اعتراضات اخیر موجب ریزش رأی اصلاحطلبان نشده یا اگر هم شده، خیلی کمتر از میزان رأیی است که از رأی اصولگرایان کم شده است.
اخبار سیاسی- اعتراضات در حواشی شهرهای بزرگ و مناطقی که مردم از برخورداری مالی کمتری بهرهمند هستند، رویداده و این مناطق بهطور سنتی مکانهایی بوده که مردم مناسکی رأی میدهند، یعنی همانطور که نماز میخوانند و روزه میگیرند، میآمدند و رأی میدادند. اینها الآن آسیب دیدند و متألم هستند؛ بنابراین برخلاف دورههای قبل که کاهش مشارکت بیشتر به ضرر اصلاحطلبان بود، بعدازاین اعتراضات اخیر، کاهش رأی بیشتر در اردوگاه اصولگرایان اتفاق افتاده است. این سخنان علی شکوری راد، دبیر کل اصلیترین حزب مدعی اصلاحطلبی بود که پس از ثبتنام در انتخابات مجلس بیان کرده است که نشان میدهد:
1- اصلاحطلبان برای رسیدن به اهداف خود همه راهکارها را روی میز دارند حتی اگر ایجاد بحران و کشاندن کشور تا مرزهای فروپاشی باشد.
2- در استراتژی اصلاحطلبان اگر نتوانند بدنه اجتماعی منتسب به خود را بهپای صندوقها آورده و یا آرای ایشان را فعال سازند تلاش خواهند کرد که جریان رقیب نیز برنده میدان نبوده و حتی آرای خود را نیز از دست بدهند. اگر راه رسیدن به این هدف بحران سازی و اغتشاش در کشور باشد هم باشد ابایی ندارند. البته اصلاحطلبان در این امر بیتجربه هم نیستند فتنههای 78 و 88 و 96 را هم میتوان در کارنامه ایشان واکاوی کرد.
3- اصلاحطلبان در یک اعتمادبهنفس کاذب گیر افتادهاند و فکر میکنند که در اجتماع دارای رأی ثابت، تأثیرگذار و قابلاعتنایی برای معامله کردن و به دست آوردن امتیازات سیاسی هستند. فشار از پایین و چانهزنی از بالا هم ناظر به همین روحیات اصلاحطلبی ایشان است. اگر میگویند که برخلاف دورههای قبل که کاهش مشارکت بیشتر به ضرر اصلاحطلبان بود، اعتراضات در حواشی شهرهای بزرگ و مناطقی که مردم از برخورداری مالی کمتری بهرهمند هستند، رویداده و این مناطق بهطور سنتی مکانهایی بوده که مردم مناسکی رأی میدهند. این ناخواسته نوعی اعتراف است به اینکه:
اولاً: بسته و سبد آرای اصولگرایان در میان اقشار مؤمن و کسانی است که نماز میخوانند و روزه میگیرند و رأی هم بر همین مبنا مناسکی میدهند. درحالیکه این امر غلط بوده و اصولگرایان در میان تمام اقشار دارای سبد رأی هستند و محدود کردن آن به یک قشر نوعی مغلطه سیاسی است.
ثانیاً: دادن لقب معترضین به اقشار مذهبی و مؤمن انقلاب اسلامی یعنی ارسال نوعی فرکانس ایجاد ترک و گسل سیاسی در میان حامیان انقلاب اسلامی و اینکه انقلاب اسلامی در حال گذر از مقابله سخت افزای انقلاب با استکبار به حالت نرمافزاری و نتیجه دادن " استراتژی نرمالیزاسیون" غربیها در داخل است.
4- کاهش حداکثری مشارکت مردم در انتخابات استراتژی عناصر تندرو اصلاحات خواهد بود تا ریزش آرای خود را در سایه قرار دهند و این کار از هماکنون در رسانههای منتسب کلید خورده است.
درمجموع مواضع انتحاری گونه نمایندگانی مانند پروانه سلحشوری در مجلس با سخنانی که بیشتر نمایندگی جریان برانداز را تداعی میکند تا انقلاب اسلامی را، یا مواضع عناصر اتاق فکر اصلاحطلبانی مانند مصطفی تاجزاده، سعید حجاریان و عباس عبدی یا احمد شیرزاد که دستی هم در فتنه گذشته داشته، در پی القای بنبست سیاسی کشور و انجام رفراندوم موردنظر خود هستند. پس وقتی آقای شکوری راد با تقسیمبندی جامعه به متن غیرمذهبی و حاشیه مذهبی -مناسکی تلاش میکند تا امید به نتیجه رسیدن اقدامات براندازانه را به روح مرده براندازان بدمد، این امر تلاش برای تکمیل پازلی است که جریان برانداز و تحولخواه غربگرای نفوذ کرده در ارکان کشور را آشکارتر و خشنتر به میدان بیاورد و با ایجاد خلأهای قانونی شرایطی چون لبنان و سوریه و عراق و تحقیقاً بدتر را بر کشورمان مسلط کنند.