روز گذشته از چهارمین جلد مجموعه 10 جلدی حماسه 27 رونمایی شد، مجموعهای که کارنامه عملیاتی لشکر 27 است و به کوشش حسین بهزاد و گلعلی بابایی تألیف میشود.
نخستین کتاب از این مجموعه «همپای صاعقه» نام دارد که کارنامه عملیاتی لشکر 27 از بدو تشکیل تا پایان فرماندهی احمد متوسلیان در آن تدوین شده است.
دومین کتاب این مجموعه «ضربت متقابل»؛ با نگاهی به حضور لشکر27 در عملیات رمضان نوشته شده است. همچنین «کوهستان آتش» نیز کتاب پنجم این مجموعه درباره حضور در عملیاتهای والفجر 3، 4 و 5 است و «شرارههای خورشید» نیز ششمین کتاب این مجموعه درباره حضور در عملیات خیبر است. به این ترتیب، کتاب «زمینهای مسلح» در حقیقت جلد چهارم این مجموعه را تشکیل میدهد.
کتاب زمینهای مسلح جلد چهارم از مجموعه حماسه 27 کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسولالله(ص) در دفاع مقدس است که دربردارنده حوادث و اتفاقات از مبدأ زمانی آبان 1361 تا پایان فروردین 1362 است؛ یعنی بازه زمانی 6 ماهه را در بر میگیرد. طی این زمان رزمندگان دو عملیات مهم والفجر مقدماتی در فکه جنوبی و نبرد والفجر یک در فکه شمالی در جبههها انجام دادند.
به گفته بابایی «زمینهای مسلح» اگرچه به عنوان یک مجلد است، اما در حقیقت 10 کتاب از دل آن بیرون میآید و به لحاظ محتوایی بسیار سنگین است. این کتاب 11 فصل دارد که در حدود هزار صفحه به حضور لشکر 27 در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر یک، یعنی زمستان 61 تا فرودین 62 میپردازد. بازه زمانی که دو عملیات مهم و پر دردسر والفجر مقدماتی و والفجر یک در آن مقطع انجام گرفت و حاشیههای بسیاری نیز درباره آن وجود دارد.
بابایی در این اثر تلاش کرده تا کل اتفاقات و وقایعی را که در این دو عملیات اتفاق افتاده است، مورد بررسی قرار دهد. شیوه نگارش زمینهای مسلّح، مثل کتابهای قبلی بر مبنای دانستههای دانای کل یا همان نویسنده کتاب، روایت راویان میدانی و اسناد و مدارک تکمیلی است.
در حقیقت بابایی با همکاری حسین بهزاد این کتاب را بر اساس مکالمات بیسیمها، بازخوانی جلسات مذاکره فرماندهان، نقشهها و کالکهای مربوط به عملیاتها و گفتوگوی اختصاصی با رزمندگان و فرماندهان زنده دوران دفاعمقدس نگاشته است.
وی پیش از این درباره انتخاب عنوان این اثر گفته بود: رزمندگان حاضر در سه عملیات ذکر شده، با زمینهای پوشیده از سیمخاردار و مینهای متنوع مواجه بودند؛ به همین دلیل آنها بیشتر با این زمینها میجنگیدند تا با نیروهای نظامی دشمن. این امر حتی در مکالمات بیسیمی فرماندهان دوران دفاع مقدس نیز آشکار است. تدوین این کتاب بر اساس اسناد و اطلاعات گردآمده مرتبط با دو عملیات «والفجر مقدماتی» و «والفجر یک» آغاز شده است.
به گفته بابایی، مهمترین بخش این کتاب، مذاکرات جلسهای است که از 29 اسفند سال 61 تا دوم فروردین سال 62 در منزل محسن رضایی در شوش برگزار میشود، در این نشست 3 روزه که فرماندهان لشکرها و تیپها در آن حضور داشتند، در مورد دلایل عدمالفتح و ناکامیهایی که پس از فتح خرمشهر وجود داشت، به صورت مفصل، صحبت شد.
در این نشست سه روزه، که 30 روز بعد از والفجر مقدماتی و 20 روز قبل از والفجر یک برگزار شد، فرماندهان جنگ بحثهای تند و اساسی درباره عملیاتهایی که با عدم فتح مواجه شده بودند با هم داشتند. اینکه چه شد این اتفاقات افتاد و برای آینده چه باید کرد؟ اکثر فرماندهان از جمله: همت، کاظمی، خرازی، سلیمانی، محسن رضایی، رحیم صفوی، عزیز جعفری، غلامعلی رشید و... . در این جلسه نقطه نظرات مهمی را ارائه دادند. شهید حاج قاسم سلیمانی نیز در 10 بند به بررسی اینکه چرا این اتفاقات رخ داد پرداخت.که به طور مفصل شرح آن در کتاب آمده است.
در بخشی از کتاب زمینهای مسلح آمده است: «به دنبال عدمالفتح عملیات والفجر مقدماتی، فرماندهان عالی جنگ نشست سه روزهای را از 29 اسفند 1361 تا دوم فروردین 1362 در شهر شوش برگزار کردند. در این سلسله نشستها که با حضور فرماندهان لشکرها و تیپهای سپاه دنبال شد، حاضرین در جلسه مطالب متنوعی را ارائه دادند. از جمله در بحث لو رفتن عملیات والفجر مقدماتی، غلامعلی رشید؛ معاون عملیات قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)، ضمن اذعان به این واقعیت که لو رفتن عملیاتهای ما پدیدهای جدیدی نبوده است و حتی عملیاتهای موفقی مثل فتحالمبین و بیتالمقدس هم لو رفته بودند، جهت برونرفت از وضعیت کنونی، سه پیشنهاد ارائه داد.
وی گفت:«... به این مسئله خوب توجّه داشته باشید؛ عملیاتهای ثامنالائمه(ع)، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس هم، لو رفته بودند. من برای شما مدرک میآورم. همه اینها مدارکشان هست. دشمن از 24 تا 48 ساعت قبل میدانست چه روزی، چه ساعتی ما میخواهیم حمله کنیم و کاملاً آگاه بود و مدارکی را که موجود و ترجمه شده است، خدمتتان میدهم تا اطلاع داشته باشید. به هر حال استراتژی و خط کلّی عملیات و ادامه جنگ این است که قبل از هر چیز؛ ما تکلیف داریم که با این شرایط سخت بجنگیم. درست است که دو عامل دشمن در مقایسه با گذشته قوی شده؛ [یعنی هم] جناح ندارد یا کم دارد، هم ایجاد استحکامات کرده که باعث شده نیروی شناسایی ما نتواند [به عمق خطوط او] نفوذ کند. علیاَیِّحالٍ؛ با توجّه به شرایط پیشآمده بایستی بهگونهای عمل کنیم که:
1. با یک حرکت و عملیات وسیع، مرکز دشمن؛ یعنی بغداد را ساقط کنیم، که فعلاً ما توان رزمی [انجام چنین حرکت وسیعی را] نداریم.
٢. با عملیاتی وسیع؛ یکی از نقاط استراتژیک دشمن را که از لحاظ نظامی، ارضی، سیاسی و اقتصادی ارزش داشته باشد، تصرّف کنیم و خواستههایمان را بر دشمن تحمیل کنیم.
٣. تا آمادهشدن برای عملیات بالا؛ یعنی همین منطقه العماره یا بصره، باید عملیات و جنگ متوقف نشود و عملیاتهای محدود در حد مسلمبنعقیل(ع) و همین عملیات فعلی را انجام بدهیم و پیدرپی، تا جبران ناکامیهای گذشته یعنی رمضان و والفجر [ادامه بدهیم] و البته این عملیاتهای محدود هم، در خط کلی استراتژی هستند و ما مجاز هستیم همه ارتفاعات مسلّط از فکّه تا بمو را تصرّف کنیم؛ چرا که در ارتفاعات به هر حال بهتر از دشت میتوانیم بجنگیم و در این عملیاتها مقداری از نیروهای دشمن هم منهدم میشوند و زمینهای مسلّط را که از لحاظ نظامی هم ارزش دارند، تصرّف میکنیم و میتوانیم اشراف دید و تیر بر زمین داشته باشیم. [حالا] این برادرمان آمده نگاهی به منطقه چنگوله و مهران انداخته، میگوید ما میرویم 700 اسیر میگیریم. خب اسیر گرفتی؛ تازه در منطقه چنگوله، از همین جاده دهلران که حرکت کردی به آن طرف، دشمن روی همین جاده آسفالت، دید دارد. ...»
«زمینهای مسلح» به کوشش حسین بهزاد و گلعلی بابایی از سوی انتشارات 27 بعثت و مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر و روانه بازار نشر شده است.