دو دهه خشکسالی و بیش از 10 سال از بسته شدن مرز جنوب شرق کشور می گذرد و این خود بهانه ای به دست ساکنین حاشیه نشین داد تا شهر و دیار مادری خود را رها کرده و به شهرستان های دیگر در جهت کسب روزی حلال مهاجرت کنند.
در شمالی ترین شهر استان سیستان و بلوچستان علاوه بر اینکه روستا نشینان در بدترین آب و هوای جوی قرار دارند عدم توجه به این مناطق و همچنین قرار نگرفتن امکانات کافی در اختیار آنان نیز باعث شده است که تعداد بسیاری از این روستاها خالی از سکنه شود.
اکثر مردم این مناطق به شمال ایران مهاجرت کردند تا با توجه به آب و هوای مناسب آنجا بتوانند شغل پیشین خود را که کشاورزی و دامداری است ادامه دهند، اما باید دانست که کسانی که از یک شهر به شهر های بزرگتر مهاجرت می کند با توجه به اینکه از جمله افراد ضعیف جامعه هستند تنها می توانند با کارگری در مزارع دیگران مایحتاج زندگی خود را فراهم کنند.
پلمپ شدن درب و پنجره های خانه ها به وسیله گل که روزگاری پر از هیاهوی بچه های کوچک و بزرگ بود امروزه دردی بزرگی را بر افراد ساکن این منطقه گذاشته است.
بیکاری جوانان نیز این روزها یکی از عواملی است که توانسته بسیاری از نیروی جوان این استان را به استان های دیگر بکشد، نیروی جوانی که اگر همانند دیگر استان ها دارای کارخانه های بزرگ و همچنین آب برای کشاورزی بود می توانست به آبادانی این منطقه کمک دو چندانی بکند.
اما مردم این مناطق روستا های خود را خالی کردند تا روزگاری اگر آب و آبادی به این مناطق برگردد آنها نیز بار سفر ببندند و به شهر و دیار خود بازگردند همان چیزی که امسال با توجه به بارندگی های زیاد در کشور افغانستان آب گسترده ای وارد دریاچه هامون شده است.
این آب امید روزهای خوش گذشته را به مردمان سیستان داده است؛ اما باید در نظر داشته باشیم که هرساله حجمی از آب افغانستان وارد دریاچه هامون می شود که با توجه به بی برنامه گی مسئولین خشک می شود.
اگر حجم آبی که امروزه وارد منطقه سیستان شده است ماندگار باشد می تواند مهاجرین بسیاری از استان های بزرگ را به این سمت بکشاند تا همانند سال های دور سیستان شاهد آبادی و سر سبزی این خطه از خاک جمهوری اسلامی ایران باشیم.
مسئولین امر با توجه به شعار امسال اقدام و عمل را سر لوحه کار خود قرار داده و تدبیری بیاندیشند تا حجم آب وارد شده به سیستان ماندگار شود تا سنگینی درد 17 ساله که به دوش مردمان سیستان است برداشته شود.