مدتی است که بعد از فرمایشات رهبری در حوزه فرهنگ جمله ای نقل محافل شد با عنوان «ولنگاری فرهنگی» که شاید این روزها مجموعهای که این نقد به آن وارد شده است کمترین توجه را به آن داشته است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جهت رفع مشکلات فرهنگی و یا اقدام سریع همواره نوشدارو پس از مرگ سهراب بوده است. گویا سخنان رهبری و نقدی که به فرهنگ داشتند در اولویت دولت قرار نگرفته چرا که این حساسیت در ظهور آثار فرهنگی به چشم نمیخورد.
مقام معظم رهبری در بخشی از رهنمودهایشان اشاره داشتند: در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بی اهتمامی در دستگاههای فرهنگی به چشم می خورد. زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضرّ، کوتاهی هایی انجام می شود. برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضعگیری و اقدامی نمی شود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند.
*وجود «ولنگاری فرهنگی» هم در محتوا و هم در فرم
فیلم سینمایی ضد فرهنگی «50 کیلو آلبالو» به سلامت به فروش خود ادامه داد و تا آخرین لحظات هم در اکران آن دخالتی از سوی مقامات مسئول شکل نگرفت. این در شرایطی بود که بسیاری از رسانهها به موضوع اشاره کرده بودند و از مدتها پیش این فیلم سینمایی را به لحاظ فرهنگی به نقد کشیده بودند چرا که محتوای آن در بستر یک شرایط مثلاً کمدی آموختههایی در جهت و کمک به «ولنگاری فرهنگی» بود.
آثاری از این دست در حوزه سینما کم نبودند البته «ولنگاری فرهنگی » در محتوا خلاصه نمیشود به نظر میرسد زمانی که با فیلمی مواجه میشویم که ساختار ضعیف و غیر اصولی هم دارد میتواند در جهت تقویت «ولنگاری فرهنگی» گامهای محکمی را طی زمان قابل توجهی بردارد و مخاطب با مواجه شدن با یک اثر سینمایی ضعیف به لحاظ ساختاری در سینما قطعاً از آن دلزده میشود بدین سبب ما مخاطبان فرهنگی خود را از دست میدهیم یعنی مخاطب فرهنگی نخواهیم داشت این مخاطب به سمت آثار فرهنگی خارج که از شأن و عرف و ما دور خواهد بود میرود که هیچ تطابقی با فرهنگ ما ندارد که نتیجهاش «ولنگاری فرهنگی» خواهد بود. حتی آثار ارزشی ضعیف هم ضد ارزشی و نوعی در سیره «ولنگاری فرهنگی» محسوب خواهند شد. البته بماند که فرم و محتوا دور از هم نیستند.
*اقدامات فرهنگی مدیران نوشدارو پس از مرگ سهراب است
شورای پروانه نمایش در موافقت کردن با آثاری از این دست در جهت «ولنگاری فرهنگی» در جامعه خواسته و ناخواسته گام برداشتند که حتی اگر ناخواسته هم باشد به دلیل تاثیرات عمیق موضوعات فرهنگی باید پاسخگو باشند. که البته تبعاتی داشت و اعضاء آن تغییر کردند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم عنوان کرد که انتخاب فیلم سینمایی «50 کیلو آلبالو» نیز از سوی شورای پروانه نمایش اشتباه بوده است. اما زمانی این موضعگیری اتفاق افتاد که مصداق نوش دارو بعد از مرگ سهراب را داشت.
این نکات در حوزه سینما بود اما این روزها در سالنهای تئاتر هم نوعی دیگر از «ولنگاری فرهنگی» رواج دارد. که گویا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیر مجموعههایش همچون مهدی شفیعی «مدیر کل امور هنرهای نمایشی» و رحمت امینی «رییس شورای نظارت و ارزشیابی» آنگونه که بایسته است حساسیتی وجود ندارد. چرا؟
*حضور یک بیسواد برای فرار از مالیات در تئاتر/ سوغات افراد غیر مرتبط با تئاتر «ولنگاری فرهنگی» است
در یکی از سالنهای پایتخت کارگردانی که برای فرار از مالیات به سمت تئاتر آمده و یا دغدغه تئاتر را به معنای واقعی ندارد یک اثری به روی صحنه میبرد که آنقدر الفاظ رکیک در آن زیاد است که شرم اجازه بیان آنها را نمیدهد. نمایش دگرباشها و همجنسگریان در این اثر و طراحی لباسهایی برای بازیگران زن که اندام را به نمایش میگذارد با کدام نظارت به روی صحنه رفته است. حال اگر در زمان نظارت گروه به شکلی دیگر این نمایش را اجرا کرده و در زمان اجراهای اصلیاش برای مخاطبان تغییرات را اعمال کرده میتوان به دو نکته اشاره کرد ابتدا این که آن نمایش مورد نظر تمام لحظاتش به وفور این نکات وجود دارد و جزو شاکله اصلی نمایش محسوب میشود در نتیجه نمیتوانسته حذفیاتی داشته باشد که موجب گمراهی اعضای شورای نظارت و ارزشیابی شود و نکته دوم این که آن اثر به لحاظ ارزشی هم مفهومی ندارد آیا متوجه شدن این نکته برای دوستانی که سواد تئاتری دراند سخت بود؟!
نمایشی دیگر به روی صحنه میرود که پر از تحریف تاریخی است که طبق پیگیری های انجام شده تهیه کننده مذکور فرزند یکی از سرمایه داران بازار آهن است که بدون داشتن تخصص، سواد و شناخت از حوزه تئاتر و شاید تنها برای فرار مالیاتی به حوزه تئاتر آمده هزینه نمایشی که 600 میلیون تومان بوده و در خوشبینانهترین حالت نزدیک به دویست میلیون بازگشت سرمایه دارد و یک هزینه 400 میلیون تومان در نهایت میتواند راه عقلانی برای فرار از مالیت باشد. آیا حضور این افراد بیسواد و بدون تخصص که در حد و اندازههای کودکی در مهد اثری را به روی صحنه میاورند نوعی «ولنگاری فرهنگی» محسوب نمیشود؟
*قلب واقعیت در آثار افرادی که تنها برای فروش آثارشان شانتاژ اخلاقی و رسانهای میکنند
کارگردان پرحاشیه دیگری که از راه اینکه با شانتاژ فرهنگی و رسانهای برای خود یک چهره اپوزسیون دست و پا میکند تا آثار بفروشی را به روی صحنه بیاورد نوعی «ؤلنگاری فرهنگی» نیست؟ کارگردانی که خارج از میزان سقف هزینه بلیت سالنهای نمایش برای آنها قیمت تعیین میکند و در آثارش از سانسور میگوید و بدون اینکه هیچ سانسوری در آثارش وجود داشته باشد که البته باید این اتفاق رخ میداد چرا نباید محل بحث مدیران باشد؟!
*آیا وزارت ارشاد پای تئاتری که همجنسبازان را نشان داد ایستاده است؟!
روز گذشته سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جمع خبرنگاران به پرسش خبرنگار در این زمینه عنوان کرد برخی نمایش ها مجوز گرفتهاند که نباید میگرفتند و از طرفی دیگر اشاره داشت پای اتفاقات ناگوار میایستیم. اتفاقات ناگوار در حوزه فرهنگ در درونش «ولنگاری فرهنگی» دارد. آیا ارشاد و وزیر در رأس آن پای نمایشی که تحریف تاریخی دارد و یا اثری که از همجنسگرایی را به شکل کریه نشان میدهد هم ایستاده است؟
*جناب وزیر پای ولنگاری فرهنگی در تئاتر هم میایستد؟
آثار دیگری در حوزه تئاتر وجود دارد که هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ محتوایی به شدت مورد نقد بوده و گویا برای امیال برخی که ذاتاً در آنها رفتار ضد فرهنگی شکل گرفته تئاتر محل امنی برای بروز «ولنگاری فرهنگی» آنها است. پیش از اینکه در حوزه تئاتر اقدام و عمل مدیران ارشاد حکم نوش دارو پس از مرگ سهراب را پیدا کند بهتر است خود وارد عمل شوند. جناب جنتی چه زود دیر میشود مراقب«50 کیلو آلبالو» های تئاتر باشید.