واحد فرهنگی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، درباره اکران فیلم فروشنده در سینماهای کشور، نامهای به حجتالاسلام خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی نوشت.
در بخش مهمی از این نامه آمده است: دولت در سال آخر از هر امکان در فضای فرهنگی در صدد کسب رای است و رفتارهایش بر این قاعده طبیعی است، اما آیا روحانی مسئول سازمان تبلیغات اسلامی نیز به دنبال رای است که باعث به سخره گرفته شدن اقتضائات اسلامی و انقلابی می شود؟ روحانی مسئول سازمان تبلیغات اسلامی خود با «یک خانواده محترم»، حاضر است دسته جمعی به تماشای فیلمی با محتوای آنچه در توضیحات ارائه شد، بنشیند؟ مدیران دیگر حوزه هنری که در مقابل این اقدام کوته بینانه ی دور از اصول انقلاب سکوت کرده اند چطور؟ آقایان انقلابی عضو شورای اکران حوزه هنری جرات تماشای خانوادگی فیلم را دارند که امکانات در اختیار عموم قرار گرفتن آن را فراهم می کنند؟
متن کامل نامه را در ادامه میخوانید:
بسم رب الشهدا والصدیقین
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى
جناب آقای خاموشی
ریاست محترم سازمان تبلیغات اسلامی
با سلام
یکی از اساسی ترین ارکان جمهوری اسلامی ایران، وجوه فرهنگی آن و ظرفیت هایی است که ماحصل فرهنگ انقلابی در کشور در سالهای بعد از انقلاب اسلامی ایجاد شد، اما عدم توان مدیران در تقویت فرهنگ و هنر انقلابی، زمینه را برای نفوذ دشمن و بسط ید جریان ضدانقلاب فراهم کرد تا جایی که دیگر جمهوری اسلامی تقریبا همه سنگرهای فرهنگی و اولویت های اصلی خود را از دست داد. فرهنگ اگرچه در همه سالهای بعد از انقلاب از سوی رهبران جمهوری اسلامی، به عنوان جدی ترین جبهه معارضه دشمنان با جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گرفته است، اما همیشه منصوبان و مسئولان پایین دستی و مدیران میانی، نسبت به این مهم غفلت کرده اند. از «تهاجم فرهنگی» تا «شبیخون فرهنگی» تعابیری است که رهبر انقلاب همواره نسبت به آنها هشدار داده اند، اما کو گوش شنوا؟!
واقعیات فراوانی نیز در همه این سالها وجود دارد که نشان می دهد، مدیران فرهنگی نه تنها حق آرمانهای انقلاب و خون شهدا را به جا نیاورده اند، بلکه نسبت به آن جفا نیز کرده اند!
سازمان تبلیغات اسلامی، به عنوان یکی از نهادهای حاکمیتی قطعا یکی از مصادیق این کوتاهی وجفا در حق مردم و بیت المال مسلمین است، آنجا که از بیت المال برای به بار نشاندن آثاری متعارض با روح اسلامی و انقلابی این جمهوری هزینه می کند. آنجا که صرفا با نیت اقتصادی و بی توجه به اساسنامه و اهداف و اولویتهای بنیادی اش، سالن های حوزه هنری را -که در طول این سالها از نهادهای انقلابی گرفته است، برای اکران فیلمها و نمایش های موهن به اسلام و انقلاب در اختیار سینماگران جبهه معارض شبه روشنفکر قرار می دهد. آنجا که با نمایش مضامین و محتواهای ضداخلاقی بر خلاف نام و نسب «تبلیغات اسلامی»، به تمسخر «منویات اسلامی» می پردازد. اشاره به مصادیق و عناوین فعالیتهای سازمان تبلیغات برای تصور عمق فاجعه ای که در این نهاد حاکمیتی رخ می دهد، کافی خواهد بود، اما بماند برای مجالی مفصل تر!
در روزهای اخیر و تنها به فاصله چند روز از هشدار رهبر معظم انقلاب درباره توجه نهادها و دستگاههای فرهنگی نسبت به عدم نمایش فیلمهای مضر برای ایمان جوانان، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در اقدامی سوال برانگیز و عکس نظرات و منویات رهبری، فیلمی موهن به ارزشهای اسلامی را در سالن های خود روی پرده برده است. فیلمی که کارگردان آن به صراحت در گفتگویی درباره فیلم، «غیرت» و «خشونت مقدس» را به رفتارهای تروریستی مشابهت می دهد و در گفتگویی دیگر «تن فروشی» را محترم می شمارد.
در بخشها و بندهای متعددی از اهداف و وظایف حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مندرج در اساسنامه این نهاد، به اصول و مواردی اشاره شده است که نمیتواند دست حوزه را برای رفتارهای غیرقابل توجیه- مانند نمایش فیلمی که «غیرت» را به چالش میکشد- باز بگذارد. در بندهای یک تا 6 اهداف حوزه هنری در اساسنامه نسبت به رشد هنر مبتنی بر معرفت اسلامی و متعهد به انقلاب، ترویج فضائل اخلاقی، هنر و ادبیات انقلاب اسلامی، راههای اصولی مقابله با جریانهای هنری معارض و معرفی الگوی ادبی و هنری تاکید شده است که اکران فیلمی با محتوایی که به اعتقاد خود کارگردان و- نه منتقدان- خشونت مقدس مرد یا همان غیرت را با رفتار گروههای تروریستی مشابهت میدهد، نمیتواند با این مبانی و اساسنامه توجیهپذیر باشد.
از طرفی در بندهای مربوط به وظایف حوزه هنری نیز گسترش هنر اسلامی و الگوآفرینی ادبی و هنری تاکید شده است. مشخصا مسؤولان حوزه نیز خود خواهند پذیرفت که ترویج نگاهی اباحهگرایانه به مساله خانواده، ناموس و غیرت نمیتواند در راستای این وظایف قابل توجیه و پذیرفته شده باشد.
نکته اساسی دیگر آنکه در شرایطی که وزارت ارشاد و ارگانهای دولتی در عمل به وظایف خود کاهلی می کنند و توجه به مسائل سیاسی را در رفتارهای فرهنگی اصل قرار می دهند، آیا سازمان تبلیغات نیز باید به همین منوال رفتار کند؟!
دولت در سال آخر از هر امکان در فضای فرهنگی در صدد کسب رای است و رفتارهایش بر این قاعده طبیعی است، اما آیا روحانی مسئول سازمان تبلیغات اسلامی نیز به دنبال رای است که باعث به سخره گرفته شدن اقتضائات اسلامی و انقلابی می شود؟ روحانی مسئول سازمان تبلیغات اسلامی خود با «یک خانواده محترم»، حاضر است دسته جمعی به تماشای فیلمی با محتوای آنچه در توضیحات ارائه شد، بنشیند؟ مدیران دیگر حوزه هنری که در مقابل این اقدام کوته بینانه ی دور از اصول انقلاب سکوت کرده اند چطور؟ آقایان انقلابی عضو شورای اکران حوزه هنری جرات تماشای خانوادگی فیلم را دارند که امکانات در اختیار عموم قرار گرفتن آن را فراهم می کنند؟ اقدام اخیر حوزه هنری در نمایش فیلم های موهن و به فاصله چندروز از هشدار رهبر انقلاب، ظاهر مزور و ریاکار مسئولین مدعی ولایتمداری و انقلابی را بیش از پیش بر نیروهای متعهد انقلاب آشکار کرد. باشد که از این مسیر سیاست زده در فرهنگ بازگردند!