علیرضا بذرافشان درباره سریال «نابرده رنج» که این روزها بازپخش آن از آیفیلم روی آنتن میرود بیان کرد: این سریال را در یک خوانش کلی میتوان یک درام اجتماعی دانست. به نظر من «نابرده رنج» یک کمدی جنگی است که در بستر مسائل خانوادگی قصه خود را روایت میکند و ردپای درام ماجراجویانه را هم در آن میبینیم.
وی ادامه داد: سریالهای تلویزیونی را نمیتوان در قالب ژانری خاص به معنای متعارفش قرار داد و سریالی مثل «نابرده رنج» از عناصر و مولفههای ژانرهای مختلفی بهره میبرد اما مولفههای دو ژانر کمدی و جنگی در آن پررنگتر است.
کارگردان «نابرده رنج» درباره حضور زوج کامبیز دیرباز و سام درخشانی در این مجموعه اظهار کرد: پیش از زوج جمشیدی-درخشانی ما شاهد زوج دیرباز-درخشانی در «نابرده رنج» بودیم که خیلی هم با هم هماهنگ شدند و حتی میشد از این الگوی شخصیت پردازی در آثار دیگر هم استفاده کرد.
بذرافشان از تجربه سخت ساخت این سریال هم اینگونه گفت: خودم از بچههای دهه شصت هستم و آن دوره را با گوشت و پوست خودم لمس کردم و میشناسم. یک سویه قصه ما به دوران جنگ برمیگشت و بالطبع باید دهه ۶۰ را به تصویر میکشیدیم، منتها مشکل کار در این نبود چون اگر قصه ما کاملاً یک قصه جنگی بود و در فضای جبهه و خاکریز میگذشت مشکل خاصی به لحاظ اجرا نداشتیم و شهرک دفاع مقدس یا مناطق جنگی جنوب برای لوکیشن کافی بود؛ اما ما یک قصه شهری هم داشتیم که باید فضای شهری و سبک زندگی مردم در دهه ۶۰ را بازسازی میکردیم و این به شدت کار دشواری بود.
وی اضافه کرد: شاید اگر میخواستیم قصه خود را مثلاً در دوران قاچار یا پهلوی تعریف کنیم، کار راحتتر بود و مثلاً شهرک غزالی به ما امکان این کار را میداد؛ اما واقعاً ساختن فیلم و سریال در دهه ۶۰ دشوار است چون تغییر و تحولات اجتماعی و تکنولوژی و سبک زندگی به قدری زیاد بوده که کمتر یک لوکیشن را که به آن دوران نزدیک باشد، میتوان پیدا کرد. به نظرم باید برای تامین لوکیشن قصههای مربوط به دهه ۶۰ یک شهرک سینمایی ویژه تاسیس کرد تا دچار مشکل نشد.
این کارگردان یادآور شد: در بخش تصویربرداری داخل شهری برای چنین دورانی، گروههای تولید دچار مشکل هستند و مدام باید مراقب باشند تا نشانه و علامتی از دوران جدید در صحنه نباشد و به اصطلاح سوتی ندهند. ما در سریال «نابرده رنج» به دلیل حجم بالای صحنههای شهری خیلی با این چالش مواجه شدیم و یکی از مهمترین سختیهای کار همین بود.
بذرافشان درباره عنوان «نابرده رنج» نیز توضیح داد: در قصه هم موضوع گنجیابی را داشتیم و هم یادآوری ضربالمثل معروف که «نابرده رنج گنج میسر نمیشود» اما در نهایت این گنج به مفاهیم ملی و میهنپرستانه پیوند میخورد. اسد که به دنبال گنج بود آن را در جبهه و دفاع از میهن مییابد. و آن خانه پدری که دغدغه او بود به دغدغه و خانه بزرگتری به اسم وطن بدل میشود. ما سعی کردیم مفاهیم و موقعیت انسانی جنگ را که مثل یک گنج و گنجینه اخلاقی بود، از دل قصه استخراج کنیم.
وی در پایان درباره بازپخش این مجموعه از شبکه آیفیلم با یک تشکر و گله عنوان کرد: در بازپخش سریالها گویی یک تدوین مجدد اتفاق میافتد و کنداکتور زمانبندی قسمتها تغییر میکند. در واقع پایان هر قسمت همان پایانی نیست که ما لحاظ کرده بودیم. در حالی که پایان بندی هر قسمت آگاهانه و حساب شده بود و هدفی دراماتیک را دنبال میکرد اما الان با پس و پیش شدن پایان هر قسمت آن ساختار به هم ریخته و من از دوستان آیفیلم تقاضا دارم که سریالها بر اساس زمان بندی کارگردان و تهیه کننده سریال بازپخش شود.