فروغ قجابگلی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون درباره ایفای نقشهای متفاوت با لهجههای بومی مختلف در فیلمها و سریالها گفت: از آنجایی که من خوزستانی متولد دزفول و بزرگ شده میانکوه امیدیه هستم، لهجه آن خطه و جغرافیا را به خوبی میشناسم و غالباً هم با بستگان و خانواده با همین لهجه و بیان صحبت میکنیم. درباره لهجههای دیگر مانند لری که پیشتر در فیلم «تعطیلات نوروزی» آنرا تجربه کردم هم، از لهجه مادربزرگ مادریام که لر است کمک گرفتم و در تجربههای تئاتری هم لهجههای دیگری را امتحان کردهام. از آنجایی که در کار تئاتر زمان بیشتری در اختیار داریم، لهجه و آواهای مختلف را در زمان بیشتری تمرین میکنیم اما برای حضور در یک فیلم سینمایی اگر فرصت کافی نداشته باشم، تنها لهجههایی را که بلد هستم و روی آنها تسلط دارم، میپذیرم.
این بازیگر درباره تجربه حضور خود در سریال «زیرخاکی» که این شبها از شبکه اول سیما پخش میشود هم گفت: وقتی حضور در این سریال به من پیشنهاد شد، هنوز سری اول این سریال را بهطور کامل ندیده بودم و به دلیل حضورم در یک کار تئاتر، فرصت دنبال کردنش را نداشتم. وقتی کار در فصل دوم به من پیشنهاد شد، خوشبختانه این پیشنهاد با بازپخش فصل اول همزمان شد و فرصت پیدا کردم که کار را کامل ببینم. با سریالی خوشساخت با کارگردانی خوب و ریتم عالی مواجه شدم که به همین دلیل همکاری در فصل دوم آن را پذیرفتم.
وی درباره حضور در نقشهای فرعی در دو سریال «یاور» و «زیرخاکی» بیان کرد: واقعیت این است که برخی از ما بازیگران گاهی فکر میکنیم که فقط نقشهای اصلی مهم هستند در حالی که برخی از نقشهای فرعی بسیار ماندگارتر هستند نگرانی من این بود که متنی در دست نداشتم چون شیوه کارگردانی آقای سامان متفاوت با باقی کارهایی بود که انجام داده بودم نمیدانستیم ابتدا و انتهای نقشم چیست با گفتگویی که با آقای سامان داشتم تا اندازهای نگرانیم برطرف شد به ویژه که قرار شد نقش یک زن جنگ زده جنوبی را ایفا کنم. یادآوری میکنم که من نقش یک زن جنوبی را سالها قبل در سریال «مسافرخانه سعادت» محمد رحمانیان بازی کرده بودم، اما هنوز دلم میخواست ادای دینی به خطه خوزستان داشته باشم.
این بازیگر افزود: زمانی که جنگ شد، ما بچههای ۱۰، ۱۱ ساله بودیم. برای قبول این نقش، حس عجیبی داشتم. احساس کردم میتوان اینگونه ادای دینی به مردم جنگزده و آسیبدیده آن منطقه داشته باشم. وقتی که جلیل سامان این نقش را تعریف کرد، من هم اعتماد و شروع به کار کردم.
رفقای تئاتری مقابل دوربین «زیر خاکی»
قجابگلی در بخش دیگر از صحبتهای خود درباره تعامل با دیگر بازیگران سریال «زیرخاکی» هم گفت: از آنجایی که همه بازیگران نقش زنهای همسایه در سریال از خود خانم صامتی گرفته تا خانمها سرمدی، قاسمی و آلآقا همه از بچههای تئاتر هستیم و از قبل یکدیگر را میشناختیم، گروه حرفهای و خوش انرژیای را تشکیل داده بودیم. طبیعتاً پشت صحنه که عالی باشد، معمولاً حاصل کار هم خوب میشود.
این بازیگر با تاکید بر اینکه خیلی اعتقادی به کوتاهی و بلندی نقشها ندارد، بیان کرد: گاهی نقشهای کوتاه در ذهن و قلب مخاطبان ماندگارتر هستند. بیش از هر چیز برایم مهم است که یک نقش چقدر جان دارد و با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
این بازیگر درباره حضور متفاوت خود در نقش زنان رنجدیده در سریالهای مختلف از «همگناه» تا «یاور» و «زیرخاکی» گفت: رنجدیدگی در کل این کاراکترها یکسان است، بازیگر است که با ریزهکاریها، رفتارها، حس و حالهای کشف شده و لحن و بیان برای نقشاش، شخصیتهای متفاوتی را خلق میکند کلیت را نویسنده در یک شخصیت بیان و بازیگر با جزییات آن را اجرا میکند. مثلاً برایم مهم است نقش زن جنوبی در فیلم سینمایی «میجر» مشابه با زن جنوبی سریال «زیرخاکی» نباشد. بعد از سریال «همگناه» پیشنهادات بسیاری داشتم که خیلی شبیه همان نقش بود اما آنها را نپذیرفتم. منتظر تفاوتهایی بودم که به نظر در کاراکتر سریال «یاور» این تفاوت موجود بود.
وی درباره تجربه ایفای نقشهای کمدی هم توضیح داد: پیش از این در سریال «علیالبدل» سیروس مقدم و یا سریال «خانهای در تاریکی» سعید سلطانی، «دنده معکوس»، حسن فتحی و «قرعه» برزو نیکنژاد چنین تجربههایی را داشتم اما بهعنوان یک بازیگر حضور در ژانرهای مختلف برایم جذابتر است.
بازهم ممکن است فراموش شوم، اما…
قجابگلی بخشی از شناخته شدن خود در ذهن مخاطب را حاصل حضور در سریال «همگناه» دانست و در این زمینه توضیح داد: بین کارهای تصویری من در مقطعی فاصله افتاد با توجه به کمکاری، گزیدهکاری، گریمهای مختلف و اینکه حدود پنج سالی کاری به من پیشنهاد نشد یا در صورت پیشنهاد در بحث مالی به توافق نمیرسیدم، به همین دلیل در ذهن مخاطبان باقی نماندم. هرچند معتقدم برای هر اتفاق و هر فردی، زمانی وجود دارد. بعد از این اگر حضورم در صحنه تصویر استمرار نداشته باشد، بازهم ممکن است فراموش شوم.
«میجر» بیش از هر چیز داستان دارد. در عرصه تصویر و اساساً در زندگی، آدمهایی که قصههای خوبی برای تعریف دارند و قصهگوی خوبی هستند، همواره در قلب و ذهن مخاطب حک میشوند. فکر میکنم قصه خوب و نویسنده خوب در سینما، سریال و حوزه تصویر، واقعاً جایگاه ویژهای دارندوی تأکید کرد: حتی اگر قرار باشد دیگر کاری انجام ندهم هم امیدوارم آنقدری خوب بوده باشم که در ذهن و خاطره مردم بمانم.
قجابگلی درباره حضور در فیلم تحسینشده «میجر» به کارگردانی احسان عبدیپور که در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر رونمایی شد هم گفت: «میجر» بیش از هر چیز داستان دارد. در عرصه تصویر و اساساً در زندگی، آدمهایی که قصههای خوبی برای تعریف دارند و قصهگوی خوبی هستند، همواره در قلب و ذهن مخاطب حک میشوند. فکر میکنم قصه خوب و نویسنده خوب در سینما، سریال و حوزه تصویر، واقعاً جایگاه ویژهای دارند. مثلاً در سریال «همگناه» تمام شخصیتها درست نوشته و پرداخته شده بودند به همین دلیل داستان با مخاطب ارتباط عالیای برقرار کردن بود در فیلم سینمایی «میجر» شاهد همین ویژگی بودیم. احسان عبدیپور یک داستانپرداز و قصهگوی خوب است که شهر و موقعیت بومی و محلی خطه جنوب را هم به درستی میشناسد.
وی افزود: احسان عبدیپور را در سفری که برای کمک به سیلزدگان خوزستان داشتیم، شناختم و نمیدانستم قرار است با او همکاری داشته باشم. روزی که قصه «میجر» را به من داد و خواندم، گفتم صمیمانه تبریک میگویم، مشخص است برای این کار خیلی وقت گذاشتهای و برای مخاطب احترام قائل بودی. سینما نیاز به روایت درست همین درامهای ساده شبیه میجر دارد.
این بازیگر جنوبی در ادامه گفت: همواره دوست داشتم در فیلمهای مرتبط با جغرافیای مختلف و با حضور بازیگران بومی نقشآفرینی کنم و «میجر» در این زمینه شرایط بسیار ایدهآلی داشت؛ یک تیم حرفهای در کنار هنرمندان بومی در تعاملی درست، کار را پیش بردند.
قجابگلی درباره بازی مشترک با علی باقری در دو سریال «همگناه» و «یاور» و احتمال ادامه این همکاری مشترک هم توضیح داد: در «همگناه» با آقای کیایی مواجه بودیم که یک کارگردان با دانش و آگاه است که انتخابهای دقیقی دارد زمانی که درباره نقش مقابل خودم پرسیدم، علی باقری را معرفی کرد که پیش از آن در تئاتر به خوبی یکدیگر را میشناختیم. علی باقری بازیگر بسیار توانمندی است و زمانی هم که وارد کار شدم، انتخابهای درست آقای کیایی را بیشتر تحسین کردم.
وی افزود: بعد از آن هنگامی که در سریال «یاور» همین پیشنهاد تکرار شد، گفتم هنر بازیگری علی باقری حرف ندارد اما نکند که حضور مشترک ما، «همگناه» را در ذهن مخاطب تداعی کند؟ تفاوت نقشها برایم بسیار حائز اهمیت است و متوجه شدم که علی باقری هم همین حساسیت را داشته است.
فروغ قجابگلی در پایان درباره تجربههای اخیر خود در حوزه بازیگری هم گفت: در حال حاضر مشغول نقشافرینی در تلهتئاتر «اتاق عروس» به کارگردانی و تهیهکنندگی آقای محمد قنبری هستم و احتمالاً تا اوایل تیر این همکاری ادامه داشته باشد. یک فیلمنامه کوتاه با عنوان «پس برک» به کارگردانی اردوان زینی سوق و تهیهکنندگی کیوان کثیریان هم در دست دارم که برای نقشآفرینی در آن چند روزی عازم شهر یاسوج در کهگیلویه و بویراحمد خواهیم شد و احتمالاً در آن به زبان لری ایفای نقش خواهم کرد.