آقای روحانی گامی در جهت استفاده بهینه از مصرف بنزین در کشور برداشته است، لذا همه ما وظیفهداریم تا دولت را در تحقق این مهم یاری نماییم تا بتواند گامهای بعدی خود را در این زمینه دقیقتر و با خطای کمتری بردارد. بر همین اساس نکات ذیل شایسته توجه است:
۱- تاکنون همه از بیتحرکی دو دولت آقای روحانی در حل مشکلات اقتصادی گلایههای سنگینی داشتند که بعضا موجب عصبانیتهای اجتماعی شد. حتی اقداماتی که در دولتهای گذشته نیز در مورد حاملهای انرژی همچون کارت سوخت به کار گرفتهشده بود، در این دو دولت تعطیل و عملا اقتصاد کشور به تعطیلی کشانده شد. کارت سوخت در سال ۸۴ اجرایی شد و با جلوگیری از هدر رفت دلارهایی که از کشور به بهانه واردات بنزین خارج میشد بیش از ۳۰ میلیارد دلار به خزانه کشور کمک کرد. با حضور بیژن زنگنه در وزارت نفت در سال ۹۲، بیهیچ دلیل قانعکنندهای کارت سوخت حذف شد و مصرف بنزین با رشدی افسارگسیخته به ۱۰۰ میلیون بشکه در روز رسید و خسارتی بالغبر ۳۶ هزار میلیارد تومان به بودجه عمومی کشور وارد کرد. بازگشت روحانی از تصمیم اشتباه دولتش هرچند بیهیچ عذرخواهی و مؤاخذه مدیرانی که موجب این خسارت سنگین شدند انجام گرفت اما مغتنم است.
۲- به شهادت آماری که از مرکز آمار ایران به دست میآید، درصد قابلتوجهی از خانوادههای ایرانی از داشتن خودرو محروم هستند و برخی از آنها، نهتنها از خودرو که از داشتن موتورسیکلت نیز محروم هستند. همچنین محاسبات کارشناسی نشان میدهد دهک دهم درآمدی(ثروتمندان) در استفاده از خودروی شخصی حدود ۱۱ برابر دهک اول(فقیران) از مواهب یارانه بنزین بهرهمند میشوند. بنابراین باید طوری برنامهریزی شود که بهطور عادلانه همه لایههای درآمدی بهطور یکسان از یارانه بنزین و سایر حاملهای انرژی بهرهمند شوند.
حال دو الگو برای تخصیص یارانه وجود داشت. یک الگو که سادهترین بود و آن گران کردن بنزین و اختصاص آن به هر خودرو است که باز افراد صاحب خودرو بیشتر از این یارانه بهرهمند میشوند. در این الگو، دولت با گران کردن بنزین مدعی است بخشی از آن را به محرومین پرداخت میکند(که نشان داده دولت روحانی در شناسایی آنها خطای فاحشی دارد) و البته بخشی دیگر از درآمد گران شدن بنزین صرف هزینههای جاری دولت دوازدهم خواهد شد.
الگوی دیگر به پرداخت یارانه بنزین به هر فرد ایرانی بهجای هر خودرو تأکید دارد. در این الگو، بنزین گران نخواهد شد و به هر فرد ایرانی در هرروز یک لیتر بنزین با نرخ هزار تومان تعلق میگرفت. همچنین در یک ساختار کاملا شفاف، همهفهم و مبتنی بر فناوری اطلاعات، امکان مبادله و فروش بنزین فراهم میشد. البته فناوری پیچیدهای نیز نیاز نداشت و با مخالفت شدید شخص رئیسجمهور و وزیر نفت مواجه شد.
۳- با طرح اول که اکنون در حال اجراست با تورم مستقیم، غیرمستقیم و روانی؛ بخش بزرگی از قشر فرودست جامعه تحت فشارهای مضاعف اقتصادی قرار میگیرند که متأسفانه در ماههای آینده التهابات اجتماعی و روانی در آستانه انتخابات را دامن میزند. درعینحال به دلیل افزایش بیثباتی در فضای اقتصادی کشور، محیط کسبوکار را برای کارآفرینان ناپایدارتر از گذشته مینماید.
۴- دولت مدعی است بخشی از درآمد حاصل از گران شدن قیمت بنزین را به دهکهای پایین میدهد. نگاهی به طرح دولت که کاملا عجولانه و بدون توجه به نظرات کارشناسی اجرایی شده نشان میدهد روند پرداخت یارانه در این طرح به ازای هر نفر نزولی است و عملا خانوارهای بیش از ۵ نفر از دریافت این یارانه محروم شدهاند و این مشکلات جدی برای برخی استانها و نواحی فقیرنشین کشور ایجاد خواهد کرد.
۵- دولت دلایل دیگری نیز برای افزایش قیمت بنزین اقامه میکند، ازجمله جلوگیری از قاچاق سوخت، واقعی شدن قیمت حاملهای انرژی و.. اما همچنان شکاف قیمت در ایران و کشورهای همسایه مانع از تحقق آن خواهد شد. درعینحال اگر دولت بازهم بنزین را به بهانه قاچاق گران کند مجددا به دلیل بیتحرکی در کنترل نرخ ارز در دو سال گذشته ممکن است مجددا قیمت ارز گران شده و این شکاف دوباره سر باز کند. بنابراین مشکل را در جای دیگر باید حل کرد. واقعی شدن قیمت کالاها نیز همواره در جادهای یکطرفه بوده است. این سؤال همواره از دولت آقای روحانی بوده است که چرا هیچگاه طرفدار واقعی شدن نرخ دستمزدها و نیروی کار نبوده و در این زمینه سکوت اختیار کردهاند.
۶٫ فارغ از بحثهای کارشناسی و اقتصادی، زمان اجرای گرانی بنزین و تقارن آن با میلاد نبی مکرم اسلام(ص) و امام صادق(ع) بهعنوان یکی از بزرگترین اعیاد مسلمین، به نظر انتخابی همراه با کجسلیقگی است، کما اینکه در شبکههای اجتماعی، با بازخورد بسیار منفی مخاطبان مواجه شد.
نویسنده : مجتبی توانگر