سید عزت الله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس اسبق سازمان صداوسیما با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به دیدار اخیرش با طلبههای بازداشتی فیضیه پرداخت.
ضرغامی در اینستاگرام نوشت:
صبحانه با طلبههای بازداشتی فیضیه!
از طریق یک پیام و پیشنهاد توییتری با آنان آشنا شدم و قرار صبحانه گذاشتیم.
آنان فضلای درس خوانده حوزه بودند. طلبه سالهای اول نیستند.
به شدت مستقل اند و هرگونه وابستگی به این و آن را توهین بزرگی به خود میدانند.
اهل استدلال هستند برای هر سوال و ابهام پاسخ روشنی دارند.
اجمالاً در مورد حادثه فیضیه میگویند:
۱- حرکت خودجوش و انقلابی شان در همراهی با مردم و اعتراض به وضعیت معیشتی و گرانی در کشور بوده و ادامه خواهد داشت.
۲- فقط معترض دولت نیستند. بلکه نسبت به مجلس و قوه قضاییه هم منتقدند و اقداماتی داشته اند.
۳- میگویند شعار "استخر فرح" را به دلیل ایجاد حاشیه بلافاصله جمع کردهاند تا اصل تجمع چند هزار نفری شان زیر سوال نرود.
۴- میگویند این جمله تهدید نیست. فرق است بین هشدار و تهدید. تهدیدکننده باید امکانش را هم داشته باشد. ما چه امکاناتی داریم؟
۵- معتقدند این هشدار میتواند شامل کسانی باشد که امروز علی رغم نظر صریح رئیس جمهور، باز هم شعار مذاکره با ترامپ را میدهند!
۶- معتقدند ادعای علیه آنان، به نوعی متهم کردن فیضیه به تروریسم است.
۷- میگویند اگر شعار آنان دوپهلو بوده است، چرا رئیسجمهور که شعارهای دوپهلو و بلکه صریحی نسبت به خیلی از معتقدات دینی و انقلابی داشته، مورد سوال قرار نمیگیرد؟ (موارد مستندی هم ارائه میکنند.) ۸- میگویند استخر فرح نماد است. عاقبت فرح مراد است!
بدفهمی از یک شعار خاص نباید موجب کیفرخواست علیه آنان شود.
۹- در مورد عبارت روی دستهی پلاکارد هم میگویند این مسئله کاملا مرسوم است و مساجد و هیئات و حسینیهها و تشکلهای دینی محل مشخصی را تعیین میکنند که لوازم تبلیغی دور ریخته نشود.
۱۰- میگویند مقابل جریان "انقلاب زدایی" در حوزه ایستادهاند و هیچ رسانه و نهاد رسمی هم اقدامات و مواضع آنان را منعکس نمیکند.
۱۱- از دستبند و چشم بند و بازداشت انفرادی هم به شدت گله مندند.
۱۲- از رهنمودهای رهبری در دیدار دانشجویی سال ۹۱، که نباید با جوانان انقلابی برخورد شود هم مستندات خوبی داشتند.
۱۳- معتقد بودند فلسفه دادگاه ویژه روحانیت برای برخورد با گردن کلفتها بوده نه طلبههای انقلابی.
*پی نوشت*
آنان آماده گفتگوی رسانهای با هر منتقدی هستند. تنها راهحل اکثر بحرانهای سیاسی داخلی فقط "گفتگو" است. چرا در آستانه دهه پنجم انقلاب شکوهمند اسلامی که شعار آزادی سرلوحه آن بود تا این اندازه از گفتگوی صریح با یکدیگر واهمه داریم؟
چرا باید همه راهها به دستگاه قضایی ختم شود؟