یک معلم و شش کلاس گرم

روستای سعید آباد یکی از روستاهای محروم حاشیه شهرستان کنارک است که از مشکلات بسیاری رنج می برد. محرومیت و فقر همچنان بر شانه‌های نحیف دانش آموزان این روستا سنگینی می کند، مردمانش در اوج نداری به سر می برند و سال هاست چشم امید به توجه مسئولان دارند.

 برای رسیدن به روستا باید مسافتی در حدود 7 کیلومتر را از کنارک به طرف چابهار طی کرد. قرار است بمناسبت گرامیداشت روز معلم با آموزگاری که شنیده ام در شرایطی سخت به تدریس در تنها مدرسه روستا مشغول است، به صبحت بنشینیم.

به روستای سعید آباد که می رسم، مدرسه نزدیک جاده است و پرس و جویی نیاز نبود تا با وجود احتزاز پرچم کشورمان که از کنار جاده معلوم است آن را پیدا کنم.

 

مدرسه که چه بگوییم، فقط تنها دو اتاق کوچک که تعدادی دانش آموز در یک اتاق و تعدای نیز در اتاق دیگر پشت نیمکتهایشان نشسته اند و صدای تدریس معلم از یکی از کلاسها بگوش می رسد. به محض رسیدن و توقف درجلوی مدرسه معلم روستا که برایش آشنا به نظر نمی رسم، کلاس را ترک می کند و با لبخندی به استقبالم می آید.

"محمد نور ایرندگانی" یکی از معلمان سختکوش شهرستان کنارک است که در سخت ترین شرایط موجود و به تنهایی در تنها مدرسه روستای "سعیدآباد" به تدریس مشغول است.

با دیدن شور و شوق دانش آموزان که به محض ورودم به کلاس به نشانه احترام بلند شده و صلوات می فرستند به یاد دوران کودکی و مدرسه ام می افتم و از اینکه در روز معلم به دیدن یکی از معلمان سختکوش شهرستان آمده ام انرژی میگیرم و می خواهم از سختی ها و مشکلات این مدرسه بیشتر جویا شوم. ابتدا روز معلم را به اوتبریک می گویم و سپس پای صحبتهایش می نشینم.

اینجا "دبستان مالک اشتر روستای سعیدآباد کنارک" است، مدرسه ای با 2 اتاق کوچک که دانش آموزان روستا درشش پایه ابتدایی به صورت دو شیفت صبح و عصر در آن تحصیل می کنند و تنها معلم آنها نیز آقای ایرندگانی است که سه پایه را صبح درس می دهد و سه پایه دیگر را عصر..

مدرسه روستای «سعیدآباد» تنها ظاهر آن مکان آموزشی است و دانش آموزان به سختی در آن به تحصیل مشغول هستند.

این مدرسه حیاط ندارد تا دانش آموزان آن همانند سایر دانش آموزان دیگر دور هم حلقه بزنند و با هم با امنیت بازی کنند.

این مدرسه سرویس بهداشتی ندارد، آب آشامیدنی ندارد.

دانش آموزان این مدرسه در شش پایه درس می خوانند و تنها یک معلم دارند.

دو اتاق این مدرسه توسط اهالی روستا تامین شده است تا فرزندانشان مجبور نباشند برای تحصیل در مدارس کنارک چندین کیلومتر را با وجود خطرات مسیر طی کنند و خوشبختانه آموزش و پرورش نیز با تامین برخی وسایل آموزشی همچون تخته سیاه، میز و نیمکت و همچنین فرستادن آقای ایرندگانی بعنوان معلم و معاون آموزشی به این روستا با آنها همکاری نموده است. اما به نظر کافی نیست!؟ این را از عرق هایی که بر پیشانی دانش آموزان با وجود هوای گرم و طاقت فرسای کلاس نشسته است و یا از خستگی و نگاه معلمی که ازصبح تا عصرشش پایه آموزشی این مدرسه را با حدود چهل دانش آموز زیر هوای گرم و شرجی بندر اداره می کند...می توان فهمید!

گرچه در یکی از کلاسها پنکه ای روی میز و در کلاس دیگر روی سقف می چرخد، اما این چرخش ضعیف توان مقابله با گرما و شرجی کنارک را ندارد و جوابگوی نیاز این کلاس نیست.

آقای "ایرندگانی" معلم این روستا که گویا با سختی کارش خو گرفته است، نیز بدون کوچکترین گلایه و شکایتی تعجب ما را فقط با نگاهی گرم پاسخ می دهد ومی گوید" معلمی را دوست دارم، هرچند سخت باشد، فعلا اول کار است و ان شاءالله شرایط و امکانات رو به بهبودی پیش رود"

ساعت حدود یک را نشان می دهد و وقت تعطیلی شیفت صبح است، دانش آموزان نیز کیف و کتابهایشان را برمی دارند تا به خانه هایشان بروند، اما "محمدنور" باید بماند و مشغول تدریس شیفت بعدی شود و در این بین فقط وقت کوتاهی دارد تا خود را برای صرف نهار به خانه اش که آن را هم به سبب کارش به این روستا و درهمان حوالی مدرسه آورده است، برساند.

با خداحافظی از این معلم زحمتکش روستا را ترک میکنم و امیدوارم همه ما قدر و منزلت معلمان فداکار و زحمتکشی که برای تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم بی وقفه در تلاشند را بدانیم و آنها را ارج نهیم، مسئولین نیز بجای تمرکز امکانات در نقاط شهری به مناطق محروم و روستایی نیز توجه نمایند چرا که برقراری عدالت آموزشی در کشور و بازنماندن دانش آموزان مناطق محروم از جرگه تحصیل، نیازمند توجه ویژه به این مناطق است، توجهاتی که از سطح همایش‌ها خارج شده و در عرصه عمل ملموس باشد.