بی بی سی در تحلیل خود می نویسد: روز دوم مهر ماه، انگلیس ، فرانسه، آلمان، روسیه و چین در حرکتی که در تقابل با سیاست واشنگتن برای اعمال فشار حداکثر بر ایران به نظر میرسید، طی بیانیه مشترکی از راهاندازی سیستم جدید مبادلات بانکی با عنوان «اس پی وی» (Special Purpose Vehicle) برای معامله با ایران خبر دادند.
نکته قابل توجه این بود که فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که دیگر کشورها هم برای معامله با ایران میتوانند از سیستم مزبور استفاده کنند. از برخی اظهار نظرهای مقامات اروپایی چنین برداشت میشود که شاید ایران بهانهای است که اروپا، سلطه دلار آمریکا را به چالش بکشد.
طبق گزارش فایننشال تایمز، هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان در یک نشریه آلمانی زبان نوشته است: اروپا نباید به آمریکا اجازه دهد که مانند آقابالاسر عمل کند. به همین دلیل ضروری است که ما استقلال اروپا را از طریق ایجاد کانالهایی برای انجام پرداختهایمان، مستقل از آمریکا حفظ کنیم. باید صندوق اروپائی پول را مستقل از سیستم سوئیفت برپا کنیم (سیستم سوئیفت نقش اساسی در نقل و انتقالات بانکی جهانی ایفا می کند. مدیریت سوئیفت ادعا میکند که از جهت سیاسی تشکیلاتی خنثی است اما حداقل در مورد ایران، در زمان اوباما، از سیاست واشنگتن پیروی کرد و ایران از سیستم سوئیفت کنار گذاشته شد).
روز ۱۳ مهر ماه، برونو لومر، وزیر دارائی فرانسه گفت که ترامپ انگیزهای برای اروپای قدرتمندتر است. او افزود: یقینا نتیجه بحران با ایران، فرصتی برای آن است که اروپا نهادهای مالی مستقل خود را داشته باشد تا با هر کس که میخواهد تجارت کند.
اما، آیا اگر این طرح جامه تحقق به خود بگیرد حکومت دلار بر بازارهای پولی و مالی جهان متزلزل خواهد شد؟
قدرت دلار در بازارهای جهانی
طبق آمار سال ۲۰۱۷ نزدیک به دو سوم مجموع ذخیره ارزی کشورهای جهان (بطور دقیق ۶۳.۸ درصد) را دلار آمریکا تشکیل میدهد. از مجموع معاملات بر روی ارزهای خارجی (فارکس) در سطح دنیا، رقم خیره کننده ۸۸ درصد را دلار به خود اختصاص داده است (۲۰۱۶). هم چنین بیش از نیمی از کل تجارت در جهان به دلار (۲۰۱۴) و ۸۵ درصد معاملات نفتی و مشتقات آن به دلار صورت میگیرد (۲۰۱۶).
این موقعیت یگانه به آمریکا امکان داده که با تهدید به مجازات و اعمال تحریم بر کشورهای دیگر جهان، سیاست خود را در صحنه بینالمللی پیش ببرد. در سال ۲۰۱۵، دادگاهی در آمریکا، بانک «بی ان پی پاریبا»، بزرگترین بانک فرانسه و اروپا را در حدود ۹ میلیارد دلار به علت نقض تحریمهای آمریکا، از جمله در ارتباط با ایران، جریمه کرد.
اما شاید مهمتر اینکه هژمونی دلار به آمریکا امکان داده که با بروز مشکلات اقتصادی بدون واهمه دست به انتشار دلار و اوراق قرضه بزند بدون اینکه از ارزش آن پول کاسته شود. با بروز بحران جدی مالی در سال ۲۰۰۸ در آمریکا، بانک مرکزی آن کشور با خلق حجم عظیمی از پول به کمک بانکها و شرکتهای عظیم آمریکایی شتافت. از سپتامبر ۲۰۰۸ که بحران مالی در آمریکا آغاز شد تا اکتبر ۲۰۱۴ بانک مرکزی آمریکا ۳.۹ تریلیون دلار (۳۹۰۰ میلیارد دلار) پول خلق کرد. با آنکه برخی از ناظران انتظار سقوط ارزش دلار را داشتند، چنین امری رخ نداد.
جزئیات اینکه دلار چگونه به این موقعیت دست یافت از حوصله این نوشته خارج است اما مختصر اینکه منشاء آن باز میگردد که آمریکا پیروز عمده جنگ جهانی دوم بود.
آمریکا بر عکس اروپا، به علت دوری از صحنه جنگ آسیبی ندید در حالی که اروپا به مخروبهای مبدل شد. در دهه هفتاد میلادی آمریکا دست به مانور دیگری هم زد. نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا با عربستان توافق کرد که تمام معاملات نفتی خود را با همه کشورها به دلار آمریکا انجام دهد. پس از آن توافق، ابتدا دیگر کشورهای اوپک و سپس تولیدکنندگان فرآوردههای اصلی و مواد خام (از قبیل محصولات کشاورزی، انواع سوخت و انرژی، فلزات قیمتی و صنعتی ....) در سراسر جهان از این حرکت پیروی کردند. این تحول باعث شد که بانکهای مرکزی کشورهای جهان که نیاز به خرید این اقلام داشتند ذخایر ارزی خود را به دلار نگهدارند. این آغاز حکومت دلار بر تجارت و بازارهای مالی جهان بود.
بَری ایچنگرین استاد اقتصاد دانشگاه برکلی با تخصص در ارزهای بینالمللی مینویسد: برای بانک مرکزی آمریکا چاپ یک اسکناس ۱۰۰ دلاری تنها چند سنت هزینه دارد اما کشورهای دیگر برای به دست آوردن همان اسکناس ۱۰۰ دلاری باید معادل آن کالا یا خدمات تولید کنند.
چرا موضوع ایران میتواند موقعیت دلار را به عنوان ارز غالب بینالمللی متزلزل کند؟
هدف از ایجاد سیستم «اس پی وی» توسط اروپا کنار گذاشتن دلار آمریکا از معاملات با ایران است به نحوی که آمریکا نتواند به دلیل عبور مبالغ رد و بدل شده از سیستم پولی آمریکا (هر معامله دلاری باید از سیستم پولی آمریکا عبور کند)، از محتوای معاملات آگاهی پیدا کرده و در پی آن، معامله کننده و بانک خارجی مربوطه را مورد تحریم قرار دهد. آمریکا حتی اگر اس پی وی را تحریم کند تاثیری به حال آن ندارد چرا که سیستم مزبور نیازی به دلار ندارد.
تا اینجا تصور میرود پولهایی که از سیستم اس پی وی عبور خواهند کرد عمدتا یورو و بعد از آن یوآن چین و روبل روسیه خواهد بود. اما برخی ناظران معتقدند که این سیستم میتواند به عنوان آلترناتیوی در برابر سوئیفت توسعه پیدا کند و قدرت بگیرد. یکی از عواملی که به آن اشاره میشود حضور پنج اقتصاد بزرگ، یعنی چین و روسیه از یکسو و سه قدرت اروپائی یعنی بریتانیا و فرانسه و آلمان از سوی دیگر در این طرح است.
نشریه بلومبرگ در مقالهای با عنوان «اروپا بالاخره بهانهای برای به چالش کشیدن دلار پیدا کرد» به این مسئله پرداخته است. بلومبرگ مینویسد که به نظر طراحان این سیستم اگر آمریکا بخواهد (که البته اول باید از چند و چون معامله مطلع شود) شرکتهایی را که با اس پی وی کار میکنند مورد مجازات قرار دهد نتیجهاش مصممتر کردن اروپا برای مقابله با آمریکاست. در مقاله آمده است که هدف نهایی اروپاییان و روسیه و چین ایجاد یک سیستم موازی سوئیفت است به نحوی که بتواند در برابر فشارهای آمریکا از خود دفاع کند. «ایران تنها یک بهانه است».
واقعیت این است که چین و روسیه سالهاست که در تلاشند خود را از استیلای دلار بیرون آورند. امروز موضوع ایران این شانس را برای این دو قدرت فراهم آورده که قدرتهای اروپایی را هم با خود همراه کنند. اتحاد و همرای بودن این پنج قدرت جهانی، که مجموعا اقتصادی به مراتب بزرگتر از آمریکا دارند، برای مقابله با واشنگتن، در سایه مطرح شدن موضوع ایران میسر میشود.
اگر ترامپ و دولت او نتوانند اروپا را از عملی کردن این طرح منصرف کنند دو حالت میتواند اتفاق بیفتد. یکی اینکه آمریکا نظارهگر شود و تحریمها تا حد زیادی به شکست بیانجامد و عاملی برای سرافکندگی ترامپ و دولت او شود. احتمال دوم این است که آمریکا به نحوی از کم و کیف برخی معاملات با ایران مطلع شود و در صدد مجازات معاملهکنندگان برآید. طراحان اس پی وی، «اکسل هلمن» و «اسفندیار باتمانقلیج» در طرح خود عنوان می کنند که اگر آمریکا در صدد اعمال مجازات برآید این امر تلاش های اروپا را برای ایجاد یک سیستم بانکی قابل دفاع شتاب خواهد بخشید به نحوی که از موضوع ایران فراتر رود.
به عبارت دیگر این امکان وجود دارد که اروپا، به تلافی اقدامات آمریکا، به استفاده گستردهتر از سیستم مستقل خود دست بزند. با افزایش حجم معاملات به یورو این احتمال وجود دارد که بانکهای مرکزی کشورهای مختلف توجهشان از دلار آمریکا رو به کاهش گذاشته و بیش از گذشته به ذخیره یورو بپردازند. این میتواند زنگ خطری برای حکومت دلار در معاملات جهانی باشد.