با کم شدن آب رودخانه به دلایل متعدد از جمله سیاستهای دولت افغانستان و همچنین نقص در رایزنی مناسب دست اندرکاران داخلی برای مدیریت این منبع حیاتی منطقه سیستان، بر وسعت خشکیهای اطراف آن افزوده شد و با اتصال این منطقه به روستای حسینآباد، آبادی بزرگی تشکیل گردیدهاست.
زابل بیشتر آثار تاریخی و باستانی را در استان به خود اختصاص داده است -یکی از پربارترین این آثار شهر سوخته با تمدن چندین هزار ساله در 70 کیلومتری زابل واقع شده است.شهر بنامی که در همسایه خود مردمانی دارد رنج دیده و مظلوم.
مردمی که نه خود به فکر خویش هستند و نه ظاهراً عزمی راسخ برای زدودن اندکی از زخمهای تاول زده آنها از سوی مسئولان.وضعیت بهداشت وسلامت این مردم، تحت تأثیر عوامل مختلف که شرح آن به نقل از خبرگزاری مهر منعکس می گردد وخیم است. شرایطی که بخوبی حال و روز هموطنانمان در سیستان را در دل تصاویر و با مطالعه شرح واقعه متجلی کرده است.
آب های روان فاضلاب می شود جلوی خانه ها. در قبرستان، روستا و محله . فاضلاب اگر چه از خانه ها بیرون می رود اما در کوچه ها دفع می شود.
بیماری مردم از همین فاضلاب هایی که خودشان در کوچه و خیابان رها کرده اند، تشدید می شود. مردم بیماری را اگر از کوچه و خیابان نگیرند از بادهایی خواهند گرفت که آلودگی را به ریه هایشان می فرستد. آنها آلودگی را نفس می کشند و مردم را به بیمارستان هایی می کشاند که خودشان در بهداشت درمانده اند.
کسی همت پاک کردن زندگی آنها را از آلودگی های زمینی و هوایی ندارد. مردم زابل یا خودشان هم بی اهمیت شده اند و یا توان زدودن آن را ندارد. کسی خود را مسئول نمی داند به آنها آموزش دهد که این زندگی می تواند بهتر باشد اگر کمی هم خودشان بخواهند.
مسئولان در زابل به فرهنگ سازی بین مردم آنقدر بی توجه شده اند که همچنان تولد فرزندان معلول در خانواده ها عادی است. درمان و بهداشت امکانات می خواهد اما امکان درمان برای زابل نشینان به اندازه ای که نیاز دارند در روستاهایشان فراهم نیست.