انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا قرار است در نیمه آبان ماه سال جاری برگزار شود. با نزدیک شدن به این انتخابات، گمانهها در خصوص اینکه انتخاب کدام گزینه به عنوان رئیس جمهور آمریکا به نفع ایران خواهد بود، شدت گرفته است. مقامات رسمی ایران در چندین نوبت گفتهاند که اینکه رئیس جمهور آمریکا جمهوریخواه باشد یا دموکرات، تفاوتی برای ایران نمیکند، چرا که روسای جمهور هر دو حزب آمریکا همگی سیاستهای خصمانهای را در قبال ایران اتخاذ کردهاند.
اخبار سیاسی- جو بایدن، کاندیدای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به تازگی یادداشتی را در وبسایت شبکه خبری «سیانان» منتشر کرده است که به موضوع ایران و سیاست احتمالی وی در این زمینه در صورت انتخاب به عنوان رئیس جمهور میپردازد. یادداشت جدید او تقریبا مؤید انتظارات و اظهارات و مواضع مقامات رسمی ایرانی است.
عنوان مقاله بایدن تقریبا خلاصه و هدف سیاست خارجی وی در قبال ایران را به زبانی ساده بیان میکند: «راه بهتری برای فشار بر ایران وجود دارد».
گزاره فوق نشان میدهد که بایدن اختلاف نظری را با دونالد ترامپ، رئیس جمهور فعلی آمریکا در زمینه اصل فشار بر ایران ندارد، بلکه تفاوت آنها در روش، کیفیت و سلیقه اعمال فشار بر تهران است.
بایدن در بخشی از یادداشت خود سیاست ترامپ در قبال ایران را به چالش میکشد و مینویسد که «وعده ترامپ برای ممانعت از رفتار تهاجمی تهران در منطقه...حرفهای توخالی بوده است». این نکته نشان میدهد که بایدن معتقد است که فشار فعلی آمریکا بر ایران شعار توخالی است و باید در عمل فشار واقعی بر ایران وارد کرد. به عبارتی او طرفدار فشار بیشتر بر ایران است.
بیشترین قوانین تحریمی ایران در دولت اوباما
اما عدهای با اشاره به انعقاد برجام در دوران تصدی باراک اوباما که بایدن معاون اول او بود، معتقدند که دولتی دموکرات و به رهبری بایدن در آمریکا به نفع ایران خواهد بود. اما نکته آنجاست که دولت اوباما سنگینترین و شدیدترین تحریمها علیه ایران را وضع کرد. کافی است تعداد قوانینی که کنگره در تعامل با دولت آمریکا علیه ایران وضع کرده، بررسی شوند. هم به لحاظ تعداد و هم کیفیت، دوران اوباما حائز رتبه اول است و تقریبا نزدیک به 40 درصد قوانین تحریمی در زمان اوباما به قانون تبدیل شدهاند.
5 قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در دوران اوباما
در دوران اوباما 5 قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد که از جمله مهمترین آنها قطعنامه 1929 بود. با تصویب قعطنامه 1929، آمریکا با استفاده از زمینه سازیهای بینالمللی کوهی از قوانین محدود کننده به خصوص تحریمهای ثانویه را به تحریم رساند. قطعنامههای دیگر شامل 1984، 2049، 2105 و 2159 سایر قطعنامههایی بودند که در دوران دولت قبلی که دموکرات بود تصویب شدند.
ایجاد اجماع ضدایرانی
دولت اوباما به واسطه هماهنگی بین آتلانتیک و بسیج بسیاری از کشورها سعی کرد کشورها و سازمان های بینالمللی را در اعمال تحریمها علیه ایران همراه سازد. تصویب قطعنامههای شورای امنیتی در همین راستا بود.
تغییر کیفی تحریمها در دوران اوباما
تحریمهای ضدایرانی دولت اوباما فقط به لحاظ کمی قابل ملاحظه نبود، بلکه ماهیت و کیفیت آنها نیز تفاوت داشت. دولت اوباما تلاش کرد تحریمهای ضدایرانی را از تحریمهای هدفمند به تحریمهای جامع تبدیل کند. این تحریمها همچنین از تحریمهای یکجانبه و سرزمینی آمریکا به تحریمهای فراسرزمینی (secondary sanctions) توسعه یافت.
دولت اوباما همچنین سعی کرد که تحریمها را به حوزه مالی، بانک مرکزی، انرژی و صنایع مهم تعمیم دهد.
فشار هوشمندانهتر بایدن
یادداشت جدید جو بایدن در سیانان هم بر همین مبنا تاکید میکند که نه تنها دموکراتها به فکر کاهش فشار به ایران نیستند، بلکه آنها هم همچون جمهوریخواهان به دنبال شدیدترین فشارها علیه مردم ایران هستند و در این مسیر صرفاً به راهکارهای هوشمندانهتر میاندیشیند.
بازگشت مشروط و بودار به برجام
بایدن در یادداشت خود مینویسد که اگر ایران به تعهدات سختگیرانه برجام پایبند باشد، آمریکا نیز به توافق هستهای بازخواهد گشت. کاندیدای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری رعایت تقدم و تأخر اتفاقات را نمیکند. اگر به فرض بنا بر از سرگیری تعهدات باشد، این آمریکاست که ابتدا باید به توافق برگشته و سپس ادعای پایبندی دیگران به تعهدات را بکند.
گزاره دوم این است که بایدن بازگشت به برجام را آغازی برای تشدید محدودیت های هستهای و برجامی عنوان کرده و فشار بیشتر بر ایران در حوزههای دیگر نظیر موشکی، منطقهای و حقوق بشری را در چشمانداز خود متصور است. به عبارتی، بایدن هدف از بازگشت به برجام را نه رفع تحریمها، بلکه اجماعسازی علیه ایران و فشار بر تهران در حوزههای متنوع است.
یادداشت بایدن در اصل نقشه راه و نسخهای برای رسیدن به تمناهای آمریکایی است؛ او در همان راستای رسیدن به آرزوهای ترامپ از مسیری دیگر است.
یادداشت نامزد دموکرات بر رویکرد سنتی روسای جمهور آمریکا در قبال اسرائیل مهر تایید میزند. او در این مطلب تاکید میکند که اگر رئیس جمهور شود همکاری نزدیکی را با اسرائیل علیه ایران خواهد داشت.
نکته آخر این که گلایه بایدن از ترامپ بخاطر خروج از برجام، از زاویه کاهش فشار بر ایران است، وگرنه او هیچ اشارهای به خلف وعده یا بازگشت تحریمها نمیکند. او مجدد چهره شریرانهای از ایران را در منطقه به تصویر میکشد، بدون اینکه به ترور فرماندهی اشاره کند که سردمدار مبارزه با تروریسمی بود که تحت حمایت آمریکا در منطقه شکل گرفت. بایدن جنگ یمن را در هم در بستر موضوعات مربوط به ایران مطرح میکند و کوچکترین نامی از عربستان سعودی نمیبرد.
این نکات نشان میدهد که انتقادات دموکراتها از دولت فعلی آمریکا در خصوص ایران، از حب تهران نیست، بلکه از بغض ترامپ است؛ انتقاداتی که با رفتن ترامپ از کاخ سفید تاریخ انقضای آنها به سر آمده و اتفاقا همانها مجدد به سیاست رسمی در قبال ایران تبدیل خواهند شد.
برآیند نکات فوق، به مفهوم ارجحیت ترامپ برای ایران نیست. بلکه جان کلام این است که رئیس جمهور آتی آمریکا، چه دموکرات باشد چه جمهوریخواه، تفاوت چندانی به حال ایران نمیکند و تهران فقط شاهد تغییر تاکتیک و نه راهبرد خواهد بود.