«قصههای مجید» روایت یک نسل است؛ نسلی که کودکان و نوجوانهایش زیر بار بیتوجهی خانواده و مدیر و ناظم و معلمها، نه قدرت بروز استعدادهایشان را داشتند و نه حتی میتوانستند قدمی به سمت خواستههایشان بردارند. این سریال هنوز بعد از گذشت سیزده سال دیدنی است و احساسات مخاطبانش را درگیر میکند.
هوشنگ مرادی کرمانی مجموعه «قصههای مجید» را سال 1357 در پنج جلد منتشر کرد و کیومرث پوراحمد سریال «قصههای مجید» را سال 1369 در یازده قسمت ساخت؛ یعنی حدود دوازده سال بعد از اولین چاپ داستانهای مرادی کرمانی. به بهانه بازپخش «قصههای مجید» از شبکه آیفیلم نگاهی داریم به ابعاد مختلف آن.
زندهیاد کیومرث پوراحمد در نسخه سریالی «قصههای مجید» شخصیت مجید را از یک نوجوان یزدی به یک نوجوان اصفهانی تبدیل کرد.
کیومرث پوراحمد سال 1369 شخصیت درخشان مجموعه «قصههای مجید» هوشنگ مرادیکرمانی را به تصویر کشید و برای نقش نوجوان خوشسروزبان و پردردسر داستان، مهدی باقربیگی را انتخاب کرد. او برایش اهمیت داشت بازیگر نقش مجید به اصفهانی تسلط داشته باشد و بتواند احساسات این نوجوان را به خوبی منتقل کند. مجید پسر نوجوان تنهایی بود که به خاطر فوت پدر و مادرش پیش مادربزرگ پیرش زندگی میکرد. او خیالپرداز و عاشق کتاب بود و دلش میخواست شاعر یا نویسنده شود. نسبت به پسرهای همسنوسال خودش هم هدف والاتری داشت و هم برای زندگی بیشتر تلاش میکرد اما معمولا تلاشهایش یا به خرابکاری ختم میشد یا به جایی نمیرسید. یکی از مهمترین ویژگیهای مجید، رویاروییاش با فقر بود. او در عین تنگدستی و تحقیرهای مداوم، خوشبینانه زندگی را ادامه میداد و همین مسئله طنز تلخی را به اثر وارد میکرد.
«مجید» با بازی روان «مهدی باقر بیگی» برای نسل دهه شصت یادآور خیلیها از کمبودها و کاستیهایی بود که با آن روبهرو بودند.
مرادی کرمانی این شخصیت را به عنوان نمونهای از نوجوانان طبقه فرودست جامعه در نظر گرفته بود و به واسطه آن مسائل مبتلابه مردم آن طبقه را به تصویر میکشید. مجیدی که کیومرث پوراحمد با کمک مهدی باقربیگی خلق کرد هم کاملا از دل مردم بیرون آمده بود. آنقدر واقعی بود که نوجوانان آن دوره خیلی راحت میتوانستند با رفتارش، حرکات، احساسات و خلاصه همه کارهایش ارتباط برقرار کنند.
کاراکتر «بی بی» با بازی زندهیاد پرویدخت یزادنیان یکی از جذابترین مادربزرگهای تاریخ سینما و تلویزیون ایران است.
بخش مهمی از جذابیت «قصههای مجید» بدون شک به خاطر بازی درخشان پرویندخت یزدانیان، در نقش بیبی بود. پوراحمد برای انتخاب بازیگر بیبی به دنبال یک زن نابازیگر معمولی بوده و از زنان دروهمسایه تست بازیگری میگرفته. در همه این تستها مادرش هم حضور داشته و نهایتا به این نتیجه رسیده که مادرش به خاطر علاقه زیادی که به فیلم و سریال و داستان دارد بهترین گزینه است. یزدانیان به قدری این نقش را باور کرده بود که یک لحظه نمیتوانستیم حس کنیم واقعا مادربزرگ مجید نیست و در این خانه حیاطدار قدیمی، زندگی فقیرانهای ندارد و فقط یک سری دیالوگ حفظ کرده است. او یک مادربزرگ واقعی بود با تمام احساسات و عواطف و نگرانیها و بعضا بیحوصلگیها و بداخلاقیهای زنهای همسنوسال خودش. بعدها پوراحمد از او برای «خواهران غریب»، «سر نخ» و «شب یلدا» هم دعوت کرد.
یکی از ملموسترین تصاویر از فضای مدرسه برای دهه شصتیها و دهه پنجاهیها در سریال «قصههای مجید» ترسیم شد.
کیومرث پوراحمد بارها دربارهی همراهی هوشنگ مرادی کرمانی برای نگارش فیلمنامه «قصههای مجید» خاطراتی تعریف کرده است. او در مصاحبهای گفته که مرادی کرمانی هیچوقت ایرادی از فیلمنامه نمیگرفته و فقط دربارهی شرایط ساخته شدن سریال توضیح میداده. پوراحمد تعریف کرده: «آن دورهای که فیلمنامههای قصههای مجید را مینوشتم گاهی میشد شب، نصفه شب ذوقزده میشدم از چیزی که در قصهای بود و زنگ میزدم بهش و میگفتم این جوری کنیم، این تغییر را بدهیم، این کار را بکنیم و…و او همیشه با روی باز استقبال میکرد.»
قصههای مجید یکی از مهمترین سریالهای ساخته شده در گروه کودک و نوجوان است و بازپخشهای آن هم کماکان با استقبال زیادی روبهرو میشود. حتی توجه نوجوانان نسل جدید را هم به خودش جلب کرده است. شخصیت مجید با بازی مهدی باقربیگی آنقدر جذاب از آب درآمده که بعید است کسی بتواند راحت از کنارش بگذرد.