۱-«... سپس در امور کارگزارانت نیک بنگر و آنان را پس از آزمایش به کار برگمار، نه از روی خاطرخواهی و استبداد رای، که این دو از شاخههای ستم و خیانتند. کسانی را برگزین که اهل تجربه و آزرم و از خاندانهای صالح و در اسلام صاحب سابقه باشند، که اخلاقشان کریمانهتر است، و ذاتشان درستتر، و کمتر درپی آزمندیهای خود میروند و بیشتر به عواقب کارها نظر دارند... سپس مراقب کارهای ایشان باش و کسانی از اهل صدق و وفا برای مراقبت ایشان بگمار، زیرا که مراقبت سرّی از کارهای ایشان سبب وادار شدنشان به امانتداری و ارفاق به رعیت خواهد شد...»
آنچه آمد بخشی است از دستورالعمل حکومتی امیرمؤمنان علی(ع) خطاب به والی تازه منصوب شده مصر، جناب مالک اشتر نخعی، که به «عهدنامه اشتری» معروف است. عهدنامهای که دقیقا نزدیک به ۱۴۰۰سال از نگارش و انتشار آن میگذرد. بارها و بارها بازنویسی و با تحسین و تجلیل از سوی خواص و عوام، مسلمان و غیرمسلمان بازخوانی و دوبارهگویی شده... اما افسوس که این کلام رهگشا و نظایر آن که در فرهنگ دینی ما پرشمار است از سوی کسانی که خود را بیش از دیگران مرید و شیعه مولا میدانند، کمتر در عمل و اقدام مورد توجه و اعتنا قرار میگیرد...«و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر»(قمر- ۱۵)
۲-نزدیک چهل و یکسال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته است. اکنون بعد از این همه سال به آخرین اظهارنظرها و موضعگیریها و اقدامات پیدا و پنهان دشمنان قسمخورده و شرور ایران اسلامی نگاهی بیاندازید، نه تنها نسبت به سالهای آغازین انقلاب کمتر و ملایمتر و ضعیفتر نشده که بیشتر و خشنتر و شدیدتر هم شده است. همین چهارشنبه پیش بود که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری گفت: «فشار حداکثری تا تغییر رفتار جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت.» اینطور اظهارنظرها از این نظر باعث خوشوقتی و امیدواری است که بیش از هر چیز نشانه غیرقابل انکاری است بر تداوم حرکت انقلاب در صراط مستقیم و به سوی آرمانهای بزرگ و متعالی و نشان میدهد این ملک و ملت کماکان در جبهه حقمداران موحد تاریخ حضور دارد. و البته از این هم حکایت میکند که دشمن از روبرو دست به حمله زده است و طی این سالها هر کاری که از دستش ساخته و بر میآمده است علیه این سرزمین مقاوم و مردم سربلند آن انجام داده است. از جنگ تحمیلی هشت ساله گرفته تا... بایکوت و تحریم ناجوانمردانه اقتصادی و تهاجم وحشیانه به معیشت و سفره مردم. اما تاکنون راه به جایی نبرده و در هر مصاف و جبههای پوزهاش به خاک مالیده شده است. انسجام و قرصبودن از درون و اتحاد و وحدت ملت و حرکت در مسیر رهبری و ولایت و... در یک کلام- هر چند نه به طور کامل و دقیق- عمل به اصول و آموزههای مکتب نجاتبخش اسلام، دلیل چهره بستن این نتیجه در این مصاف و رویارویی بوده است و تا مرام و نقشه حرکت ما همین باشد دشمن مستکبری که دستبردار نیست و مرگ و فنای خود را در تداوم و بقای این انقلاب میداند، راه به جایی نخواهد برد. این حرف ما نیست. ناموس هستی و قانون آفرینش است. وعده خداست به مومنان در آن روز فرخنده که: «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون...»(مائده/۳). وعده و قانون خدا هم حق است و شدنی و غیرقابل تغییر«...لن تجد لسنهالله تبدیلا».
۳- یکی از اصلیترین اصولی که باید رعایت شود و یکی از مهمترین شرایطی که باید فراهم شود تا در این مصاف کم نیاوریم «اصلاح دائمی و کنترل بیوقفه مکانیزم جذب و دفع کارگزاران و مدیران و مسئولان» است. یعنی کسانی که اینجا و آنجا، در این قوّه و آن قوّه؛ در این و آن وزارتخانه و... عهدهدار امور جامعه و مردم هستند یا قرار است باشند و بشوند. مکانیزم و ساز وکاری که از یکسو به مردان مرد و خدمتگزار و کاربلد و صالح و عاشق خدمت به خلق خدا و جامعه و خداترس و آخرتنگر و... فرصت حضور و میدان رفتن میدهد و از سوی دیگر در تاراندن و قلع و قمع عناصر فرصتطلب، شیاد و شارلاتانمسلک آزمند که هدفی جز کسب منافع حقیر و نامشروع خود ندارند و خواسته و ناخواسته با عملکرد مفسدهانگیز و زیادهخواهانه خود در زمین دشمن و علیه مردم بازی میکنند، بیامان و باصلابت برخورد کند. متاسفانه از رهگذر غفلتهایی که در اینباره صورت گرفته است این مکانیزم در برخی موارد بهکار گرفته نشده و از این ناحیه جامعه و مردم دچار خسرانها و زیانهای قابلتوجه و همهجانبهای (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... روحی و روانی) شدهاند. زیان و ضرباتی که دشمن بینقاب و رویاروی هرگز قادر به انجام آن نبوده است. اصلاح مکانیزم جذب و دفع در واقع معنی قطع کردن دوشاخه ستم (به تعبیر مولا) و مراقبت از « درون» میدهد، درونی که اگر محکم باشد در آن فساد رخنه نخواهد کرد و طبق وعده خدا اگر همه دنیا هم جمع شوند هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
۴- ملاک و معیارهای مسئولیتی و مدیریتی و شرایط کارگزاری در اسلام به صراحت و روشنی بیان شده و آن را میتوان در منابع اصیلی چون کتاب خدا و سنت و سیره رسولالله(ص) و احادیث و روایات و... به راحتی فهمید و رؤیت کرد. در اینباره اسلام چون سخت به سرنوشت انسان و دنیا و آخرت او حساس است ملاک و شرایطی بسیار دقیق و سختگیرانه دارد به طوری که مانع از این میشود که هر ناشسته روی از گرد راه رسیدهای به قصد تامین منافع زیادهخواهانه شخصی و خانوادگی خود آن هم به قیمت اشاعه فساد و خیانت به مردم و بیتالمال وارد این عرصه شود. در اینباره نمونهها و مثالها فراوان است. مثلا امام جعفرصادق(ع) میفرماید:«... به خویشتن خویش بنگرید، سوگند به خدا کسی که گوسفندی دارد و این گله چوپانی، چنانچه مردی را بیابد که از این چوپان به گوسفند او داناتر باشد، این چوپان را بیرون میراند و آن مرد را که از این چوپان به گوسفند او داناتر است، میآورد.»! تعمق در این فرمایش حکیمانه صادق آلمحمد(ص) گویای همه چیز است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد. همچنین ما میدانیم که بخش عمدهای از تلاش و مجاهدتهای حضرت علی(ع) در دوران خلافت خود صرف مبارزه و جنگهای سنگین علیه کسانی شد که فاقد صلاحیت و شرایط کارگزاری در اسلام بودند اما از امیرمؤمنان توقع پست و مقام و در دست گرفتن امور مردم را داشتند. شرایط کارگزاری و ملاکهای واگذاری مسئولیت امور مردم در اسلام آنقدر سختگیرانه و مصلحتاندیشانه است که حتی به شخصیت بزرگوار و صحابه برجسته و جلیلالقدری چون جناب ابوذر غفاری فرصت این کار را نمیدهد. اخیراً رهبر معظم انقلاب در یکی از جلسههای درسی ضمن انتقاد به ثبتنام بیمحابای برخی افراد برای انتخابات مجلس، به این موضوع و توصیه پیامبر(ص) به ابوذر به تفصیل پرداخته بودند که در رسانهها هم منتشر شد.
۵- انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در راه است. بر طبق آمار منتشره حدود چهارده هزار نفر برای حضور در صحنه انتخابات و تصاحب کرسیهای نمایندگی مردم ثبتنام کردهاند. چند روز پیش دبیر محترم شورای نگهبان طی دستورالعملی صریح به هیئتهای اجرایی از آنها خواست که در بررسی صلاحیت داوطلبان مسامحه نکنند و هرگز تحت فشار و درخواستهای غیرقانونی قرار نگیرند. ما نیز به سهم خود امیدواریم که شورای نگهبان فارغ از رودربایستیها و تعارفها و گرایشهای جناحی و قبیلهای و بدون توجه به سفارشات و توصیههای این و آن با در نظر گرفتن دقیق و سختگیرانه ملاکهای قانونی و مصالح ملک و ملت درباره تعیین صلاحیتها عمل کنند تا نتیجه نهایی آن شکل گرفتن مجلسی باشد که دشمنشکن و به راستی وکیل ملت و مدافع حقوق جامعه و جبرانکننده کاستیهای دوره و دورههای قبلی و به معنی واقعی«عصاره فضایل ملت» و «در رأس امور» باشد.
۶- نادیده گرفتن یا غفلت در اعمال شرایط مسئولیت و تصدی امور مردم از یکسو و عدم نظارت و ارزیابی دقیق و بیوقفه بر عملکرد کارگزاران شاید یکی از دلایل اشتیاق برای تصاحب پست و تصدی امور اجتماعی و در مورد اخیر«ثبتنام بیمحابای برخی افراد در انتخابات مجلس » باشد. بنابراین اگر هم ملاکها و شرایط برعهدهگرفتن مسئولیتهای اجتماعی از سوی مقامات و نهادهای تعیینکننده، حتیالمقدور رعایت شود و هم بر کاروبار عملکرد مدیران و کارگزاران نظارت و ارزیابی دقیق صورت بگیرد و به فرمایش حضرت امیر(ع)«... مراقب کارهای ایشان باش و کسانی از اهل صدق و وفا برای مراقبت ایشان بگمار...»، آن وقت بیتردید داوطلب شدن برای گرفتن پست و مسئولیت اجتماعی و عهدهداری امور مردم به انگیزه و ایمان قوی و احساس تکلیف (به معنای واقعی) نیاز دارد و پوشیدن ردای مسئولیت«دل شیر» میخواهد...! و کسی که پای در این میدان میگذارد، باید با خودش روراست باشد.
سید محمدسعید مدنی