در این سریال بازیگرانی مثل محسن کیایی، ویشکا آسایش، مسعود رایگان و... بازی می کنند و داستان درباره یک خانواده بزرگ و متمول است که پدر آن یک هنرمند در زمینه فرش ایرانی است.
فرمول سریال یک درام خانوادگی است که با گره افکنی هایی مبتنی بر رازهای شخصیت ها به خصوص پدر خانواده جلو می رود. هر کدام از شخصیت ها چیزهایی را مخفی می کنند و چون روایت مبتنی بر زاویه دید مخاطب ناآگاه است؛ سریال با این ترفند در صدد جذب بیننده است تا یکی یکی رازها را به مرور برملا کند.
به طور مثال یکی از دختران خانواده با بازی شبنم مقدمی نویسنده رمان است که ماجرای عشق ناکامش را در خلال رمان هایش بیان کرده است و عشقش به دلایل نامعلومی ناچار به ترک کشور شده است.
دختر دیگر خانواده روزنامه نگار است با بازی هدیه بازوند در نقش یلدا فرشباف. در قسمت دوم یلدا دختر استاد فرشباف درصدد انجام یک مصاحبه با یکی دیگر از اساتید هنری کشور به نام «فرهنگ کثرتی» با بازی آتیلا پسیانی است؛ اما روز مصاحبه پیامی از استاد کثرتی دریافت می کند مبنی بر این که هیچ جایی جز خانه خودش حاضر به مصاحبه نیست و به نظر می آید این رفتار تله کثرتی برای طعمه کردن دختران جوان به بهانه مصاحبه است. در قسمت قبل هم دیدیم که کثرتی به رغم سن و سال بالا همیشه با چند دختر جوان این طرف و آن طرف می رود. از قرار معلوم داستان های جنبش می تو و سوءاستفاده های چهره های هنری از هنرجویان و دختران جوان الهام بخش این قسمت سریال بوده است که باید ببینیم در ادامه با وجود محدودیت ها در طرح چنین مسائلی چه طور بیان می شود.
البته سریال یک گاف کوچک هم داشت که در مورد شخصیت بهمن بود. کسی که قاچاقی از کشور خارج شده و حالا بعد از 25 سال کاملاً قانونی به کشور برمی گردد. باید ببینیم سریال این اتفاق را چه طور توضیح می دهد چون اگر شخصی غیرقانونی از کشور خارج شود امکان بازگشت قانونی ندارد.