بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» که بعد از 22 بهمن 97 و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد، سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی ایران است، فصلی که از این پس باید با امید و تکیه بر جوانان بر مشکلات گذشته و ناکامیها غلبه کرد و این کار جز با شناخت نقاط ضعف و قوت 40ساله انقلاب میسر نمیشود.
در راستای تبیین این بیانیه، در سلسله گزارشهایی به بررسی بندهایی از این بیانیه میپردازد تا شناخت رهنمودهای رهبر انقلاب در شروع فصل جدید جمهوری اسلامی راحتتر صورت گیرد.
در ادامه بیست و یکمین گزارش را با موضوع «افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه» را میخوانید:
حضرت آیتالله خامنهای در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب با اشاره به افزایش چشمگیر معنویت در فضای عمومی فرمودند: "عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بهگونهای چشمگیر افزایش داد. این پدیدهی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، بیش از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایههای مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایههای ایمان مردمش بسی ریشهدار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بیبندوباری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بهخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بهویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا بهسود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیهی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفهی دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد میشتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خونآلود یا جسم آسیبدیدهی آنان روبهرو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بیسابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزهداری و پیادهروی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همهجا بهویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبهروز بیشتر و باکیفیّتتر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمدهی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزهای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است".
درباره رشد فساد در دوران پهلوی که میتوان منشأ آن را دربار دانست، مطالب بسیاری از زبان وابستگان به رژیم سابق بیان شده است و برای شرح آن میتوان چند جلد کتاب نگاشت، اما شیوع فساد و بیبندوباری در فضای عمومی از دوران پادشاهی رضاشاه آغاز شد.
وی بعد از روی کارآمدن اقدامات مختلفی برای دینزدایی از جامعه متدین ایرانی آغاز کرد. رضاشاه پیش از سلطنت تلاش داشت خود را فردی مذهبی معرفی کند. دسته عزاداری بریگاد قزاق بهفرماندهی رضاخان در ایام محرم آن زمان غوغا میکرد اما بعد از رسیدن به تخت سلطنت رویهای کاملاً متناقض در پیش گرفت.
سفر رضاشاه در سال 1314 به ترکیه که اولین سالهای جمهوری شدن را بعد از انقراض سلسله عثمانی تجربه میکرد و در حال پیریزی یک حکومت لائیک بود، تمایل وی به دینزدایی را افزایش میداد.
یکی از اقدامات رضاشاه که با واکنش سخت مردم روبهرو شد، قانون کشف حجاب بود. بخشنامه کشف حجاب جهت تصویب رضاشاه در تاریخ 27 آذر 1314 از طرف رئیسالوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دیماه فرمان اجرای غیررسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال شود. پهلوی اول نیز 17 دی 1314 در جشن فارغالتحصیلی دختران بیحجاب در دانشسرای مقدماتی بر کشف حجاب تأکید کرد.
17 دیماه 1314 تاجالملوک آیرُملو همسر رضاشاه و شمس و اشرف پهلوی بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند. این نخستینبار بود که خانواده شاه بدون حجاب در مجمعی عمومی ظاهر میشدند
قانون کشف حجاب ارمغان سفر رضا شاه از ترکیه بود در حالی که آتاتورک داشتن حجاب را برای زنان این کشور اختیاری کرد و روش محتاطانهتری از رضاشاه در پیش گرفته بود.
از دیگر اقدامات رضاشاه، ممنوع کردن عزاداریهای مذهبی بود. بر اساس بخشنامه محرمانه وزارت داخله ایران در 28 اسفند 1314، در ایام سوگواری محرم و صفر راه انداختن دستهها ممنوع شد، علاوه بر این، برگزاری روضههای خانگی، مراسمات حوزههای علمیه و حتی ذکر مصایب حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در مجالس ترحیم هم ممنوع اعلام شد. پیرو فرمانهای بعدی که پشت سر هم میرسیدند، از بستن دستمال یا روسری برای شرکت در مجالس روضه جلوگیری بهعمل آمد تا اینکه در سال 1316 شمسی، طی اطلاعیه محرمانه وزارت داخله، بهطور کلی روضهخوانی ممنوع شد. در این اعلامیه، هدف از ممنوعیت روضهخوانی، «خارج کردن مردم از خرافات و آشنا نمودن مردم به تمدن امروز» بهعنوان «وظیفه اساسی دولت در مسایل داخلی» دانسته شده بود.
قوای نظامی نیز در صورت مشاهده هرگونه مراسم عزاداری یا تعزیهخوانی بهشدت با برگزار کنندگان آن برخورد میکردند.
با تبعید رضاشاه از ایران در شهریور سال 20، قدری از فضای اختناق کاسته شد و هیئات مذهبی و انجمنهای دینی توانستند فعالیت کنند و قانون کشف حجاب هم تاحدودی به فراموشی سپرده شد اما محمدرضا پهلوی در راستای دینزدایی اقدامات جدید در دستورکار خود قرار داد.
تأسیس «کاخ جوانان» که اولین شعبه آن توسط شاه 4 آبان 45 در روز تولد خودش افتتاح شد از جمله اماکنی بود که بهبهانه پرکردن اوقات فراغت جوانان، مرکز اختلاط و فساد بود. آزاد بودن خرید و فروش مشروبات الکلی و یا خانههای فحشا که به «شهرنو» معروف بود فضای آلودهای را در شهرها ایجاد کرده بود.
شاه در مبارزه با مظاهر مذهب تا آنجا پیش رفت که تقویم هجری شمسی را به تقویم شاهنشاهی تبدیل کرد. علاوه بر وی، فرح پهلوی ملکه شاه نیز در ایجاد بیبندوباری نقش مؤثری داشت.
برگزاری جشنهای یازدهگانه هنر شیراز از جمله این اقدامات بود. در یکی از این نمایشها که «آشور بانیپال بابلا»(نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر) در جشن هنر شیراز روی صحنه برد، تمام هنرپیشههای زن و مرد آن لخت و عریان بهروی صحنه آمدند. همچنین در مراسم رقص باله در حضور سفرای غربی، عمل منافی عفتی انجام شد که سفیر انگلیس (پارسونز) به شاه گفته بود که "اگر چنین نمایشی در انگلستان برگزار میشد، مجریان با مشکلات فراوانی مواجه میشدند"!
جشن هنر شیراز که با حمایتهای فرح پهلوی برگزار شد انتقادات فراوانی را برانگیخت
علیرغم تلاش رژیم پهلوی برای از بین بردن رسومات مذهبی در ایران، عامه مردم گرایش دینی داشتند و این تمایلات مذهبی هرچه به سالهای پیروزی انقلاب نزدیک میشویم، بیشتر میشد. امام خمینی بهعنوان رهبر انقلاب شخصیتی عرفانی داشت که از محضر بزرگان عرفان شیعی مانند آیتالله شاهآبادی و میرزا جواد ملکی تبریزی کسب فیض کرده بود و همین شخصیت عرفانی موجب شد تا هم ماهیت نهضت و هم افرادی که گرد امام آمده بودند، گرایشات مذهبی و دینی داشته باشند.
در تهران حسینیه ارشاد با محوریت شهید مطهری و دکتر شریعتی، مسجد هدایت با محوریت آیتالله طالقانی، مسجد جلیلی با محوریت آیتالله مهدوی، هیئت انصارالحسین که محل تجمع نیروهای مؤتلفه اسلامی بود، هیئت قناتآباد تهران با محوریت شهید شیخ قاسم اسلامی از جمله مراکزی بود که جمعیت بالایی از جوانان را در خود جای میداد. هیئات مذهبی کانون جوشش انقلابی بود و بسیاری از رهبران نهضت و شخصیتهای مبارز در این هیئات به کادرسازی و برنامهریزی میپرداختند.
فعالیتهای اشخاصی مانند شهید مرتضی مطهری، آیتالله باهنر، آیتالله خامنهای، آیتالله مفتح، آیتالله طالقانی و دکتر شریعتی و سخنرانیهای مذهبی آنها در هیئتها در جذب جوانان بهسمت مذهب نقش مؤثری داشت.
با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، این گرایشات مذهبی رشد بیشتری پیدا کرد و بسیاری از جوانان در مساجد و در قالب بسیج، گرد هم آمدند که حضور دومیلیون بسیجی داوطلب در جبهه که اکثر آنها را جوانان تشکیل میدادند، از برکات انقلاب اسلامی بود. با پایان جنگ نیز، هرسال شاهد حضور کاروانهای دانشآموزی و دانشجویی به مناطق جنگی در قالب اردوهای راهیان نور بودیم.
این رشد معنوی تا امروز نیز ادامه دارد. اجتماعات عظیم مذهبی در لیالی قدر، ایام محرم، یادوارههای شهدا و حضور قریب یک میلیون نفر در مراسمهای اعتکاف ایام ماه رجب و حضور بیش از دومیلیونی در مراسم پیادهروی اربعین گواه بر این مدعا است.