تا ۱۶ روز دیگر، بزرگترین رویداد سینمایی کشور آغاز به کار میکند. جشنوارهای که هم در میان بدنه سینما، اهالی رسانه و منتقدان، طرفداران بسیاری دارد و هم مخاطبان، استقبال بسیار خوبی از هر دوره آن به عمل آوردهاند.
این جشنواره اما از دهه ۶۰ که آغاز به کار کرد، تا به امروز، در برخی سالها، به بهانههای مختلف، مشمول تحریمهایی داخلی واقع شده است اما این تحریمها هیچگاه نتوانست جلوی حرکت این قطار پرشتاب را بگیرد. در سالهایی، اعتراض به سیاستهای فرهنگی و سینمایی دولت، در برخی از ادوار، جنبشهای سیاسی و اجتماعی شکلگرفته در کشور، در دورهای، ماجرای هواپیمای اوکراینی و... زمینههایی را برای تحریم جشنواره فجر رقم زده بودند. برای امسال اما ناآرامیها، فرصت خوبی را برای تحریم جشنواره پدید آورد اما استقبال صاحبان آثار در سالی که تولید، رونق همیشگی را نداشت و سینماداران برای میزبانی این رویداد، استقبال خوبی داشتهاند، نشان میدهد که تحریم جشنواره امسال نیز بیاثر بوده است.
البته طبق اخبار غیررسمی یکی از دلایلی که اسامی فیلمهای بخش مسابقه، در ۱۵ دیماه اعلام نشد، افزایش درخواستها از سوی صاحبان آثاری بوده که نتوانسته بودند فرم ثبتنام در جشنواره را پر کنند. بدینترتیب باید اینطور در نظر گرفت که تعداد آثار متقاضی جشنواره امسال، بهمراتب بیشتر از آن ۷۵ فیلمی است که در مهلت قانونی، نسبت به پر کردن فرم جشنواره اقدام کرده بودند.
البته که قطعا نباید یکطرفه به قاضی رفته و ساحت جشنواره فجر را از نقدهایی که نسبت به آن صورت میگیرد، مبرا دانست. جشنواره فجر، پس از ۴۰ دوره برگزاری، همچنان بر مداری از آزمون و خطا حرکت کرده و باید از نقدهای سازنده در مسیر تکامل بیشتر و رسیدن به وجوه حرفهای، استفاده کرد.
اما این را هم باید پذیرفت که تعطیلی یا تحریم جشنواره، هیچ منفعتی برای هیچیک از طرفهای ذیربط ندارد. اینکه بگوئیم جشنواره فجر برای امسال تعطیل شود، چه امتیاز یا مزیتی برای سینمای کشور یا فعالان شاعل در آن دارد؟
کدام جشنواره سینمایی در جهان وجود دارد که به دلایل مختلف، تعطیل شده باشد؟ تنها جنگ جهانی دوم توانست برخی جشنوارههای سینمایی جهان را برای چند دوره محدود تعطیل کند که آن هم دلیل فنی داشت و به این علت بود که میزان تولیدات سینمایی کشورهای اروپائی، به پائینترین حد خود رسیده بود که مایه کافی را برای برگزاری یک جشنواره جهانی نداشت. اینکه جشنواره سینمایی در یک کشور، به دلیل مسائل ملتهب داخل کشور تعطیل شود، موردی است که تاکنون به آن صورت دیده نشده است. وقتی ویروس مرگبار کرونا، نتوانست جشنوارهای را تعطیل کند، آنوقت آیا باید برای اعتراضات یا نارضایتی مدنی از سوی طیفی، حکم به تعطیلی یا تحریم جشنواره دهیم؟
و اینکه آیا خواست آن طیف دوستدار تحریم، خواست تمامی بدنه سینما، شاعلان در آن و علاقهمندان به این رویداد است؟ اهمیت یک جشنوارهای در تراز فجر به آن است که فارغ از تمامی اتفاقها، تقویم سالیانه خود را با دقت به جلو پیش ببرد. در این تقویم است که حتی شهادت مهره کلیدی نظام یعنی سردار سلیمانی نیز نتوانست سبب تعطیلی آن شود. بنابراین بحث تحریم یا تعطیلی جشنواره، از آن جمله بحثهای مطرودی است که هیج منفعتی در پی ندارد.
طرفداران تحریم و تعطیلی جشنواره، بهجای برجسته کردن بحثهایی از این دست، باید با نقدهایی سازنده، زمینه اعتلای بیشتر این رویداد و کارآمدی آن را فراهم کنند. بسیاری از افرادی که اکنون از تحریم و تعطیلی جشنواره فجر حمایت میکنند، در دوره یا دورههایی، مدیون جشنواره هستند. کسانی که آثارشان در جشنواره دیده شده یا به سکویی برای شهرت و محبوبیت آنها تبدیل شده است. چهرههایی که با مطرح شدن در جشنواره، بر اعتبار و حتی دستمزد آنها افزوده شده و...
بنابراین جشنواره همچنان برای تمامی طرفهای سینمای ایران، یک بازی برد - برد است. همچنان سکویی است برای دیده شدن تمامی نسلهای موجود در آن علیالخصوص برای جوانان. بنابراین نه انصاف است و نه حرفهای است که اکنون بخواهیم بزرگترین رویداد سینمایی کشور را با گلبهخودی، مشمول تحریم کنیم.
شاید اینگونه مطرح کنیم بهتر است؛ هیچ ضمیر پاک و دلسوزی در سینمای ایران نیست که قلبا دوستدار تحریم این سینما باشد. روا نیست سینمایی که بهخودیخود، نحیف و مظلوم است، حال با تحریم داخلی، فرصت دیدهشدن را از استعدادها و نسلهای مختلف بگیرد. جشنواره فیلم فجر، فرزند همین آب و خاک است که باید همواره مغتنم شمرده شود.