حسین سلیمانی بازیگر جوان و مستعد در سالهای بعد در مشاغل مختلف هنری مثل بازیگردانی، دستیار کارگردان، کارگردانی و ترانهسرایی فعالیت کرد. تنهایی، پژمان، آقا و خانم سنگی، رد کارپت، پایان خدمت، میگرن، پنج کیلومتر تا بهشت، نردبانی به آسمان، پزشکان و عقاب صحرا ازجمله آثار این بازیگر سینما و تلویزیون است. سلیمانی در طول این سالها با کارگردانهای مختلفی مثل رضا عطاران، بهروز افخمی، کمال تبریزی، داوود میرباقری، مانلی شجاعیفر، مرضیه برومند و مازیار میری همکاری داشته است و توانسته در نقشهای متفاوتی هم ظاهر شود. با او درباره نقشهایی که در سالهای اخیر بازی کرده است گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
بازی در مدیوم تلویزیون برایتان چه ویژگیهایی دارد؟
از سینما بازیگری را شروع کردهام، اما به تلویزیون مدیونم و چرخ زندگیم با بازی در سریالهای تلویزیونی چرخیده است و دلیل شهرتم بین مخاطبان و مردم، حضورم در سریالها و ژانرهای مختلف کمدی، اجتماعی و پلیسی بوده است و بازی در کارهایی که حال مردم را خوب میکند و با دیدنشان بعد از یک روز پرکار در کنار خانواده خستگی را از تنشان خارج میکند فوقالعاده ارزشمند است. بارها پیش آمده که مثل تمام آدمها در مقطعی از زندگی دچار مشکل روحی شدهام، اما حضور و بازی در مجموعههای تلویزیونی انرژیم را دوباره دوچندان کرده است. خیلی از بزرگان این روزهای سینما مثل شهاب حسینی، مهدی هاشمی، سعید آقاخانی، رضا عطاران کارشان را از تلویزیون شروع کردهاند. البته برای برخیها انگار این مساله که بگویند در تلویزیون کار نمیکنند به یک پز غیرمنطقی تبدیل شده است!
در فیلم دفاع مقدسی اروند که برنده جوایزی زیادی از جشنواره جهانی فیلم فجر شد در شمایل یک رزمنده بازی قابل قبولی ارائه کردید...
برای من خیلی مهم بود در این فیلم ارزشمند بازی کنم و اولین بازیگری بودم که برای این فیلم قرارداد امضا کردم. در ابتدا قرار بود نقش یک سرباز را بازی کنم و من مطرح کردم که نقش سرباز زیاد بازی کردهام و کارگردان نقش یونس رزمنده دوران دفاع مقدس را برای بازی به من ارائه کرد. از اعتماد کارگردان این فیلم تشکر میکنم و تمام مدت در طول کار با دقت بازیها و بخصوص بازی سعید آقاخانی را دنبال میکردم.
از روندی که در این دو دهه اخیر در بازیگری در پیش گرفتهاید چقدر راضی هستید؟
چند سالی است که به بازیگری هدفمندتر نگاه میکنم ... .
یعنی قبل از این بازیگری را زیادی جدی نمیگرفتید؟
جدی میگرفتم. بیشتر بحث هدفمندی و برنامهریزی و دقت در انتخاب نقشها منظورم بود و دوست دارم بتوانم پیشرفت کنم و خوشبختانه در این دو سه ساله در آثارخوبی بازی کردهام. دراین میان با وجود پرکاریم خیلی از پیشنهادات را قبول نکردم و این امر برایم سخت بود و به لحاظ مالی دشواریهایی تحمل کردم.
برای این که به روز باشید چه کارهای انجام میدهید؟
در اوقات بیکاری فیلم میبینم و کتاب هم میخوانم تا به روز و آماده باشم.
این پرکاری که در سالهای اخیر در بازیگری دارید برایتان چه ویژگیهایی دارد؟
من بازیگرم و باید بتوانم حضورم را تثبیت کنم و بارها پیش آمده که همزمان دو یا سه کار را قبول کردهام و این مساله جذابیتهای خاص خودش را دارد.
آیا ترجیح میدهید مخاطبان تلویزیونی شما را به عنوان یک کمدین بشناسند یا یک بازیگر سریالهای جدی و رئال؟
من نقشهای کمدی را دوست دارم و در کنارش نقشهای رئال زیادی بازی کرده ام که بین مخاطبان هم خوب بوده، اما نکته مهم کیفیت و نوع شخصیتپردازی نقش است؛ چه کمدی وچه جدی.
در سریال نوروزی (زعفرانی) هم فرصت پیدا کردید در یک کار مناسبتی بازی کنید... .
برای من تجربه خوبی بود و دوست داشتم در سریالی بازی کنم که از دیگر بازیهایم در این مدت فاصله داشته باشد، مردم و بخصوص مخاطب شهرستانی هم از کار و بازیام راضی بودند و خیلیها میگفتند آیا نقشی که من بازی میکنم با دختر آقای زعفرانی ازدواج میکنم یا نه. حامد محمدی کارگردان جوان فیلم بسیار صبور و آشنا به کارش بود و یک تیم همدل در این سریال حضور داشتند.
قبل از بازی در زعفرانی چند باری نقش جوانان عاشقپیشه را بازی کرده بودید؟
در سریال نه، اما در چند تلهفیلم این نقش را بازی کرده بودم.
در آقا و خانم سنگی هم بخوبی در نقش پرهام یک جوان پایینشهری کمی خلافکار بازی کردید...
بله، این شخصیت دوست صمیمی سعید است و او باعث میشود که با معرفی فردی کلاهبردار مزرعه پرورش شترمرغ سعید از بین برود. تلاش پرهام در ادامه ماجرا برای کمک به سعید شخصیتش را جذاب میکند و توبه کردنش از کارهای خلاف باعث میشود چهرهاش انسانیتر بشود.
در سریال محبوب و پرمخاطب پژمان در نقش پسر یک باشگاهدار تازه به دوران رسیده شهرستانی، تصویر جدیدی از این نوع شخصیتها را ارائه کردید...
قرار بود در شروع کار این شخصیت بیشتر در روند ماجرا حضور داشته و نقش هم لهجه شیرازی مربوط به شهرستان فسا داشته باشد و چند قسمتی هم با این لهجه فیلمبرداری شد که با اعتراض برخیها لهجهاش کمرنگتر شد و لهجهای دیگری برای نقش به کار بردم و در صحبتهایی که با مهراب و پیمان قاسمخانی داشتم آنها در ذهن داشتند شخصیتی که من بازی میکنم از شهرستان به تهران بیاید و پدرش پولی پرداخت کند تا در یکی از باشگاهای تهرانی فوتبال بازی کند. در هر صورت نقشم آنقدر محبوبیت دارد که به هر کجا مراجعه میکنم من را با این نقش میشناسند و میپرسند آیا فشاپوری هستید؟ کارکردن با آدمی مثل سروش صحت واقعا جذاب است و یادم میآید روز اول کار درباره نقشم 40 پیشنهاد دادم که صحت چهل و یکی از این پیشنهادات را رد کرد! البته من کم نیاوردم و پیشنهادات دیگرم را قبول کرد.
در سریالهایی که بازی کردهاید. با هنرمندان دیگری مثل مهدی هاشمی، دانیال حکیمی، کامبیز دیرباز و سایرین همبازی بودهاید. همبازی شدن با این بازیگران چه حسی به شما میدهد؟
همبازی شدن با بزرگان، بازیگری برایم یک موقعیت جذاب و حائزاهمیت بود که با کامبیز دیرباز همبازی شوم و درحین کار رابطه خیلی خوب داشتیم و الان هم رفیق و دوست شدهایم. او بازیگر بینظیری است سال قبل در سریال آقا و خانم سنگی تجربه خوبی با او داشتم و در کنارش بازی کردن لذتبخش است. کامبیز دیرباز اگر در خیابان راه برود همه او را میشناسند و چهره محبوبی است. موقعی که من در کنار این بازیگر بازی کردم فراوان از او آموختم. دیرباز در صحنههای دونفره به بازیگر روبه رویش کمک میکند تا بازیش بهتر دیده شود و این کار را کمتر بازیگری انجام میدهد .با مهدی هاشمی هم قبل از سریال زعفرانی در فیلم تلویزیونی «قصهها و واقعیت» همبازی شده بودم.
او واقعا در کارش شاهکار است و تکنیکهای درجه یک و متفاوت بازیگری را بلد بوده و در آستانه 70 سالگی همچنان در کارش بینظیر است. البته من با بزرگان زیادی مثل پرویز پرستویی، خسرو شکیبایی و... کار کردهام و آنها همچنین خصوصیات مشابهی داشتند.
تلاش میکنم از کلیشهای بودن دور باشم
برایم تفاوت نقشی بسیارمهم است تا به حال در بیش از 15، 16 سریال بازی کردهام و این کارها تجربیاتم را افزایش داده و مدام نقشهای متفاوت بازی میکنم. نقش سربازی که در سریال رهایی بازی کردم کاملا جدی است، اما سرباز شاهگوش شیرین و کمدی یا شخصیتی که هاری بازی کردم یک جوان کاملا عادی و به ظاهر بیمار و فلج با ویژگیهای خاکستری است. در سریال آقا وخانم سنگی هم اغلب شخصیتها ویژگیهای کمدی و طنز دارند. در فیلم 360 درجه در نقش خاکستری جوانی را بازی میکنم که با باند مواد مخدر همکاری میکند. در فیلم نهنگ عنبر نقش یک افسر شهربانی قبل از انقلاب را بازی کردم که یک آدم جدی با کمی بامزهگی و جدی بودنش موقعیت کمدی ایجاد میکند و این آدم به لحاظ سن و سالی ازمن بزرگتر بود و با گریم متفاوت تلاش شد سن و سالم به این شخصیت نزدیک شود. بنابراین تلاش میکنم ازکلیشه شدن دور باشم. نکته قابل اشاره دیگر کمتر دیده شدن یا به نمایش در نیامدن برخی از کارهایم مثل هاری یا مرثیهای برای مرتضی است و در این فیلم تلویزیونی در نقش یک بیمار اوتیسم مغزی را بازی کردم.