بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح، آب سردی بر پیکر همه مردم ایران ریخت؛ غم پشت غم، درد پشت درد، آه پشت آه؛ خدایا ما مگر امت رسول تو نیستیم؟ خدایا شکایت داریم از فقدان نبی، غیبت ولی، شدت فتنهها و این وضعیت روزگار که پیدرپی به مصیبتی گرفتار میشویم؛ واقعا دیگر ظرفیت نداریم «پروردگارا، اگر تکلیفی را فراموش نمودیم یا خطایی کردیم ما را بر آن مؤاخذه مکن. پروردگارا، هیچ بار گرانی بر عهده ما مگذار، چنانکه آن را بر عهده امّتهایی که پیش از ما بودند نهادی. پروردگارا، و کیفر گناهانمان را که قدرت تحمّل آن را نداریم بر ما تحمیل مکن. گناهانمان را از ما بزدای و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور. تویی مولای ما، پس ما را یاری فرما و بر مردم کفرپیشه پیروز گردان» تنها دلخوشی ما این است که عند فناء الصبر یأتی الفرج، اگر کاسه صبرمان لبریز شود، فرج و گشایش میرسد.
دل ایران این روزها، زیاد میسوزد؛ اما جنس این غم، عجیب بود؛ شهادت حاج قاسم سلیمانی ، بسیار سخت و باورنکردنی بود اما اوج زبونی و حقارت آمریکا را ثابت کرد، ولی اشتباه پدافندی هرچند سهوی، هرچند مسبوق به سابقه در دنیا، هرچند در شرایط جنگی، هرچند تصمیمی در ۱۰ ثانیه، هرچند اگر واقعا کروز بود چه و چه، اما بیحدواندازه دل همه ایرانیها را سوزاند. بخش عمدهای از این سوختن هم برای سوءتدبیر برخی افراد در تأخیر و تعلل در اطلاعرسانی و نامحرم دانستن مردم بود وگرنه اگر درست و بهموقع تشریح و تبیین میشد، چهبسا قابلپذیرشتر مینمود.
از قدیم گفتهاند که «شکست، یتیم است» اما سردار حاجیزاده که هنگام سانحه دلخراش سقوط هواپیمای اوکراینی ، در غرب کشور، مشغول عملیات موفق علیه تروریستهای آمریکایی بود، نگذاشت، این مثل، محقق شود. نگذاشت کسی جز خودش روی سیمخاردارها بخوابد؛ البته واقعا کار هرکسی هم نبود؛ شخصی میخواست که از سیمخاردارهای نفس خود عبور کرده باشد؛ کسی که گردنِ گردنکلفتهای زمانه را شکسته بود در پیشگاه مردم کشورش، گردنِ از مو باریکتر خود را نشان داد و شکست را حتی متوجه دولت و سایرینی که مستقیم یا غیرمستقیم در این وضعیت، نقش داشتند، نکرد.
اما قطعا این پایان ماجرا نیست؛ ما در این ماجرا دو طرف عمده داریم که حالا حالاها با آنها کارداریم؛
۱٫ کسانی که عالماعامدا، کارهایی که باید میکردند را ترک کردند و کارهایی که نباید انجام میدادند را مرتکب شدند.
۲٫ کسانی که سهوا دچار خطا شدند.
پس از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح، بیانیه رئیسجمهور و صحبتهای سردار حاجیزاده، هنوز چند سؤال بیپاسخمانده و رسالت ما بر این است تا شفافسازی کامل، قلم را زمین نگذاریم.
چرا پروازها به حالت تعلیق درنیامدند و اصطلاحا آسمان در وضعیت Clear قرار نگرفت؟
چرا طبق ماده ۱۰ قانون هواپیمایی کشوری، اداره کل هواپیمایی کشوری با تصویب هیئتوزیران پرواز هواپیمای ایرانی یا خارجی را برفراز قسمتی از خاک کشور ممنوع یا محدود یا مقید به شرایط خاصی نکرد؟
چه کسی از شلیک کروز خبر داده بود؟ سیستم ارتباطی چگونه دچار اختلال شده بود که امکان تأیید و هماهنگی وجود نداشت؟
چرا به سازمان هواپیمایی کشوری، رسانه ملی و سایر رسانهها اعلام نکردند نسبت به این موضوع لااقل بااحتیاط و دستبهعصا حرکت کنند تا فرآیند تحقیقات و بررسیها تکمیل شود؟ چرا نگاه به رسانهها یکبارمصرف و موسمی است؟ آیا گمان میکنند اعتبار ازدسترفته بهسادگی و حتی بهسختی بازمیگردد؟
در پایان، بازهم مراتب همدردی خود را با خانوادههای جانباختگان اعلام میکنیم و برای رفتگان، طلب مغفرت و رحمت و برای بازماندگان، صبر و اجر خواستاریم. بهعلاوه بابت مطالب خلاف واقعی که ولو از افراد مسئول و تحلیلگران و صاحبنظران، نقل کردیم، صمیمانه پوزش میطلبیم؛ باشد که رسانهها و مردم، محرم مسئولان حساب شوند.
نویسنده : مسعود پیرهادی