دختران نوجوان، یکی از گروههای سنیای هستند که در مجموعههای تلویزیونی تولید شده در سیما همواره مورد توجه بودهاند. به عنوان مثال سریالهایی چون «دبیرستان خضراء»، «دختران»، « دختران حوا »، « دنیای شیرین »، «دنیای شیرین دریا»، «آسمان همیشه ابری نیست» و ... با محوریت دختران و زنان جوان تولید شده یا در آنها به ابعاد و جنبههای مختلف زندگی این گروه سنی مهم از جامعه، توجه شده است.
این درحالی است که تازهترین محصول سیمافیلم با همین موضوع یعنی گروه سنی نوجوان دختر، « نیکان » نام دارد که از 12 خرداد پخش خود را در شبکه سه سیما آغاز کرده است. این مجموعه تلویزیونی به کارگردانی علی سراهنگ راوی یک قصه پرفراز و نشیب درباره بخشی از زندگی دختری نوجوان در جامعه امروز است.
دختری که چالشهای دشواری سر راهش قرار میگیرد، اما با تلاش و مراقبت از خودش، تلاش میکند تا راه رستگاری را بیابد. شخصیتمحوری این مجموعه تلویزیونی، «نیکان»، دختری از یک خانواده مرفه است. در حالی که جشن تولد او نشان میدهد زندگی خوب و بیدردسری دارد، اما اشتباه پدرش باعث میشود تا زندگی آنها دستخوش تلاطم و آسیب شود.
مسعود، پدر نیکان که شرکت پخش و واردات مکملهای دارویی دارد، به عرضه محصول تقلبی و غیرمجاز متهم میشود و تحت تعقیب است؛ مسمومیت یک جوان درست در روز ازدواجش، به خاطر مصرف این داروها، موجب پیچیدگی بیشتر مسئله برای مسعود میشود.
وی همچنین به افرادی بدهکار است و این، شرایط اقتصادی بدی را برای خانواده ایجاد میکند. از طرفی، مادر نیکان نیز متهم ردیف دوم پرونده مکملهای تقلبی است و زندانی میشود. نیکان چارهای غیر از خوداشتغالی و نجات خانوادهاش ندارد. او کوشش فراوانی برای تولید ابزارهای ساده تزئینی میکند تا برای آنها بازار پیدا کند یا جواهراتش را بفروشد، اما هر بار مانعی بر سر راهش قرار میگیرد و ...
یکی از نکاتی که بسیاری از کارشناسان به آن پرداختند بحث تشابه سریال «نیکان» و فیلم «لاک قرمز» است. فیلمی که سیدجمال سیدحاتمی آن را سال 1394 کارگردانی کرد و حرف و حدیثهایی درباره ساخت نسخه سریالی و حتی ادامه آن در نسخه سینمایی دیگری مطرح بود.
وقتی به روند سریال و داستان کاراکترهای آن توجه کنیم این تشابه به دست میآید. مسعود و نیکان اینجا بیشباهت به کاراکترهای «لاک قرمز» نیست. چرا که خط اصلی قصه یعنی غیبت پدر و مواجه شدن خانواده با مشکلات مالی و احتمالا نجات آنها توسط دختر جوان خانواده، وجه مشترک هر دو اثر است.
در «نیکان» نیز مانند «لاک قرمز»، پس از غیبت پدر معلوم میشود که او بدهیهای زیادی دارد. بهنام تشکر تنها بازیگر مشترک این دو اثر است و در هر دو، نقش پدر خانواده را برعهده دارد. خانواده «نیکان» مانند «اکرم» فقیر نیستند و فضای سریال به اندازه نسخه سینمایی تلخ نیست. با توجه به محدودیتهای تلویزیون و پایانبندی سریالها، بیشک مجموعه «نیکان» پایان خوشتری نسبت به «لاک قرمز» خواهد داشت.
البته سریال ریتم خوبی دارد، داستانها کششِ دنبال کردن دارند، اما سریال میتوانست جذابتر از اینها ساخته شود. شاید نقطه متمایز و قدرتمند سریال، روزی بازیهایی باشد که خوب از آب درآمدهاند. مه لقا مینوشزاد که پیش از این در سریال «حکایتهای کمال» و فیلم «آتابای» بازی کرده است، در «نیکان» نقش شخصیت اصلی قصه را ایفا کرده و در این نقش بازی قابل قبولی دارد.
برخلاف پردیس احمدیه در «لاک قرمز» که چهرهاش به اندازه کافی با دختری 16 ساله تناسب داشت، چهره این بازیگر به دختری 18 ساله و دبیرستانی چندان نزدیک نیست. پژمان بازغی، سیما تیرانداز و رضا داوودنژاد بازیهای خوبی در سریال دارند و مریم سعادت نیز در نقش مادربزرگ خانواده، توانسته بیتابی و نگرانیهای کاراکترش را به خوبی نمایش بدهد.
«نیکان» گرچه با موضوع اجتماعی تولید شده و به برخی آسیبهای موجود در جامعه امروز میپردازد، اما ساختار اصلی قصه در این سریال، معمایی است. به این ترتیب که گرهها و ماجراهای مختلفی در دل داستان اصلی شکل می گیرد که مشخص میکند، افراد و حوادث دیگری هم در پس ماجرای عرضه مکملهای آلوده وجود دارد.
«نیکان» در این شرایط اجتماعی و فرهنگی که تمرکز اصلی دشمنان جامعه ایرانی بر زنان و به ویژه نسل جدید بانوان است، میتواند منبعی الهام بخش برای دختران ایرانی باشد. اگرچه میتوانست پا را خیلی فراتر از اینها بگذارد و مخاطب خودش را هم فراگیرتر کند. اما این سریال جزو انتخابهای مخاطبین برای تماشای سریال است.
البته باز هم برای قضاوت نهایی و نمره دادن به این سریال، زمان لازم وجود دارد و باید صبر کنیم سریال پیش برود اما در مجموع میتوان ساخت چنین سریالی را که دست روی موضوع دختران نوجوان گذاشته، به فال نیک گرفت و ضرورت دارد تولید چنین آثاری روند رو به رشدی داشتهباشد.