دومین برنامه « پاتوق مستند » با عنوان «روایتی از نجات انسانهایی که هیچکس منتظرشان نیست» که به نمایش و نقد و بررسی مستند «هیچکس منتظرت نیست» به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن اسلامزاده اختصاص داشت، شامگاه دوشنبه ۱۲ دی در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.
در این برنامه که اجرای آن بر عهده المیرا شریفیمقدم بود، احمد بخارایی جامعهشناس و استاد دانشگاه، مریم کثیری فعال فرهنگی و رسانه، محسن اسلامزاده تهیهکننده و کارگردان اثر، سپیده علیزاده فعال اجتماعی و علاقهمندان به سینمای اجتماعی حضور داشتند.
پس از اکران مستند، المیرا شریفیمقدم در ابتدا با اشاره به اینکه مستند تلخ است اما سیاه نیست، مطرح کرد: «هیچ کس منتظرت نیست» امید، جسارت و شجاعت را به تصویر کشیده است و رگههایی از زندگی با حضور عزیزانی که در تمام صحنههای اثر حضور دارند، از کوچک تا بزرگ، همچنان حفظ میشود. دوست دارم بگویم برخلاف اسم مستند کسی هم میتواند برای همه مصرفکنندگان که شاید تهخطی هم شده باشند، منتظر بماند.
«هیچکس منتظرت نیست» اثری دینی است
سپس محسن اسلامزاده سازنده مستند «هیچکس منتظرت نیست» درباره سپیده علیزاده بیان کرد: او دیالوگ معروفی در مستند دارد که میگوید: «من نمیتوانم انتخاب کنم که تا کجا فرو روم». علیزاده غرق ماجراست و به این دلیل است که به همه دغدغهمندان، مسئولان و... توصیه میکنم که با او به پاتوقها سر بزنند. شناخت او از زنان آسیبدیده و نزدیک شدن دوربین ما به فعالیتهایش باعث شد به نقطهای برسیم که به شخصیتپردازی آدمهای اطراف وی هم بپردازیم. اما برای اینکه مستند حرکت روبهجلو و درام خوب داشته باشد باید قصه «مونا» را هم پیگیری میکردیم که این اتفاق رخ داد.
وی با بیان اینکه «هیچکس منتظرت نیست» اثری دینیست، گفت: در آموزههای دینی ما به صراحت آمده است که هرکس تنها یک نفر را نجات بدهد، انگار کل بشریت را نجات داده است. در حال حاضر مشکل این است که افراد تصمیمگیر به دنبال نجات یک نفر و برگشت او به خانواده نیستند و میخواهند همه را یکجا نجات بدهند. از سوی دیگر باید بگویم عنوان مستند، اعتراضی به همه ما است بدین معنی که اگر کسی قصد دارد بازگردد چرا ما منتظرش نیستیم؟
کارگردان «هیچکس منتظرت نیست» در پایان در جواب به این سوال مجری مبنی بر اینکه مواجهه زنان با اعتیاد در مقایسه با مردان چه تفاوتهایی دارد، تصریح کرد: تفاوت روی آسیبپذیری اشخاص معضلاتی است که منجر به وجود آمدن یک زن کارتنخواب میشود پس باید حساسیت نسبت به زنان و دختران مصرفکننده بیشتر باشد.
تعداد بسیار کمی از زنان آسیبدیده به آغوش خانواده بازمیگردند
در ادامه سپیده علیزاده در پاسخ به این پرسش مجری که هماکنون مرکز «نور سپید هدایت» در چه وضعیتی است، مطرح کرد: در ابتدا علاقهمندم که بگویم آنچه که به من قوت قلب میدهد این است که به چهره تکتک افرادی که مستند را تماشا میکنند، نگاه کنم و با خود بگویم تعدادی به تیم ما اضافه شدند که قرار است دغدغه مسایل اجتماعی داشته باشند و برچسبی به زنان مصرفکننده نمیزنند. واقعیت این است مرکزی که خانه دخترانم بود، تعطیل شده است. ساختمان مرکز برای ما نبود و دو سال بلاعوض در اختیارمان قرار گرفته بود.
وی ادامه داد: شب آخری که در مرکز بودیم، ۱۸۰ نفر مراجعهکننده داشتیم و تنها موفق شدیم ۲۰ نفر از بهبودیافتگان را در ساختمانی که اجاره کردیم، اسکان دهیم که یک طبقه از آن نیز کارگاهی است که بچهها در آن مشغول به فعالیت هستند.
این فعال اجتماعی با بیان اینکه با تغییر مدیران سازمانها دغدغهها و اولویتها عوض میشود، یادآور شد: من ۱۷ تا ۱۸ سال عمر خود را برای کار کاهش آسیب گذاشتم تا نشان دهم که افراد تهخطی را با ایجاد امید میتوان به زندگی برگرداند. «مونا» یکی از این افراد است.
در حال حاضر مشکل این است که افراد تصمیمگیر به دنبال نجات یک نفر و برگشت او به خانواده نیستند و میخواهند همه را یکجا نجات بدهند. از سوی دیگر باید بگویم عنوان مستند، اعتراضی به همه ما است بدین معنی که اگر کسی قصد دارد بازگردد چرا ما منتظرش نیستیم؟علیزاده افزود: متاسفانه به مرور زمان و در این سالها دغدغه کاهش آسیب کمتر شده است و اولویت اینکه به کسانی که فضای تهخطی را تجربه کردند، کمک کنیم، کمتر شد. از سوی دیگر تفکر نهادهای مسئول به سمت درمان اجباری در مقوله اعتیاد رفت؛ مسالهای که روی کاغذ به نظر درست میآید و میتواند بودجه داشته باشد اما در عمل به شهادت کسانی که تجربه کردند، کارآیی ندارد چراکه نظر کارشناسانه پشت آن نیست.
این فعال اجتماعی در پایان در پاسخ به این پرسش مجری مبنی بر اینکه نجات زنان معتاد سختتر است یا مرد مصرف کننده، خاطرنشان کرد: تجربه زیسته واقعی من نشان داده است که مردان راحتتر به خانواده باز میگردند و اساسا تجربه مشابه درباره زنان مصرفکننده وجود ندارد. در حقیقت شاید بتوان تعداد بسیار کمی از زنان را به آغوش خانواده بازگرداند. به همین دلیل باید مراکزی را ویژه این قشر که پس از ترک هم از سوی خانواده حمایت نمیشوند، داشته باشیم.
همچنان شاهد نرخ صعودی نابهنجاری هستیم
در ادامه احمد بخارایی جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز در سخنانی عنوان کرد: بر اساس آماری که توسط مجامع بینالمللی اعلام شده است، متوسط سالهایی که یک خانم اولین مصرف را دارد تا زمانی که به صورت دائم معتاد میشود، دو سال و این مساله برای آقایان ۸ سال است. در حقیقت زنان معتاد ۶ سال زودتر از مردان معتاد وارد گردونه آسیبپذیری جدی میشوند. این مساله تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله عاطفهورزی و بحث ساختار خانواده در سطح تحلیل خرد است. خانواده (منظور الگوهای رفتاری) بازتاب فرهنگ بیرونی است یعنی اینگونه نیست که یک شبه الگوها متولد و خلق شود و دوباره یک شبه از صحنه تعاملات اجتماعی پا بیرون بگذارد.
وی ادامه داد: آنچه که امروز شاهد آن هستیم و به اوج رسیده است، تبلور فرهنگ مردسالارانه است. در این فرهنگ به زن نگاه ویژهای میشود و متاسفانه در چهار دهه اخیر با آمیختگی ایدئولوژیکی که با فرهنگ سنتی قدیمی پیدا کرده، تشدید شده است. در این نگاه زن آسیب میبیند و شاید این آسیبها از دوران کودکی شروع و درون خانواده متبلور شود. همچنین عوامل بیرونی نظیر نبود رفاه و حمایت اجتماعی، بیکاری و آمار بالای طلاق و... باعث میشود آمار اعتیاد در بین زنان افزایش پیدا میکند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در فرهنگ ما به دلیل نگاه مردسالارانه تنگناها به مراتب بیشتر و پذیرش خانواده سختتر است. در حقیقت وقتی یک زن آسیبپذیر دفع میشود، به دلیل بستری که برایش تعریف نشده است، به درون خود فرو میرود؛ فرو رفتنی که شامل کارتنخوابی، خودکشی، افسردگی و... میشود.
بخارایی با بیان اینکه تجربههای خارج از کشور نشان میدهد که آسیبها از دو طریق نیروهای مردمی و سازمانها و نهادها قابل ترمیم است، بیان کرد: متاسفانه سازمانها و نهادها علاوه بر نداشتن ارتباط ارگانیگ با یکدیگر، خود فاقد کارکرد لازم هستند. وقتی در یک سازمان متخصص در جای خودش نباشد، به تحقیقات اجتماعی توجه نشود و برچسب تشویشگری و سیاهنمایی به نتایج تحقیقی که نشان دهنده لایههای پنهان آسیبزا و دردآور از یک جامعه باشد، بزنند، بود و نبودشان تفاوتی با یکدیگر ندارد.
وی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: در دهههای اخیر سیاستگذاریهای زیادی اتفاق افتاده است اما همچنان شاهد نرخ صعودی انواع نابهنجاری و انحرافات هستیم که این مساله نشان میدهد سیاستها همچنان در بستری که پشتوانه تحقیقی و حساسیتهای لازم را ندارد و مجری و عاملش متخصص نیست، تدوین میشوند و به اعتبار گذشته کاربرد لازم را ندارند.
زنان آسیبدیده را با حمایت و همدلی میتوان به زندگی بازگرداند
در بخش دیگری از نشست نقد و بررسی مریم کثیری فعال فرهنگی و رسانه نیز مطرح کرد: در ابتدا قصد دارم بگویم که سپیده علیزاده مادرانگیاش را با همه زنان این سرزمین تقسیم کرده و لحظاتی که برای فرزندان خود مادر نبوده، برای بانوان آسیبدیده مادری کرده است. همچنین باید از محسن اسلامزاده کارگردان اثر که با دوربین خود به سراغ فراموشترین قشر زنان این جامعه رفته و باعث شده است که دیده شوند، تشکر کرد.
وی افزود: چرخه آسیب از یک نقطه مشخص شروع نمیشود به همین دلیل رسانه و مدیری که مسئولیت دارد نمیتواند روی آن نقطه دست بگذارد. برای بسیاری از دختران سرزمین ما چرخه آسیب از لحظه تولد شکل گرفته است. به یاد دارم اولین باری که درب زندان زنان به رویم باز شد، با اسباببازیهای کودکانه روبهرو شدم و از خود پرسیدم مگر زندان جای بچههاست؟ آن زمان بود که متوجه شدم دخترانی درون زندان متولد و در محلی رشد میکنند که انواع بزهکاران و مجرمان آنجا هستند.
اینفعال فرهنگی تاکید کرد: عده دیگری در فرآیند بزرگ شدن و جامعهپذیری دچار آسیبهایی میشوند که در این مستند کمتر بدان پرداخته شده است. بسیاری از زنانی که هماکنون به آنها آسیبدیده گفته میشود از ابتدا بیمار نبودند بلکه اتفاقاتی که در فرآیند زندگی برای آنها رخ میدهد، این زنان را تبدیل به بیمارانی میکنند که دیده نمیشوند و صدایش هیچ زمان به هیچ کجا نمیرسد.
کثیری با اشاره به اینکه ثبات مدیریت، تجربه زیسته و حضور متخصصان در زمینه کاهش آسیب حس میشود، یادآور شد: برخی از مسائل آنقدر آسیبهای عمیق و علل بنیادین دارد که نمیتوان به دست تغییر مدیریت سپرد؛ آن هم در کشوری که مدیرانش دائما در حال تغییر هستند و سلایق متنوعی دارند. مدیری که تجربه کارتنخوابها، زندگی زیرزمینی و... نداشته باشد، فانتزی تصمیم میگیرد. واقعیت این است که هم نگاه رسانه به مشکلات زنان و هم کسانی که مدیریت و سیاستگذاری میکنند، فانتزی است.
وی در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: زنان آسیبدیده نه با اجبار بلکه با حمایت، همدلی و ایجاد شرایط محیطی میتوانند به زندگی بازگردند.
مستند سینمایی «هیچکس منتظرت نیست»، محصول مرکز مستند سوره، که پخش آن توسط دفتر پخش «رویش» موسسه بهمنسبز انجام میشود، از ۱۰ دی در پردیس سینما بهمن شهر تهران روی پرده رفته است و به زودی میزبان مخاطبان خود در شهر کرمانشاه میشود.