«مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا، روز یکشنبه هفته گذشته اعلام کرد که تمام تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران از جمله تحریمهای تسلیحاتی از سر گرفته شده است. وی مدعی شد که تحریمها ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، بازگشتهاند و آمریکا در تاریخ بیستم آگوست، به رئیس شورای امنیت درباره بیتوجهی ایران به تعهدات برجامی خود اطلاع داده است.
این در حالی است که «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد در روز ۳۰ شهریور اعلام کرد که نمیتواند هیچ اقدامی در راستای ادعای آمریکا مبنی بر بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران انجام دهد، زیرا در این مورد عدم قطعیت (بلاتکلیفی) وجود دارد. حتی همپیمانان اروپایی واشنگتن نیز در حمایت از ایران بیانیهای را صادر کرده و مخالفت خود را نسبت به اجرایی شدن تحریمها علیه ایران عنوان کردند.
عدم استقبال نهادهای بینالمللی از این اقدام آمریکا نشان میدهد علیرغم تمام تلاش این کشور برای فعال کردن « مکانیسم ماشه »، شکست تلخی در خصوص تحریمهای ایران متحمل شده است. حتی از منظر برخی کارشناسان، این موضوع نشان از انزوای واشنگتن در جامعه جهانی دارد.
خبرنگار ما در خصوص تحریمهای آمریکا علیه ایران گفتگویی با دکتر «یشیم دمیر» پژوهشگر مسائل ایران و کارشناس روابط بینالملل در مرکز مطالعاتی «آنکا» در ترکیه انجام داده است که در ادامه میخوانیم:
*هفته گذشته آمریکا اعلام کرد که مکانیسم ماشه را عملاً فعال کرده و حالا تحریمهای قطعنامهای شورای امنیت سر جای خود خواهد بود. از طرفی اروپا و دیگر کشورها نیز با آن مخالفت کردهاند، از این پس در مناسبات بینالمللی شاهد چه نوع تحولاتی خواهیم بود؟
مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا طبق قطعنامههای ۱۷۴۷، ۱۷۳۷، ۱۶۹۶، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹ شورای امنیت مدعی ازسرگیری تحریمها از جمله تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران شد. دلیل بازگشت تحریمها عدم تعهد برجامی تهران و با هدف صلح بینالملل ادعا شده است. طبق این ادعا تحریمهایی تسلیحاتی که ۱۳ سال است علیه ایران اعمال میشود ادامه خواهد داشت. در صورت عدم همکاری دیگر کشورها در این تصمیم آمریکا، موجب اعمال تحریم علیه آن دولتها هم خواهد شد.
این اقدام آمریکا در حالی است که حدود ۴۰ روز بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است. هرچند آمریکا خواستار حمایت کشورهای عضو سازمان ملل متحد شده بود اما اعضای سازمان ملل این اقدام را نقض قوانین بینالملل عنوان کردهاند. البته اگر شورای امنیت سازمان ملل با این تصمیم آمریکا موافقت میکرد اعتبار خود را در جامعه جهانی از دست میداد.
واشنگتن در گذشته پس از اتخاذ تصمیمی علیه تهران، از دیگر دولتها میخواست تا او را همراهی کنند اما امروز این رویه سیاستورزی آمریکا تأثیرگذاری خود را از دست داده است، زیرا اینگونه اقدامات به مردم و جامعه ایران ضرر میزند برای همین از منظر حقوق بینالملل، مورد تائید نیست.
حتی اگر «جو بایدن» برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شود باز تغییر محسوسی در سیاست خارجی این کشور ایجاد نخواهد شد. یعنی هر چقدر هم بایدن از سیاست ترامپ مقابل ایران انتقاد کند چرخشی در سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران نخواهیم دید.
میتوان گفت که تصمیم دولت «دونالد ترامپ» برای فشار حداکثری ایران، اقدامی منفی برای تشدید تنشها است که تبعات بسیاری برای آینده برجام خواهد داشت. این شرایط منطقه را به سوی جنگ سوق میدهد. دیگر این باور که آمریکا حسابشده تحریمهایی علیه ایران اعمال میکند، وجود ندارد. به همین دلیل مذاکره دو دولت آسان نخواهد بود.
*اروپا ظاهراً با اقدامات آمریکا در مقام حرف مخالف است ولی در واقعیت تحریمهای آمریکا و بینالمللی علیه ایران را اعمال کرده و از آمریکا پیروی میکند. آیا درست است که ایران از حمایت لفظی راضی باشد و هیچ اقدامی در جهت منافع برجامی خود انجام ندهد؟
تروئیکای اروپا طبق منافع اقتصادی و امنیتی خودشان خواهان تداوم توافق برجام هستند. اروپا بر ادامه تعهد ایران در مسئله هستهای و نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید دارد، اروپا نگران این است که ایران تحت تأثیر تحریمهای آمریکا، بهطور کامل از برجام خارج شود و برای همین با تحریمهای آمریکا مخالف است. علاوه بر این، خروج ایالاتمتحده از بسیاری از توافقنامههای بینالمللی عدم اعتماد اروپا را همراه داشته است، برای همین در تلاش هستند تا از زیر چتر آمریکا بیرون بیایند.
در روابط ایران و اروپا در موضوع برجام، تحولات خاورمیانه و منافع اقتصادی تعیینکننده خواهد بود، بنابراین رفتار ایران تضمین کننده اعتماد اروپا خواهد بود.
*ایران مدتهاست شیوه مقاومت در برابر خواست آمریکا را در پیشگرفته و از این بابت هم امتیازاتی در جهت منافع ملی به دست آورده، اما از طرفی هزینههایی هم متحمل شده است. به نظر شما ایران چه اقدامات و تصمیماتی باید در این مورد اتخاذ کند؟
هدف از تحریمهای آمریکا علیه ایران، ضعیف کردن این کشور در پروسهای میانمدت و بلندمدت و مجبور کردن دولت تهران برای امضای توافقی طبق منافع خودش است.
پس از تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۱۸ تاکنون اقتصاد ایران متضرر شده است. مقامات ایران چند بار اعلام کردهاند که تحریمهای تحمیلشده از سوی آمریکا، وجاهت حقوقی و قانونی ندارد. هنوز مشخص نیست که تهران چه واکنشی نسبت به ادعای واشنگتن مبنی بر بازگرداندن تحریمها نشان خواهد داد. ایران در انتظار نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز خواهد بود. اما نکته قابلتوجه این است که دولت ایران در مقابل فشار آمریکا سر خم نکرده و پای میز مذاکره با این دولت نخواهد نشست.
ایران میتواند با حمایت دو عضو سازمان ملل، یعنی چین و روسیه، از توافق برجام و معاهده منع گسترش هستهای (NPT) خارج شود. این موضوعی است که اروپا خواهان آن نیست. زیرا در صورت خروج از برجام و ان.پی.تی، هیچ محدودیتی در فعالیت غنیسازی اورانیوم نخواهد بود و از کنترل و نظارت آژانس بینالمللی نیز خارج خواهد شد. این مسئله نیز خطر جنگ و درگیری را بیشتر میکند. در اصل این تحولات به ضرر آمریکا هم خواهد بود. زیرا اقدامات سیاسی ترامپ علیه ایران، موجب سلب اعتماد و حمایت نکردن جامعه آمریکا از ترامپ شده است.
اما بهترین راهکار در مقابل این مسئله بهرهگیری ایران از حمایت چین، روسیه و اتحادیه اروپا است. هرچقدر که آمریکا در حال از دست دادن اعتبار خود است ایران هم باید در تلاش باشد تا اعتبار بیشتر در جامعه جهانی به دست آورد، مثلاً خارج نشدن از برجام و ان.پی.تی میتواند تأثیر مطلوبی داشته باشد.
میتوان گفت که هدف ایالاتمتحده آمریکا افزایش تنش هستهای با ایران است. در اصل، بحران تحریم تسلیحاتی که دلیل تنش اخیر بین ایالاتمتحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران است، با رویکرد صادقانه قابل حل و فصل است. این تنش تا انتخابات ریاست جمهوری ادامه خواهد داشت اما این روند پس از انتخابات میتواند تبدیل به مذاکره میان دو دولت شود.