ماسکدزدی دولت ترامپ از 2 کشور آلمان و فرانسه، خشم افکار عمومی این 2 کشور را برانگیخته است. بدون شک در دوران پساکرونا و پس از عبور از بحران کنونی، فشار شهروندان آلمانی و فرانسوی بر دولتهای این 2 کشور جهت بازخواست از کاخ سفید و به گردش درآوردن شکایتی رسمی در محافل بینالمللی علیه واشنگتن تشدید خواهد شد. «امانوئل مکرون» و دیگر مقامات کاخ الیزه در برهه کنونی سعی دارند با لاپوشانی ابعاد گسترده ماسکدزدی آمریکا، آن را محصول نوعی خطای غیرسازمانیافته تلقی کنند. در تماس اخیر مکرون و ترامپ، قطعا رئیسجمهور آمریکا به همتای فرانسوی خود تاکید کرده است امیال و جریانهای ضدآمریکایی ایجادشده در پاریس و دیگر شهرهای این کشور پس از افشای ماجرای ماسکدزدی را کنترل کند. «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان و اعضای ارشد هر 2 حزب دولتی دموکرات- مسیحی و سوسیال- دموکرات نیز ترجیح دادهاند ماجرا را به گونهای مدیریت کنند تا مشمول زمان شود. دغدغه مقامات آلمانی و فرانسوی در قبال ماسکدزدی آمریکا کاملا قابل درک است! اگر به این ماجرا دامن زده شود، امثال مرکل و مکرون خود نیز به دلیل ناکارآمدی و بیلیاقتیشان در مواجهه با کاخ سفید و وابستگی عملی به آمریکا بیش از پیش مورد شماتت افکار عمومی خود قرار خواهند گرفت.
کاخ سفید طی روزهای اخیر، بارها به «قانون تولید دفاع ملی» استناد کرده است. بر اساس این قانون، در زمان جنگ، صادرات تجهیزات پزشکی آمریکا به خارج از کشور ممنوع میشود. دولت ترامپ بر همین اساس از شرکت ام 3 خواست ماسکهایی را که خارج از کشور تولید کرده، به داخل آمریکا منتقل کند و صادرات ماسک N95 این شرکت به کانادا و آمریکای جنوبی را قدغن کرد. حتی دولت ترامپ ماسکدزدی خود از فرودگاههای چین (به مقصد آلمان و فرانسه) از طریق تغییر صورت سفارش و پرداخت مبالغ بیشتر (بعضا تا 4 برابر) توسط دلالان خصوصی آمریکایی که به کاخ سفید وابسته هستند را نیز با استناد به بروز وضعیت اضطراری در ایالات متحده توجیه میکند! در این میان سوالات مختلفی مطرح میشود که قاعدتا باید از زبان مقامات فرانسوی، آلمانی، کانادایی و کرهای خطاب به آمریکا بیان شود: چرا ترامپ یک قانون مربوط به دوران جنگ را در برهه فعلی و بدون در نظر گرفتن نیاز دیگر کشورهای متحد خود درباره تامین نیازهای درمانی و بهداشتی جهت مقابله با کرونا فعال کرده است؟
سوال مهمتر: چرا ترامپ مانع ارسال سفارشهای قبلی کشورها (که حتی مبالغ آنها نیز پرداخت شده است) به مقصد اصلی شده و از شرکت ام 3 خواسته است میان «ضرر هنگفت مالی» و «انهدام» یکی را انتخاب کند؟! فراتر از همه این سوالات، در کجای این قانون (قانون تولید دفاع ملی) آمده است دلالان وابسته به دولت آمریکا مجاز به توقف یا کند کردن پروسه ارسال کمکهای بهداشتی- درمانی به سایر نقاط دنیا و خریداری این محصولات به قیمتهای بیشتر و متعاقبا هدایت این محصولات به سوی آمریکا هستند؟
اینها سوالاتی است که ذهن همه شهروندان اروپایی، کانادایی، کرهای و دیگر کشورهایی که قربانی ماسکدزدی و انحصارطلبی بهداشتی و درمانی آمریکا شدهاند را شدیدا درگیر کرده است! البته رئیسجمهور فرانسه، صدراعظم آلمان و نخستوزیر کانادا قطعا نمیتوانند در این باره اعتراضی به واشنگتن داشته باشند! بدون شک امانوئل مکرون، آنگلا مرکل، جاستین ترودو و دیگر سیاستمداران غربی که تا قبل از شیوع ویروس کرونا، نقش مهرههای بازی ایالات متحده در تقابل با کشورهایی از جمله جمهوری اسلامی ایران را ایفا کرده و با وقاحت تمام، زمینهساز اعمال فشار حداکثری واشنگتن علیه کشورمان بودند، امروز نمیتوانند سینه سپر کرده و از عدم قانونمداری ترامپ گلایه کنند! آنها باید سیلی نواختهشده از سوی دیوانه کله هویجی به صورت خود را با کمال تواضع(!) بپذیرند زیرا سالهاست به دست خود «اروپای حقیر» و اجزای آن را به یکی از متعلقات کاخ سفید تبدیل کردهاند.
مگر همگان به یاد ندارند پس از افشای ماجرای شنود مکالمههای تلفنی آنگلا مرکل توسط مقامات آژانس امنیت ملی آمریکا یا درگیری نهادهای امنیتی فرانسه با سازمان سیا در ارائه دسترسی اطلاعات شهروندان فرانسوی به واشنگتن، مقامات برلین و پاریس جرات نکردند در موضعگیریهای رسمی خود، نهیبی به دولت آمریکا و سازمان سیا بزنند؟! سران 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه و سازمان سیا، اگر پرونده خیانتهای پشت پرده احزاب سنتی اروپا و بازیهای غیرانسانی و وقیحانه آنها در زمین آمریکا را روی دایره بریزند، دیگر کمترین آبرویی برای سیاستمداران اروپایی باقی نخواهد ماند. در حال حاضر نیز مقامات اروپایی از ترس افشای خیانتهایی که در طول دهههای گذشته و حتی سالهای اخیر علیه ملتهای خود در همپیمانی با ایالات متحده صورت دادهاند، ناچارند در مقابل ماسکدزدی دولت ترامپ سکوت کنند. در این میان، برای امثال مرکل و مکرون اهمیتی ندارد بر اثر دزدیده شدن این محمولههای بهداشتی و درمانی، روزانه چندین نفر در کشورهایشان جان خود را از دست میدهند و پزشکان و پرستاران با چه معضلات جبرانناپذیری روبهرو میشوند!