رستگاری در 45 دقیقه!

به اندازه یک نیمه بازی فوتبال زمان لازم بود تا ظرفیت پیش فروش خودروهای آن چنانی، تکمیل شود. و تمام؛ داور قبل از 90 دقیقه پایان پیش فروش را در چند شهر اعلام کرد. باز هم طنازی‌ها و بعضا عصبانیت ها به صفحات شبکه‌های اجتماعی رسید؛ البته من بیشتر از تعجب متعجبین تعجب کردم تا از اتمام ظرفیت!چراکه ثبت‌نام کنندگان یا دلالان هستند که می‌دانند کی، کجا و چگونه باید با این گوهرهای بی‌بدیل، پول مفتی به جیب بزنند یا کسانی هستند که بارها و بارها شنیده‌اند اگر الان نخرید، هیچ وقت دیگر نخواهید توانست صاحب خودرویی ولو مثل پراید شوید.

خود را جای سرپرست خانواده‌ای بگذارید که در آرزوی نشستن در ماشین شخصی خود و کنار خانواده‌اش است؛ کسی که قبل از آن در سوز سرما پشت موتور با خانواده تردد می‌کرد و درخواست‌های مکرر خانواده و توصیه دوستان و آشنایان بالاخره او را متقاعد کرد که شاید آخرین فرصتم برای خودرودار شدن همین باشد و از قضا او هم کار را در نیمه اول تمام و فکر کرد رستگار شد، پیروز شد و پرایدچهل و چند میلیونی را بالاخره صاحب شد. نمی‌دانم شاید واقعا اگر در این 45 دقیقه اقدام نمی‌کرد دیگر نمی‌توانست پشت فرمان خودروی خودش بنشیند.

من نمی‌توانم به او خرده بگیرم؛ اما به آن کسانی که شرافت را بو نکردند و کار را به اینجا رساندند که برای خرید پراید باید چهل و چند میلیون بپردازی آنچه سزای آن‌هاست را خواهم گفت و خیالم راحت است که ناسزا نگفته‌ام! برای آن کسانی که تصمیم‌سازی کردند تا صنعت خودروسازی ما که با برخی کشورها هم زمان آغاز شد و آن‌ها به خودروسازی رسیدند و ما به اسباب بازی سازی طلب جزای موافق عملشان را از خداوند جبار و قهار دارم.

نمی‌توانم پیش‌خرید کنندگان را ملامت کنم و از ماست که بر ماست سر بدهم مگر برای انتخاب‌های غلطی که داشتیم؛ انتخاب کسانی که خسته‌اند، نشسته‌اندو بازنشسته‌اند در مسند اجرا؛ در جایگاه کسی که برای معیشت این مردم باوفا نباید شب و روز داشته باشد ولی هنوز درگیر آفتاب برجام و سایه SPV و گلابی حذف از لیست سیاه FATF و ابر باران‌زای پالرمو و گرانی گوشت کشور همسایه و ... است. اینجا همان جاست که باید گفت خود کرده را تدبیر نیست.

مسعود پیرهادی