پنج سال پیش در چنین روزی مردم ایران و رهروان راه نورانی امام خمینی (ره) مردی را از دست دادند که نیم قرن مجاهدت برای آزادی و نجات ایران از شرّ استبداد پهلوی، بزرگترین مشغولیت ذهن او بود.
نام حبیبالله عسکراولادی در تاریخ ایران هیچگاه از ذهنها پاک نمی شود، آن هنگام که او و یارانش دست به دست هم دادند و حسنعلی منصور نخست وزیر شاه ملعون را به جرم تبعید رهبر کبیر انقلاب اسلامی به درک واصل کردند. امام راحل که در دهه 40 مبارزه با شاه را آغاز کرد مردمانی از کوچه و بازار به او پیوستند تا او را در برافراشتن پرچم استقلال، عزت و شرف ایران یاری رسانند. مرحوم عسکراولادی و یارانش از اولین مردمانی بودند که به امام امت پیوستند و جان و عمر و زندگی خود را وقف انقلاب کردند.
آن مبارز نستوه و یارانش با 14 سال زندان در سیاهچال های شاه دوره ای دیگر از زندگی مبارزاتی خود را گذراندند. او در این دوره با روشنگری، مبارزان را از شرّ کفر و نفاق و الحاد نجات داد و نگذاشت انقلاب به بیراهه برود.
همراهی عسکراولادی با روحانیت مبارز در قبل و بعد از انقلاب زبانزد خاص و عام مبارزان است. او اوایل انقلاب در جریان مقابله با لیبرال ها و منافقین در صف اول مبارزه بود و در کنار امر مبارزه، یار و یاور محرومان و مستضعفان بود و با دردها و رنج های آنها زندگی
می کرد و هیچگاه سفره خود را از سفره محرومان جدا نکرد.
او به تعبیر امام راحل یک شخص صالح و کارآمد بود و در تمامی صحنه های انقلاب، نظام را یاری کرد. عسکراولادی یک چهره منور انقلابی بود و پایه و مایه همگرایی نیروهای انقلابی محسوب می شد. مراجع عظام تقلید او را مشاوری امین می دانستند چرا که او امین امام و رهبری بود و بارها صداقت خود را در همراهی با نظام و مردم نشان داده بود.
مرحوم عسکراولادی در فتنه سال 88 پرچم روشنگری را برافراشت و با سران فتنه وارد مذاکره شد اما آنها راهی بی بازگشت را انتخاب کرده بودند و در مسیر بی مهری با مردم و شقاوت علیه جمهوریت و اسلامیت نظام گام برمی داشتند اما روشنگری های او باعث شد شمار زیادی از خیمه فتنه بیرون آیند و با آنها همراهی نکنند.
او یار راستین انقلاب در برابر مومنین خاضع و خاشع بود و در برابر ضدانقلاب محکم و استوار و هوشمندانه عمل می کرد و تا آخر عمر پاک بود و خدمتگزار.
مرحوم عسکراولادی مبارزی نستوه و به مانند نامش حبیب خدا و مردم بود. خدایش بیامرزد و با اولیای خود به ویژه پیامبر اعظم و اهل بیت (ع) محشور فرماید.
نام حبیبالله عسکراولادی در تاریخ ایران هیچگاه از ذهنها پاک نمی شود، آن هنگام که او و یارانش دست به دست هم دادند و حسنعلی منصور نخست وزیر شاه ملعون را به جرم تبعید رهبر کبیر انقلاب اسلامی به درک واصل کردند. امام راحل که در دهه 40 مبارزه با شاه را آغاز کرد مردمانی از کوچه و بازار به او پیوستند تا او را در برافراشتن پرچم استقلال، عزت و شرف ایران یاری رسانند. مرحوم عسکراولادی و یارانش از اولین مردمانی بودند که به امام امت پیوستند و جان و عمر و زندگی خود را وقف انقلاب کردند.
آن مبارز نستوه و یارانش با 14 سال زندان در سیاهچال های شاه دوره ای دیگر از زندگی مبارزاتی خود را گذراندند. او در این دوره با روشنگری، مبارزان را از شرّ کفر و نفاق و الحاد نجات داد و نگذاشت انقلاب به بیراهه برود.
همراهی عسکراولادی با روحانیت مبارز در قبل و بعد از انقلاب زبانزد خاص و عام مبارزان است. او اوایل انقلاب در جریان مقابله با لیبرال ها و منافقین در صف اول مبارزه بود و در کنار امر مبارزه، یار و یاور محرومان و مستضعفان بود و با دردها و رنج های آنها زندگی
می کرد و هیچگاه سفره خود را از سفره محرومان جدا نکرد.
او به تعبیر امام راحل یک شخص صالح و کارآمد بود و در تمامی صحنه های انقلاب، نظام را یاری کرد. عسکراولادی یک چهره منور انقلابی بود و پایه و مایه همگرایی نیروهای انقلابی محسوب می شد. مراجع عظام تقلید او را مشاوری امین می دانستند چرا که او امین امام و رهبری بود و بارها صداقت خود را در همراهی با نظام و مردم نشان داده بود.
مرحوم عسکراولادی در فتنه سال 88 پرچم روشنگری را برافراشت و با سران فتنه وارد مذاکره شد اما آنها راهی بی بازگشت را انتخاب کرده بودند و در مسیر بی مهری با مردم و شقاوت علیه جمهوریت و اسلامیت نظام گام برمی داشتند اما روشنگری های او باعث شد شمار زیادی از خیمه فتنه بیرون آیند و با آنها همراهی نکنند.
او یار راستین انقلاب در برابر مومنین خاضع و خاشع بود و در برابر ضدانقلاب محکم و استوار و هوشمندانه عمل می کرد و تا آخر عمر پاک بود و خدمتگزار.
مرحوم عسکراولادی مبارزی نستوه و به مانند نامش حبیب خدا و مردم بود. خدایش بیامرزد و با اولیای خود به ویژه پیامبر اعظم و اهل بیت (ع) محشور فرماید.
حسن کربلایی