تاریخ موجب میشود تا علاوه بر شناختن و برخورد با انسانهای برجسته در زمینههای گوناگون، گذر زمان را در انسانهای بزرگ و یا کسانی که فریفته پول، قدرت و ثروت شدهاند ببینیم.
گذشته و تاریخ کشور ما نیز خالی از این آدمها نیست و هر برههای داستانی پر از شخصیتهای مختلف را در بر میگیرد. یکی از این مقاطع دوران انقلاب اسلامی است. مقطعی که مدتی است با پخش مجدد سریال «معمای شاه» حال و هوای روزهای نه چندان دور سرزمینمان را با افراد موثر در آن زمان روایت میکند.
گذشته و تاریخ کشور ما نیز خالی از این آدمها نیست و هر برههای داستانی پر از شخصیتهای مختلف را در بر میگیرد. یکی از این مقاطع دوران انقلاب اسلامی است. مقطعی که مدتی است با پخش مجدد سریال «معمای شاه» حال و هوای روزهای نه چندان دور سرزمینمان را با افراد موثر در آن زمان روایت میکند.
یکی از سازمانهایی که با هدف سرکوب انقلابیون و خنثی کردن مبارزات مردم با حکومت تشکیل شده بود، ساواک نام داشت. گروهی که شکنجهگران مخوف و سنگدلی داشت و نام آنها در تاریخ معاصر نیز ثبت شده است.
محمد علی شعبانی، معروف به دکتر حسینی از جمله این افراد است که نقش وی را در «معمای شاه» رضا خیریپور بازی میکند.
وی متولد سال 1302 است و بعد از تحصیلات نیمه کاره ابتدایی وارد ارتش شد.
شعبانی در ادامه با درجه گروهبانی در رکن 2 مشغول خدمت شد. او پس از تأسیس ساواک در سال 36، برای ادامه خدمت به ساواک منتقل شد و در اداره سوم فعالیت میکرد. با کسب مقام مدیریت اوین، دکتر حسینی تا مدتی مسئول بازجویی و شکنجه زندانیان سیاسی بود.
در ادامه زمانی که «کمیته مشترک ضد خرابکاری» در ساواک تشکیل شد، او نیز در آن قسمت مشغول به کار شد. شعبانی در این بخش، انواع روشهای شکنجه و بازپرسی چون «توجیه و حفاظت»، «شوک الکتریکی» و «آپولو» را به کار بست.
جدیت و پشتکار فراوان او در امر شکنجههای مخوف و بازپرسی از زندانیان در حدی بود که وی موفق به دریافت نشانها و مدالهای مختلف شد.
در برخی منابع درمورد روش کاری وحشتناک این شکنجهگر این گونه نوشته شده: وی زندانی را روی دستگاه مخصوص شکنجه «آپولو» مینشاند و کف دست و ساق پای زندانی را زیر گیرههای آن پرس نموده و کلاه آهنی مخصوصی که تا گردن زندانی را میپوشاند روی سر او قرار میداد. آنگاه شروع به زدن کابل مینمود.
سر کابلها افشان بود و موقع اصابت به کف پا، نوک آن روی پا برمیگشت و موجب کنده شدن گوشتهای آن میشد. گهگاهی هم با شیئی چوبی یا فلزی ضربهای به کلاه وارد میکردند که صدای بسیار وحشتناکی در آن ایجاد شده و در گوش زندانی میپیچید که فوقالعاده آزاردهنده بود و شکنجهای بود مضاعف بر سایر شکنجهها.
وی برای جلوگیری از کاهش درد و برای بیحس نشدن موضعی ضربات کابل را به صورت کاملاً موازی در کنار هم به کف پا فرود میآورد، به گونهای که هیچ ضربهای بر روی محل ضربه قبلی نمیخورد. وضعیت کف پا به صورتی در میآمد که گویی چندین سیخ کباب را کنار هم چیدهاند. با این حال اگر نظر بازجو مبنی بر فنیتر شدن شکنجه بود، حتماً آتش سیگار خود را روی بدن عریان زندانی خاموش مینمود.
دکتر حسینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ 24 اسفند 57 هنگامی که منزلش محاصره بود با اسلحه کمری اقدام به خودکشی کرد اما بلافاصله به بیمارستان منتقل و سرانجام در تاریخ 12 اردیبهشت 58 درگذشت.