بخشهایی از مصاحبه را می خوانید: شما رشته دامپزشکی خواندید. چرا در رشته خودتان فعالیت نکردید و وارد اجرا شدید؟
البته قبل از کار اجرا من در رشته تحصیلیام فعالیت داشتم و از سال۷۴ که وارد کار اجرا شدم از دامپزشکی فاصله گرفتم. مهمترین دلیل ورودم بهکار اجرا نیز علاقه به این حرفه بود.
چطور شد که وارد عرصه اجرا شدید؟
ورودم به تلویزیون و بعد رادیو به بهانه یک آزمون بود، در معاونت سیاسی تلویزیون برای گزینش گوینده خبر آزمون برگزار کردند. ۳هزار داوطلب در این آزمون شرکت کرده بودند که ۱۳ نفر انتخاب شدیم. من بودم و مرتضی حیدری و دوستان دیگری که البته خیلیهایشان ماندگار نشدند. در واقع خیلی تصادفی و از طریق یک آزمون به معاونت سیما آمدم. ابتدا تصادف بود اما بعد برای آنکه ماندگار شوم و جایگاه ثابتی پیدا کنم خیلی تلاش کردم و مجبور شدم از خیلی چیزها ازجمله موقعیت کاریام بگذرم. به این ترتیب بود که مجری تلویزیون شدم.
مجریگری جزو علایق قلبیتان بود؟
البته، وگرنه طبیعی است که نمیتوانستم ۲۰ سال در این حرفه بمانم. البته فضایی که ما در آن وارد تلویزیون و رادیو شدیم، متفاوت بود و لااقل از این روزها خیلی بهتر بهنظر میرسید. شاید آن ایام روزهای بهتری بود برای تلویزیون.
اولین باری که مقابل دوربین رفتید را به یاد دارید؟
بله. نخستین باری که مقابل دوربین رفتم احساس کردم عصا قورت دادهام. الان اگر آن تست را ببینم، خیلی بدم خواهد آمد چون خیلی افتضاح بود.
شروع کارتان در اجرا با چه برنامهای بود؟
اولین کارم در اجرا، برنامه «نگاه روز» بود که بین اخبار ساعت۱۴ پخش میشد.
چه برنامههایی از ابتدا تاکنون اجرا کردهاید؟
من طی این سالیان مجری برنامههای متعددی بودهام؛ برنامههایی مانند «نگاه روز»، «مردم در مجلس»، برنامه زنده «نگاه» که نخستین برنامهای بود که من در آن اجرای زنده داشتم و برنامه به خانه بر میگردیم.
شما در تلویزیون برنامههای خانوادگی را اجرا میکنید. انتخاب این نوع برنامهها دلیل خاصی دارد؟
من جزو کسانی هستم که بهشدت موافق تخصصگرایی در برنامهها هستند. من معتقدم اگر مجری در برنامههای تخصصی اجرا کند، موفقتر میشود. وقتی یک مجری امروز برنامه سیاسی اجرا میکند و فردا برنامه طنز و هر روز زمینه اجرای خودش را تغییر بدهد مخاطب او را گم میکند و دچار یک نوع سردرگمی میشود. الان مجریانی مثل هرمز شجاعیمهر و علیاکبر عبدالرشیدی موفقاند، چون تخصصی اجرا میکنند.
صدا و سیما تا چه میزان به مجریان متخصص نیاز دارد؟
صددرصد. متأسفانه بسیاری از برنامهسازان در انتخاب مجری شتابزده عمل میکنند و این امر به برنامه آسیب وارد میکند. آنها باید به این موضوع که مخاطب میفهمد اعتقاد کامل داشته باشند، چون باعث میشود که به سمت ساخت برنامههای تخصصیتر و باکیفیت بیشتر بروند. اگر تلویزیون بخواهد با شبکههای ماهوارهای رقابت کند باید برود به سمت و سوی استفاده از مجریانی که در یک رشته تخصصی کار میکنند. چنین مجریانی پس از چند سال آنقدر در موضوع برنامه ورزیده و خبره میشوند که میتوانند در نقش کارشناس ظاهر شوند. متأسفانه در چند سال گذشته مجریان جوان زیادی آمدهاند که خیلی خام هستند و باور دارند که میتوانند یک شبه رهصد ساله بروند. تأسفم از بابت حضور آنها نیست بلکه از طرز تفکرشان است. به همین علت هر از گاهی اتفاقات خاصی برای آنها میافتد و اخبارش هم به بیرون درز میکند. این خیلی خوشایند نیست. من در سال۷۴ که وارد رادیو شدم فقط برای اینکه پشت میکروفن قرار بگیرم و بگویم «اینجا تهران است صدای جمهوری اسلامی ایران»، نزدیک به 7-6 ماه منتظر ماندم. بهطور طبیعی وقتی چنین روالی برقرار است مجری هم حاشیه امنیت ندارد و با دلنگرانی و دقت کارش را روی آنتن میبرد، نه با بیتوجهی.
چند سال است مجری برنامه به خانه برمیگردیم هستید. چه میکنید تا اجرایتان برای بیننده ملالآور و خستهکننده نشود؟
برنامههای تلویزیونی قالبهای متفاوتی دارند. برنامههایی مانند به خانه بر میگردیم، جزو برنامههای مهمانمحور است. در برنامههایی از این دست نیز با دعوت از مهمانهایی که قابلقبول هستند میتوان به نیاز مخاطب پاسخ داد. در این برنامهها مجری با کسب یکسری اطلاعات میتواند بهترین میزبانی را از مهمانان به عمل آورد. همچنین مجری چنین برنامههایی باید نیاز مخاطب را بشناسد و سؤالات خود را براساس نیازهای آنها اولویتبندی کند و این امر حاصل نمیشود مگر براساس تجربه. در مجموع یک مجری باید هر روز خودش را از لحاظ ذهنی، فکری و دانشی تازه نگه دارد. تا جایی که من میدانم بسیاری از مجریان خوشنام تلاش میکنند دچار یکنواختی نشوند. حداقل هر روز کتابی را در دست داشته باشند و مطلب تازهای را به بیننده منتقل کنند. این تلاشها البته شاید خیلی پررنگ نباشد اما ارزشمند است.