«ریکاردو باسکوآس» استاد رشته حقوق در دانشگاه میامی در ایالات متحده درباره بازداشت مرضیه هاشمی، گزارشگر و مجری آمریکایی شبکه پرستیوی از سوی افبیآی بهبهانه ادای شهادت ــ بهعنوان شاهد کلیدی ــ در دادگاه گفت: «یک شاهد کلیدی، کسی است که اطلاعاتی درباره یک دادخواهی قضایی جاری دارد. در قرن نوزدهم میلادی، وقتی دادگاهها در تمامی طول سال باز و فعال نبودهاند، یک دادگاه میتوانست یک شاهد را احضار کند و از شاهد بخواهد تا قول دهد که در نشست بعدی حاضر شود، نشستی که ممکن بود ماهها فاصله داشته باشد، به این ترتیب شاهد وادار میشود در دادگاه حاضر شود و در اسناد دادگاه بهصراحت میآمد که تاریخ آتی دادگاه به شاهد گفته شده است، در این صورت اگر شاهد الزامش برای حضور در دادگاه را میپذیرفت، آزاد میشود، در این چارچوب، شاهد تنها در شرایطی میتواند بهصورت قانونی بازداشت شود که از دادن تعهد برای حضور در دادگاه خودداری کند، زیرا چنین چیزی مایه تحقیر دادگاه است. در نظامهای حقوقی مبتنی بر رویهٔ قضایی (Common Law) هر فردی وظیفه دارد در هنگام احضار، در دادگاه ادای شهادت کند، مگر اینکه قانون استثنایی را قائل شود».
باسکوآس میگوید: «از آنجا که بازداشت شاهدان کلیدی با گذشت زمان ضرورت کمتری یافته است، قوانین حاکم بر آن به فراموشی سپرده و تحریف شده است و هماکنون دولت فکر میکند هرکسی را بهبهانه اینکه شاهدی کلیدی است و بدون آنکه دلیلی ارائه کند، میتواند بازداشت کند. فهم و درک دولت از قانون هرگز بهصورت معناداری در دادگاه مورد سنجش قرار نگرفته است. دلیل این مسئله هم در اینجاست که دادگاههای ایالات متحده، همچون دیگر نظامهای حقوقی مبتنی بر رویه قضایی، تنها درباره پرسشهای قضاییای تصمیم گرفته و حکم صادر میکنند که از سوی وکلا مطرح میشوند. بهدلایل بسیاری، وکلای بهکار گرفتهشده برای شاهدان کلیدی دلیل چندانی برای ارائه این نوع استدلالها ندارند مبنی بر اینکه حبس یک فرد بهعنوان یک شاهد کلیدی، عملی غیرقانونی است؛ از جمله اینکه راههای سادهتری را برای خارج کردن موکلانش از زندان در اختیار دارند. همچنین برخی وکلا ممکن است این تصور را داشته باشند که اگر قضات و دادستانها بر این باور هستند که بهدلایل درستی اجازه حبس یک شاهد را دادهاند، آنها حتماً در تصمیمشان درست عمل کردهاند».
این استاد حقوق دانشگاه میامی بر این اساس میگوید: «ارائه این استدلال که این بازداشت غیرقانونی است، عمومیت کمتری داشته و مسئلهای نادر است. استدلال مطرح این است: متمم چهارم قانون اساسی "ضبط" [بازداشت] بدون دلیل را ممنوع میکند. بازداشت بیدلیل، بازداشتی غیرمعقول یا خودسرانه است، مثلاً بیش از آنکه مبتنی بر حقایقی دال بر ارتکاب جرم از سوی فرد باشد، مبتنی بر ظن یا احساس باشد. دلیل چندان خوبی وجود ندارد که بخواهیم فکر کنیم یک شاهد احتمالاً مرتکب جرم شده است، بر این اساس، زندانی کردن یک فرد بدون یک علت احتمالی، ناقض متمم چهارم قانون اساسی است. این متمم بهروشنی و صراحت مانع بازداشت یک شاهد است».
ریکاردو باسکواس میگوید نیروهای امنیتی آمریکا میتوانند یک شاهد کلیدی را بازداشت کنند، مگر اینکه دادگاه به آنها بگوید نمیتوانند و بهدلایل بالا چنین چیزی تاکنون رخ نداده است.