فیلم «سراسر شب» به کارگردانی فرزاد موتمن، سال 96 ساخته شده و قرار بود زودتر از اینها اکران شود، اما نمایش آن بارها به تعویق افتاد و این موضوع انتقاد فرزاد موتمن را هم به دنبال داشت.
در نهایت پس از سه سال، این فیلم به صورت آنلاین به نمایش درآمد و این روزها در حال اکران است. موتمن پس از کارگردانی چندین فیلم سینمایی، در اولین تجربه خود در زمینه فیلم نامهنویسی به همراه زامیاد سعدوندیان، نگارش فیلم نامه آن را بر عهده داشته است. به بهانه اکران فیلم، نگاهی به « سراسر شب » داشتهایم.
جهان و شخصیتهای ناشناخته
«سراسر شب» با دیگر ساختههای فرزاد موتمن تفاوتهای زیادی دارد. این فیلم یک اثر قصهگو با اتفاقات منطقی و طبیعی سرگرمکننده نیست، بلکه برشی از زندگی چند شخصیت را در طول یک شب تا صبح، نشان میدهد. هرکدام از این شخصیتها به نوعی دنبال پیدا کردن یک حقیقت و پاسخ سوال خود هستند. فیلم اطلاعات زیادی از این کاراکترها به مخاطب نمیدهد و تماشاگر هم از ابتدا تا انتها با شخصیتهایی روبهروست که شناخت درستی از آنها ندارد و طبیعتا درکشان نمیکند. در واقع نوعی سردرگمی بر فضای فیلم حاکم است که نه تنها مخاطب عام، بلکه حتی مخاطب خاص را نیز سردرگم و گیج میکند، به این ترتیب تماشاگر نمیتواند با فیلم و جهان آن ارتباط برقرار کند. هر چقدر رابطه استاد و دختر جوان به نام «رویا» در فیلم «شبهای روشن» برای تماشاگر جذاب و تاثیرگذار است، ارتباط «مهتا» با «داود» و «علی» در «سراسر شب» غیر قابل درک است.
ارجاعات فراوان سینمایی و ادبی
فرزاد موتمن آشنایی زیادی با تاریخ سینمای جهان دارد. او در «سراسر شب» سعی کرده است به بعضی فیلمهای مهم و مشهور سینما و آثار مهم در حوزه ادبیات ارجاعاتی داشته باشد و از طریق یک پوستر، دیالوگ و نام فیلمها مخاطب را به آثاری مانند «سکوت برهها»، «آلفاویل» و کتاب «1984» و «پس از تاریکی» اثر هاروکی موراکامی که منبع الهام موتمن در این فیلم بوده نیز ارجاع میدهد. با این حال این یادآوریها و ارجاعات، زمانی برای مخاطب جذاب خواهد بود که مخاطب با فضای فیلم و شخصیتهای آن ارتباط برقرار کرده باشد، وگرنه صرف شنیدن دیالوگی از یک فیلم مشهور و محبوب یا دیدن پوستر یک فیلم روی دیوار برای تماشاگر لذت چندانی نخواهد داشت. طبیعتا آن دسته از مخاطبان عام که هیچ کدام از این فیلمها را ندیده و کتابها را نخوانده باشند اصلا متوجه این ارجاعات نمیشوند.
وضعیت مشابه مرادی با موتمن
فرزاد موتمن در فیلم «سراسر شب» کنایهای هم به وضعیت سینما داشته است. یکی از شخصیتهای فیلم، کارگردان و فیلم نامهنویسی به نام «داود مرادی» با بازی امیر جعفری است که سرمایهای ندارد و نمیتواند فیلم دلخواهش را بسازد، اما در عوض فیلم کمدیاش جزو پرفروشترین فیلمهای سینماست. او در انتهای فیلم نگارش فیلم نامهای با نام «سراسر شب» را به پایان میرساند. فرزاد موتمن تاکنون فیلمهای مختلفی ساخته و فیلم بهیادماندنی «شبهای روشن» را در کارنامه دارد، اما گاهی به ساخت آثار تجاری مانند «پوپک و مش ماشاا...» و «چشم و گوش بسته» روی آورده است. او پیش از این چند بار به بیتوجهی به فیلم «سراسر شب» و تبلیغات کم آن در مقایسه با دیگر فیلمهای سینمایی اعتراض کرده بود. میتوان گفت شخصیت «داود» و دغدغههایش بیشباهت به فرزاد موتمن نیست.
بازی خوب الناز شاکردوست
الناز شاکردوست که در سالهای اخیر مسیرش را به کلی در سینما تغییر داده و از حضور در فیلمهای صرفا گیشهپسند فاصله گرفته، در فیلم «سراسر شب» هم حضور موفقی داشته است. او در این فیلم نقش دو خواهر به نام «مریم» و «مهتا» را بازی میکند که هر یک از آنها روحیات خاص خود و شخصیت متفاوتی دارند. «مریم» رویای بازیگر شدن دارد، اما استعدادی در این زمینه ندارد و «مهتا» که همیشه در مقایسه با خواهرش کمتر مورد توجه بوده، در رشته پزشکی درس خوانده، آدم ساکت و انزواطلبی است. الناز شاکردوست با بازی خوب در نقش این دو شخصیت باعث شده است این دو شخصیت به خوبی از یکدیگر متمایز شوند. امیر جعفری در نقش «داود مرادی» کارگردان و فیلم نامهنویس تنهای بیپول، احتمالا تحت تاثیر شخصیتپردازی ضعیفش نتوانسته است بازی خوب و متفاوتی از خود به نمایش بگذارد و توجه تماشاگر را جلب کند. سینا حجازی نیز که در «سراسر شب» برای اولین بار بازیگری را تجربه کرده، در نقش یک خواننده ظاهر و موفق شده است به عنوان خوانندهای که تجربهای در این زمینه ندارد، بازی نسبتا خوبی داشته باشد.