ماجرا به سال ۲۰۱۷ میلادی باز می گردد! زمانی که ترامپ ماه های نخست حضور خود در کاخ سفید را تجربه می کرد و «رکس تیلرسون» و« مک مستر»، در مسند وزارت امور خارجه و مشاور امنیت ملی دولت وی مشغول فعالیت بودند. در آن زمان ترامپ تاکید کرد که« برجام » توافقی ناقص و وحشتناک است، مگر آنکه تروئیکای اروپایی ( با مدیریت واشنگتن) بتوانند این توافق را در حوزه های زیر بسط دهند:
-نخست اینکه محدودیت های هسته ای ایران
( که مطابق بند غروب آفتاب، تا سال ۲۰۲۵ میلادی به پایان می رسد) را دائمی نمایند.
-دوم اینکه در خصوص تعداد، برد و آزمایش های موشکی ( خصوصا موشک های بالستیک)، محدودیت های گسترده ای را به ایران تحمیل کنند.
-سوم اینکه به بازرسان آژانس ( با وجود سوابق مخدوش امنیتی آنها) به راحتی اجازه داده شود که در هر زمان و بدون هیچ گونه محدودیتی، به مراکز نظامی در ایران دسترسی داشته باشند.
-چهارم اینکه ایران را به پذیرش محدودیت هایی در حوزه منطقه ای ، خصوصا در رابطه با گروه های مقاومت ، وادار نمایند.
نکته قابل تامل اینکه تروئیکای اروپایی با این خواسته واشنگتن، که معنایی به جز «ابطال برجام » نداشت ، به صورت کامل موافقت کردند. حتی کشورهای اروپایی در قالب«دیپلماسی پنهان» مذاکرات مستمری را با وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید بر سر پیشبرد آنچه«طرح تکمیل برجام » می خواندند، صورت داده و راهکارهای حقوقی و شکلی این اقدام را مورد بررسی های گسترده قرار داده بودند. دولت ترامپ اصرار داشت که باید مطابق وعده انتخاباتی خود، از برجام خارج شود و به قول خود، انعقاد «توافق جامع» با تهران را در دستور کار قرار دهد! با این حال بازیگران اروپایی اصرار داشتند که می توان «کالبد برجام» را تحت عنوان«دستاورد چندجانبه گرایی و دیپلماسی اروپایی» حفظ کرد و در عین حال، تمامی خواسته های مدنظر ترامپ را در قالب نوعی«توافق مکمل برجام » یا «الحاقیه توافق هسته ای » به آن ضمیمه کنند. ترامپ در نهایت تیلرسون و مک مستر را از سمت خود برکنار کرد . جایگزینی پمپئو و جان بولتون به وضوح نشان می داد که ترامپ «پیشنهاد طرف اروپایی» را نپذیرفته و در صدد خروج رسمی از برجام است. اتفاقی که در نهایت در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ رخ داد.
امروز در اواسط سال ۱۳۹۹ قرار داریم! مایک پمپئو مدعی بازگشت تحریمهای چندجانبه شورای امنیت علیه ایران است و تروئیکای اروپایی ادعای کاخ سفید را رد می کنند. فراتر از آن، شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز حاضر به پذیرش صلاحیت آمریکا برای استناد به مکانیسم ماشه نشده است اما …..
اما «بازی اصلی» تغییر نکرده است! حتی اگر بایدن و دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شوند، بار دیگر صحنه بازی را مطابق آنچه در سال ۲۰۱۷ و بخشی از سال ۲۰۱۸ میلادی( تا زمان خروج رسمی آمریکا از برجام ) شاهد آن بودیم بازتعریف خواهند کرد. نباید فراموش کرد که با خروج دولت ترامپ از برجام، صرفا « روشهای بازی مشترک آمریکا- اروپا» علیه ایران تغییر پیدا کرده است و استراتژی «مهار حداکثری ایران قدرتمند» همچنان روح حاکم بر این پازل مشترک ضد ایرانی را تشکیل می دهد. امروز آمریکا و تروئیکای اروپایی هر گونه اقدامی صورت می دهند تا تمرکز جمهوری اسلامی ایران را از این«بازی اصلی» از بین برده و آن را معطوف به «منازعات روبنایی و فرعی » میان خود کنند. قطعا «غفلت از این بازی اصلی» و درگیر شدن در یک «صحنه بازی کاذب»، نه تنها حکم یک «خطای محاسباتی»، بلکه حکم یک خطای راهبردی علیه کشورمان را دارد. خطایی که اساسا نباید صورت گیرد زیرا جبران آن دشوار خواهد بود!
حنیف غفاری