«عباس حاجی نجاری» در یادداشتی نوشت:
اخبار سیاسی- راهزنی هوایی غروب پنجشنبه دوم مردادماه جنگندههای امریکایی علیه هواپیمای مسافربری ماهان بر فراز خاک سوریه در عین اینکه عملیاتی فاقد هرگونه ارزش نظامی و اطلاعاتی و امنیتی است و ادعای تمسخرآمیز نظامیان امریکایی مبنی بر اینکه این عملیات برای بازرسی بصری هواپیمای ماهان صورت گرفته است، حتی کندذهنترین کارشناسان نظامی و امنیتی را نیز قانع نکرده است، اما درعینحال این اقدام نشانگر اوج استیصال امریکاییها و بهویژه نظامیان این کشور در پیشبرد اهداف و سیاستهای کاخ سفید در منطقه غرب آسیا است. منطقه غرب آسیا را در سه دهه گذشته میتوان آزمایشگاه شکستها و ناکامیهای کاخ سفید دانست و نیروهای جبهه مقاومت و نقطه کانونی آن یعنی ایران اسلامی، مهمترین نقش را در فروپاشی هژمونی امریکایی داشتند که مدت چند دهه مدعی اداره جهان در دوران جنگ سرد و پسازآن بودند.
اکنونکه گردانندگان کاخ سفید به گذشته نگاه میکنند جایگاه خود را از یک ابرقدرت مدعی در دوران جنگ سرد که با برنامهها و اراده خود معادلات بین قدرتها را تنظیم میکردند، قدرت فرسودهای میبینند که بهرغم چند میلیارد دلار هزینه و هزاران کشته و مجروح امریکایی، نهتنها در برابر قدرتها و دولتهای مطرح جهان بلکه در برابر نیروهای جهادی و مؤثر در منطقه نظیر حزبالله، انصارالله، حشدالشعبی و... که در اواخر قرن بیستم و آغاز دوران جدید مدیریت تحولات منطقه توسط امریکاییها در سبد محاسبات امریکا و متحدانش جایی نداشتند، اکنون کارشان بهجایی رسیده که حاضرند به قدرتهای رقیب باج بدهند تا امکان مدیریت این نیروهای میدانی و عملیاتی را پیدا کنند و شاید این وضعیت مصداق روشنی از سخنان اخیر جوزف نای نظریهپرداز معروف امریکایی باشد که دوران کنونی را به دوران پایان یافتن نظم جهانی لیبرال توصیف کرده است.
حالوروز اسفناک امریکاییها در منطقه بهگونهای است که حاضرند به قیمت لگدمال کردن خون سربازان امریکایی و البته صدها هزار تن از مردم مظلوم افغانستان، به هر قیمتی از افغانستان فرار کنند، ائتلاف هشت قدرت منطقهای و جهانی در برابر انصارالله دست تسلیم را بالابرده و دنبال راه گریزی از این باتلاق است و در عراق با یک تنفر عمومی برای ادامه حضور مواجهند و تلاششان برای دولت سازی هم راه بهجایی نبرده و در سوریه نیز تمام سرمایهگذاریهای چندساله خود را بر فنا میبیند و هیچ آلترناتیوی را برای حفظ منافعشان در این کشور پیدا نمیکنند و مهمتر از همه اینکه در برخورد با نقطه کانونی این تحولات یعنی ایران اسلامی، ناتوان از مهار حرکت انقلاب، با بهرهگیری از همه روشهای ممکن اکنون نظارهگر شکست سیاست فشار حداکثری علیه مردم ایران هستند که برآیند راهبردهای چهار دهه قبل آنها علیه مردم ایران است و ایران همچنان مستحکم و پابرجاست و سناریوها و آشوبآفرینی آنها نیز ناکام مانده و قدرت نفوذ ایران سبب رقابت ابرقدرتها برای انعقاد توافقنامههای دوجانبه و چندجانبه با ایران شده است وبی دلیل نیست که این اقدام ناشیانه و خطرناک نظامیان امریکایی درست یک هفته پسازآن صورت میگیرد که مردم ایران یکبار دیگر فراخوان گسترده امریکاییها و متحدانشان را برای تکرار آشوبهای آبان ۹۸ ناکام گذاشتند.
اما در مورد این اقدام کور نیروهای تروریست سنتکام چند نکته قابلذکر است:
-۱ تعرض جنگندههای امریکایی به هواپیمای مسافری ایران، مصداق بارز «راهزنی هوایی» است که عدم مقابله جدی و مؤثر با آن موجب نقض صلح و امنیت بینالمللی است و این امر وظیفه دستگاه سیاست خارجی و نهادهای مرتبط با این موضوع را سنگینتر میکند. در این زمینه مجامع بینالمللی مربوطه وظیفهدارند به عبور و مرور امن همه آبراهها و مسیرهای هوایی تأکید و برای این امر خطیر از همه امکانات قانونی بهره ببرند و به کشورهای ناقض این امر اعتراض جدی کنند.
۲- واکنش ضعیف سخنگوی دبیر کل سازمان ملل متحد در واکنش به حادثه تعرض جنگندههای امریکایی به هواپیمای مسافری ایران در آسمان سوریه، نشانگر اوج انفعال این نهاد بینالمللی در برابر این حماقت نظامیان امریکایی است در پی این حادثه سخنگوی دبیر کل سازمان ملل متحد بر لزوم احترام به ایمنی حملونقل هوایی غیرنظامی از سوی همگان تأکید کرد. این در حالی است که اگر اقدام مشابهی از سوی ایران صورت گرفته بود، جناب دبیر کل که این روزها سرسپردگیاش به امریکاییها و سعودیها بارها اثباتشده، تاکنون با تشکیل جلسه شورای امنیت ایران را محکوم کرده بود.
-۳ حضور غیرقانونی جنگندههای امریکایی در آسمان کشور سوریه و تلاش آنها برای بهاشتباه انداختن پدافند هوایی سوریه که میتوانست به فاجعهای بینجامد، هدفی جز رودررویی مردم ایران با دولت سوریه نداشت که البته با هوشیاری سوریها خنثی شد.
-۴ امریکاییها و رژیم صهیونیستی اخیراً با اقدامات مشکوک و غیرقانونی تلاش دارند قدرت محاسبه مقامات ایرانی را بههمریخته و آنان را بهعکس العمل غیرقانونی و واکنشی مجبور نمایند تا از قبل آن اقدامات اجماع ضد ایرانی را در راستای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران، اجماع سازی بر ضد دفاع مشروع موشکی کشورمان ایجاد نمایند.
-۵ هفته قبل روزنامه بیزنس اینسایدر به نقل از دو مقام نظامی و امنیتی اسرائیلی ـ اروپایی نوشت، اسرائیل پیشبینی میکند ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آبان (نوامبر) شکست بخورد، ازاینرو با تشدید اقدامات خرابکارانه در ایران میخواهد پیش از خروج ترامپ از کاخ سفید، تهران را به واکنش و درگیری نظامی وادار کند.
-۶ این اقدام را در امتداد تحرکات اخیر با محوریت صهیونیستها یعنی امنیتی سازی نحوه تقابل با ایران میتوان ارزیابی کرد، مرحلهای که به معنی اذعان به شکست مسیرهای پیشین در جنگ اقتصادی و جنگ روانی و شناختی است و محول کردن آن به صهیونیستها با توجه به جایگاه و موقعیت متزلزل آنها در منطقه، قطعاً هزینههای سنگینتری را بر صهیونیستها در آینده نزدیک در پی خواهد داشت.
-۷ حادثه فوق بیانگر خطرات تداوم حضور تجاوزگرانه امریکا در منطقه است، خطری که بهطورقطع دامن دعوتکنندگان و یا میزبانان این متجاوزان را خواهد گرفت.
۸- بهرغم تلاش امریکاییها و صهیونیستها در امنیتی سازی شرایط منطقه، هزینههای این شرایط برای آنان بسیار بیشتر خواهد بود، چراکه پاسخهای احتمالی میتواند در عین گسترش حوزه جغرافیایی عرصههای متنوعی را شامل شود.