هر وقت فصل انتخابات میشود جریان نفوذ مشغول اجرای چند پروژه به شرح زیر میشود؛
۱- اول به چند بهانه بحث تحریم انتخابات را مطرح میکنند که مهمترین بهانه آن نظارت استصوابی است. زشتی و قباحت این موضوع برای افکار عمومی و مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی چنان است که یک قدم عقب میروند و بحث «مشارکت مشروط» را مطرح میکنند. مشارکت مشروط یک گریم نخنما روی چهره همان «تحریم انتخابات» است؛ این بازی هم نمیگیرد میروند روی بحث سوم، شرکت در انتخابات تنها راه حرف زدن از زبان صندوق رأی هست. با ترفند سوم فکر میکنند رأی خاکستری را جذب میکنند و با تنظیم زیرساخت رای، امور خود را در انتخابات میگذرانند.
هدف آنها از حذف نظارت استصوابی، باز کردن راه نفوذیها به مراکز تصمیمسازی وتصمیمگیری در دولت و مجلس است.
قانون اساسی این راه را مسدود کرده است. اما آنها با زور و تبلیغات و فریب افکار عمومی میخواهند آن را باز کنند.
۲- جریان نفوذ روی حمله به سه نهاد «شورای نگهبان» ، «رسانه ملی» و «نهاد رهبری» تمرکز میکند.
در حمله به شورای نگهبان به بهانه نظارت استصوابی سنگ تمام میگذارند که بخشی از آن را در بند یک اشاره کردم، در حمله به «رسانه ملی» روشنگری در جامعه سیاسی را هدف میگیرند. آنها اجازه نمیدهند افکار عمومی به خط نفوذ و اهداف شوم آنها پی ببرد. برخی واکنشهابه سریال «گاندو» از این قبیل بود.
به نهاد رهبری حمله میکنند چون پاسداشت واقعی از اسلامیت و جمهوریت نظام به این نهاد مربوط است و آنها در هر انتخاباتی توأمان هر سه مورد را هدف قرار میدهند.
۳- نان جریان نفوذ در دو قطبیسازیهای کاذب است. کار آنها در هر انتخابات خلق دو قطبی کاذب است. دال مرکزی گفتمان آنها در دو قطبی کردن فضا، «آزادی» به شیوه غربی است. متهم کردن رقیب به استبداد یک سابقه ۱۰۰ ساله دارد از نهضت مشروطه گرفته تا نهضت ملی تا ظهور انقلاب اسلامی جریان نیرومند اسلامی گرفتار این جماعت روسیاه است که سر در آخور سفارتخانهها و دولتهای غاصب غربی دارند. همین جماعت «خود باختهای» که کارشان «بنبستهای خودساخته» است.
آنها اجازه رشد و توسعه و پیشرفت به کشور نمیدهند، همواره نقش ترمز را به نمایندگی از دولتهای سرمایهداری غرب بازی میکنند.
کلید واژههای گفتمان این جریان مسموم در قالب نظریهپردازیها، مقالات، مصاحبهها و توئیتها در روزنامهها و فضای مجازی از هم اکنون قابل رویت است. برخی افراد حقیقی و حقوقی در جریان اصلاحطلب دانسته یا ندانسته همین حرفها را طوطیوار تکرار میکنند.
***
با آغاز نیم سال دوم سال ۹۸ نخبگان سیاسی و علما و دانشمندان و دلسوزان جامعه و آحاد مردم به فکر پدیداری مجلسی نو با کارکردی موفق، کارآمد و شایسته مختصات بیانیه گام دوم رهبری هستند.
مجلسی که همراز و همزاد مردم و متکی به آراء پاک ملت باشد، مجلسی که خود پاکدست باشد و پرچم مبارزه با فساد را به دست بگیرد و کار را جلو ببرد. مجلسی که مسئله حل کن باشد نه مسئله پاککن و در عین حال پاسخگو و انتقادپذیر هم باشد.
مجلسی که با آرمانگرایی و آیندهنگری به فکر معیشت مردم باشد و مشکل اشتغال و ازدواج جوانان را حل کند. مجلسی که خلاق و نوآور باشد و با پاسداشت حریم بیتالمال دست نامحرمان را از تعرض به بیتالمال مسلمین قطع کند. مجلسی که با ولایتمداری در مسیر ایجاد تمدن اسلامی گام بردارد. مجلسی که با تأکید بر مقاومت در برابر زیادهخواهی آمریکا و اروپا بایستد و دست رد بر سینه آنها بزند. مجلسی که در همه صحنههای نبرد نرم و تهاجم فرهنگی دشمن بایستد و با پاسداری از حیاء، عفت و حجاب در برابر شبیخون فرهنگی خستگیناپذیر در صف اول قرار گیرد.
اما جریان نفوذ با مسئلهسازی نمیگذارد افکار عمومی و ذهن نخبگان به این سمتوسو برود.
محمدکاظم انبارلویی