شاید کمتر شعاری مثل «ما میتوانیم» زیبا و غرورانگیز باشد. از نانو گرفته تا هستهای، از موشکی تا سلولهای بنیادی، از هوافضا تا زیستفناوری؛ همه و همه با همین شعار و البته کار و تلاش ایرانی به ثمر نشسته و موجب فخر و غرور هر ایرانی را فراهم آورده است؛ اما همین مایی که اگر لازم باشد میتوانیم یک موشک را از کرمانشاه بلند کنیم تا هزار کیلومتر آنطرفتر، دقیقا به نقطه هدف اصابت کند، فعلا نتوانستهایم خودرویی تولید کنیم که به آن افتخار کنیم!
آیا تابهحال دیدهاید کسی با توان موشکی ایران ، جوک بسازد؟ ندیدید و نخواهید دیدید؛ چراکه هیچ عاقلی نمیآید با مظهر اقتدار کشورش آنهم وقتی واقعی و ملموس است، بازی کند و آن را به سخره بگیرد؛ اما تا دلتان بخواهد طنازان خوشقریحه با خودروهای بیرمق داخلی شوخی میکنند.
اینکه شرکتهای خودروساز داخلی همزمان با کدام شرکتهای خارجی کار خود را شروع کردند والان ما کجاییم و آنها کجا هستند، بارها مطرحشده و چیزی جز شرمندگی برای ما ندارد؛ اما پاسخ به چند مسئله در خصوص تصمیم کلانی که پیرامون تولید داخلی، واردات، اخذ گمرکی، انحصار در خودروسازی و … گرفتهشده است و البته چهبسا فرا دولتی هم باشد، ضروری است.
نمیشود بنزین را سه هزار تومان کنیم و خودرویی به مردم بدهیم که در ۱۰۰ کیلومتر، ۱۲ لیتر یا بیشتر مصرف بنزین دارد. نمیشود از آلودگی هوا بنالیم و خودروی تولید داخل، دودزا باشد. نمیشود باافتخار به یورو ۴ برسیم و ببینیم باید با یورو ۵ پیش برویم. نمیشود سالانه بهاندازه یک جنگ جدی و تمامعیار در جادهها کشته و مصدوم بدهیم و خودروهای ما هنوز ابتدائیات مسائل ایمنی را نداشته باشند. نمیشود مسائل مربوط به امنیت خودرو مثل ایربگ و ترمز چندمرحلهای و … بهعنوان آپشن اختیاری مطرح باشد و ادعا کنیم جزو معدود کشورهای خودروساز دنیا هستیم.
چرا مردم ما نباید خودروی امن و با امکانات مناسب سوار باشند؟ آیا زمان کمی به خودروسازها دادهایم؟
آثار اجتماعی پنهان و آشکار استفاده از خودروهای روز دنیا که باقیمت عادلانه به دست مردم برسد، قابل وصف نیست. گاهی برای رعایت حال مردم که ولینعمت ما هستند باید تصمیمات اقتضائی و البته حکیمانه بگیریم تا از جان و مال آنها به نحو احسن، حفظ و حراست کنیم. درست است که صنعت خودروسازی در کشور ما برای بسیاری شغل ایجاد کرده، اما اگر یک بازه زمانی ۳۰ ساله را بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که مضرات وضعیت فعلی، یعنی تولید خودرو کم کیفیت، پایین بودن ایمنی، تلفات بالا، مصرف بالای سوخت و درنهایت تشدید آلودگی هوا قطعا به عواید ناشی از آن نمیارزد و در یک هزینه-فایده منطقی، شاید بهصرفه بود که از همان ابتدا، خودروسازی با این وضعیت را شروع نمیکردیم و با اخذ عوارض گمرکی پایین، اجازه میدادیم مردم خودروی باکیفیت، کممصرف و ایمن سوار شوند.
این مطالب را ما در روزنامه رسالتی مینویسیم که مرتب و با برنامه از رونق تولید مینویسیم و صنایع موفق را معرفی و تشویق میکنیم؛ پس متهم کردن ما به مخالفت با تولید داخل، غیرمنصفانه است. اما وقتی پای جان و آسایش مردم وسط باشد از اعتبار خود هزینه میکنیم تا این حرف به گوش مسئولان امر برسد و حقالناسی که به گردن آنان است را گوشزد کنیم.
نویسنده : مسعود پیرهادی