چندی پیش در مطلب «آرمانخواهی غیرواقعبینانه ممدوح نیست» از وجود «خطری خوشمنظر» نوشتم که روز به روز به طرفدارانش اضافه میشود! سندرم حادی که شخص، با قضاوتی یکطرفه فکر میکند او یگانه منجی یا تنها پاکدست کشور است و بقیه مسئولان، در فساد غوطهورند! فرد مورد نظر خود و نهایتا با ارفاق و لطف بیکران، رهبری را پاک و سایر مسئولان کشور را از دم فاسد و مفسد میپندارد. وقت عملیات، باید صندوقچه اسرارش را که حاصل اسناد، اخبار، تحلیلها، شنیدهها و حتی نشنیدههاست باز کند و راست و دروغ، کامل و ناقص، سنجیده و نسنجیده افشاگری کند. اگر از همه جناحها قربانی وجود داشته باشد که فبهاالمراد و نعم المطلوب؛ اگر هم حتی از یک جریان سیاسی بود، تأخیر در عملیات جایز نیست؛ چراکه آب دریا را اگر نتوان کشید هم بهقدر تشنگی باید چشید! از دفتر و منصوبان رهبری و سپاه تا ارتش و مجمع و چپ و راست باید حضورداشته باشند تا مبادا شائبه سیاسیکاری مطرح شود. در این عملیات، یک دادگاه تشکیل میشود که صد رحمت به دادگاههای مبارزه با مفاسد اقتصادی؛ چراکه در این نوع دادرسی صرفا یک نفر حاضر است که همزمان دو نقش ایفا میکند؛ او هم قاضی است و هم شاکی؛ شنیده بودیم خدا هم شاهد است هم حاکم ولی اینگونه یکتنه به قضاوت نشستن و حکم غیابی صادر کردن برای متهم بیخبر از همهجا، حتی خلاف مکاتب ابتدایی حقوق است چه رسد به مکاتب امروزی؛ در این وضعیت، صحبت از دادرسی عادلانه و عدم امکان اعاده حیثیت و جبران خسارت معنوی محلی از اعراب ندارد!
در این محکمه، متهمی حاضر نیست؛ سؤالی پرسیده نمیشود؛ دفاعیهای اخذ نمیشود و تنها قاضی که همان شاکی پرونده است، کیفرخواست را محضر میلیونها بیننده تلویزیون، خواننده روزنامهها و دنبال کنندگان صفحات مجازی قرائت میکند و قرار مجرمیت در اذهان عمومی صادر میشود. سیل تشویقها، لایکها و کامنتها در شجاعت و حریت قاضی و شاکی روانه میشود و البته همان سیلها و البته ویرانگر در مذمت مشتکیعنه یا همان متهم یا بهتر بگوییم مجرمِ تفهیم اتهام نشده، راه خود را پیدا میکند.
فردای این اتفاق، سیلزدگان از گوشه و کنار، پیامهایی میفرستند و در یک نبرد نابرابر و بعد از صدور احکام در اذهان، درخواست تجدیدنظر میکنند که اساسا وسط این سیل و ویرانی، نامه درخواستشان نم میکشد و به هیچ محکمهای نمیرسد و اگر برسد هم مسموع نیست؛ اثر اولیه تخریب کجا و دفاع از سر ناچاری سیلی خوردگان از سیل کجا؟ حالا شما بگویید برنده کیست؟ حتما در افکار عمومی سم مهلک سیاهنمایی و تخریب، سرعت انتشار بیشتری دارد تا دفاعیههای سیلزدگان ، آن هم بعد از خوردن سیلی بیهوا.
غرضورزان حتما با این نوشته هم مغرضانه برخورد خواهند کرد؛ اما به عنوان یک مسلمان آشنا به حقوق و فقه، وظیفه دارم گوشزد کنم این شیوه عدالتخواهی به هیچ وجه، اسلامی و انسانی نیست. آبروی مردم که قطره قطره و ذره ذره جمع کردهاند، نباید به یکباره و با بهانههای مقدسی مثل حمایت از مستضعفان و عدالتخواهی ریخته شود. یا قوه قضائیه و عدلیه را جمع کنیم و به همین شیوههای سوتزنی و فشار رسانه ای و … روی آوریم یا قوه قضائیه را در دادستانی و احقاق حقوق کمک کنیم تا نه مجرمی از چنگال عدالت فرار کند و نه متهمی بیجهت، مجرم قلمداد شود.
بعدالتحریر؛ با هر آنکس که به ناحق و خلاف قانون و مقررات، ملک ۲۰۰ میلیاردی که جای خود، اگر ریالی غصب کرده باید برخورد مقتضی و قانونی صورت گیرد اما یادمان نرود مرجع رسیدگی و صالح به قضاوت، جز دستگاه عدلیه نیست.