سالهاست که ادبیات تحریمی، بر زبان ما ایرانیان جاری و بر فکر اغلب ما حاکم است. اگر از اطرافیان کماطلاع خود هم پرسوجویی کنید، اغلب آنها با الفاظ و عباراتی همچون داماتو، ایسا، پالرمو و هر قانون، توافقنامه یا تعهد بینالمللی که قرار است برای ایران محدودیتهایی به همراه بیاورد، آشنا هستند. زمانهای است که مقامات یک کشور که سابقه همه نوع تجاوزی هم به ایران داشته، رسما از وضع تحریمهای دردناک و فلجکننده علیه دولت و ملت ایران سخن میگویند، زمانهای که مردم شریف ما، ۶ سال است منتظرند، دو سال منتظر امضای برجام، دو سال اجرای برجام و حالا پس از خروج آمریکا و تعلل اروپا، منتظر احیای برجام.
اخبار سیاسی- کلمات و عباراتی را آنقدر از مسئولان دولت شنیدهایم که برای گوشمان آزاردهنده شده است. کار بهجایی رسیده که حتی رهگذران کوچه و خیابان از دورههای برجام و پسابرجام سخن میگویند و حتی به این نمیاندیشند که برجام مگر چه نقطه عطفی بود که بخواهد پیش و پسی داشته باشد.
کشور تحت شدیدترین تحریمهاست، کسی منکر نیست، حتی معتقدم طراحی نظام تحریمها، بهصورت وحشتناکی حسابشده و غیرانسانی است که تشریح این موضوع، خود نیازمند مقاله مستقلی است. فقط از باب نمونه، کافی است بدانیم در سالهای گذشته، از فروش و انتقال برخی داروهای حساس به ایران اسلامی ممانعت بهعملآمده، درحالیکه در همین سالها، میزان فروش سیگار به کشور ما افزایش هم داشته است. این یعنی طراحان تحریم میخواهند مرد سالخورده یا زن باردار ایرانی از فلان داروی حساس محروم بماند، اما جوان ایرانی بیش از گذشته سیگار بکشد.
مخاطب این کلام، پیش از همه، خواهران و برادرانم در خانواده بزرگ رسانه و پسازآن مسئولان کشورند. بیایید از امروز کمتر از تحریم سخن بگوییم. هر مسئولی بهمحض پیش آمدن مشکل و اختلالی در حوزه کاریاش، سریع پای تحریم را وسط نکشد، حتی اگر تحریم واقعا در آن حوزه مؤثر بوده باشد که گاهی اوقات همچنین نیست. اشتباه نشود، حرف این نیست که در مجامع بینالمللی و خارج از کشور، مظلومیت خود را فریاد نزنیم و حقخواهی نکنیم، این وظیفه را باید وزارت محترم خارجه و سایر دستگاههای مسئول با جدیت پیگیری کنند، اما هر مسئول ارشد یا جزئی، به هر مناسبت نام تحریم را به میان نیاورد. این کار تنها دو اثر دارد، اول اینکه اذهان خودمان را خسته و مشوش میکند و دوم، به دشمن پیغام میدهد که تحریمها مؤثر است. بیایید اینطور تصور کنیم که ما همسایهای داریم که بویی از انسانیت نبرده و حتی اگر در منزل ما، کسی در حال جان دادن باشد، او باوجودآنکه داروی آن بیمار را دارد، حتی حاضر است آن را دور بریزد اما به شما ندهد. راهحل چیست؟ شما بهعنوان مسئول و مدیر خانه، نباید هرروز با زن و فرزندان از تأثیر فشار همسایه بیرحم سخن بگویید و با این کار محیط خانه را ناآرام کنید، بلکه باید با درایت راه دیگری برای یافتن داروی موردنیاز پیدا کنید، یا از محل دیگری آن را تأمین کنید و یا اگر میشود، در داخل منزل شبیه آن را تولید کنید. یقین کنید اگر چنین شد، همان همسایه بیرحم هم حاضر است داروهای خود را زیر قیمت به شما بفروشد.
کلمات تحریم و برجام و مذاکره و آمریکا و اروپا را رها کنید، بیایید کاری کنیم واژگان کلیدی و پرکاربرد ادبیات روزمره ما، تلاش و علم و جوان و تولید و ابتکار باشد، چراکه ادبیات، فکر میسازد و فکر و اندیشه، پایه و جهت حرکت را معین میکند.دشمن، از دیرباز دشمن بوده و تا زمانی که تغییر ماهوی نکند، همچنان دشمن است، گرگصفت و درندهخو و بیرحم هم هست، اما تا همین جای کار هم در خیلی از میادین بزرگ در برابر ما به خاک افتاده، بیایید باور کنیم از دشمن، فقط دشمنی سر میزند و مذاکره و تحریمش، دو راه مختلف برای رسیدن به یک مقصد است که آنهم آسیب زدن به ما باشد. دشمن را باید مدیریت کرد و راه دفع دشمنی او، نه موضع ضعف که اتفاقا موضع اقتدار و بینیازی است. اگر گام اول، اصلاح ادبیات باشد، گام دوم، بیشک تحکیم و تقویت احساس بینیازی از خارج، در یکایک مردمان این سرزمین است.
محسن پیرهادی