاکبر مرتضایی تا زمانی که حیات دارد ثلث حقوقش داده شود، ۵- به علویه یک هزار تومان بدهند و حقوقی را که من به او میدادم مادامالحیوه داده شود، ۶- به بیبی جان پنج هزار ریال داده شود و حقوق او را مادامالحیوه بپردازند، ۷- دایه مرحوم حسین [فرزند فخرالدوله] را پانصد تومان بدهند و حقوق او را هم کما فیالسابق بپردازند، ۸- حقوق ماهیانه عالم بهار را تا زنده است بدهند، ۹- به قمر سلطان یکصد تومان به رسم انعام و ثلث حقوق وی پرداخت شود. نسبت به سایرین هم معصومه به قدر قوه خودش که از عهده برآید کمکخواهی خواهند نمود. برای مخارج موقوفه برای مقبره حاجیه محترمالدوله و خودم، از محل ثلث من داده شود. برای روسازی گنبد مسجد امینالدوله از محل ثلث من داده شود. معصومه مازاد ثلث من را به مصرف بیمارستان کهریزک یا شاهآباد یا مصارف خیریه دیگر برساند.»
مسجد فخرالدوله و یک نشانه بر پیشانی این سرزمین
مسجد فخرالدوله نه تنها نام و یاد این بانوی نیکوکار را از تاریخ به امروز رسانده است، که به همراه دیگر بناهای وقفی و عامالمنفعه این شهر بزرگ، از نشانههای استوار در پیوستگی تاریخی اندیشه دیرینه نیکوکاری در ایران به شمار میآید. این نهادها و تاسیسات در حوزههای گوناگون زندگی در سرزمین ایران همواره در جنبههای مادی و معنوی به یاری مردم میآمده، زمینههایی بهتر برای زیست فردی و اجتماعی آنان فراهم میآوردند. این نشانهها که از گذشتههای دور برجای ماندهاند اما پایانی ندارند... این قافله همچنان در گذر است...