«مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری پنجشنبه ۲۵ مردادماه، تنها چند روز قبل از کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸ مرداد تشکیل گروهی موسوم به «گروه اقدام ایران» را اعلام کرد.
او «برایان هوک» را که در حال حاضر مدیر دفتر برنامهریزی سیاسی وزارت خارجه آمریکا است را به عنوان رئیس این گروه تازه تشکیل منصوب کرد.
اصلیترین سیاست دولت ترامپ در قبال ایران
هر چند «پامپئو» و «برایان هوک» هر دو در جلسه روز پنجشنبه پیگیری براندازی در ایران به عنوان یکی از اهداف گروه جدید را رد کردند، بر کسی پوشیده نیست که تغییر نظام حاکم اصلیترین هدفی است که دولت ترامپ تحت تأثیر لابیهای صهیونیستی-عربی، در قبال ایران دنبال میکند.
پامپئو، آنطور که رسانههای صهیونیستی تیرماه سال جاری گزارش دادند، در رأس کارگروهی قرار دارد که طرحی «مخفیانه» برای ناآرام کردن ایران و براندازی را در دستور کار قرار دادهاند.
طبق نوشته پایگاه آکسیوس یکی از محورهای این کارزار را فعالیتهای تبلیغاتی و حضور در شبکههای اجتماعی برای سیاهنمایی از اوضاع اقتصادی-اجتماعی در ایران تشکیل میدهد. پامپئو، از زمان حضور در وزارت خارجه آمریکا تلاشهای تبلیغاتی-رسانهای متعددی در همین راستا داشته است.
پیش از این خبرگزاری فارس در خبری اختصاصی گزارش داده بود که کنگره آمریکا وزارت خارجه این کشور را به هماهنگی فضاسازی رسانهای و ایجاد جو روانی علیه ایران مأمور کرده است.
اندیشکده هریتیج
او اندکی بعد از به دست گرفتن سکان وزارت خارجه آمریکا در اردیبهشت سال جاری اعلام کرد قصد دارد راهبردش در قبال ایران بعد از خروج از توافق هستهای را در جلسهای در اندیشکده نومحافظهکار «هریتیج» اعلام کند.
پامپئو بخش زیادی از این سخنرانی که از قبل برای آن تبلیغات گستردهای به عنوان رونمایی از راهبرد آمریکا در قبال ایران انجام شده بود را به سیاهنمایی از اوضاع اقتصادی-سیاسی و اجتماعی ایران اختصاص داد.
علاوه بر این، ۱۲ شرطی که پامپئو در همین سخنرانی در ۳۱ اردیبهشتماه به عنوان پیششرط توافق جدید با ایران مطرح کرد، شکی باقی نگذاشت که راهبرد جدید او-آنطور که یک رسانه آمریکایی نوشته بود-از براندازی فقط اسمش را کم داشت.
توئیتر و فضای مجازی
وزیر خارجه آمریکا در فضای مجازی هم جزو فعالان کمشماری است که عطش براندازی دارند ظاهراً، همانند برخی از آنها برای سیاهنمایی شایعاتی که شنیدنش برایش خوشایند است را به عنوان واقعیت منتشر میکند.
پامپئو بارها در توئیتر آمارهایی را علیه ایران منتشر کرده که به دلیل مبهم بودن و شایعهمحور بودنش، توجه مخاطبان را بیش از آنکه متوجه محتوای آن پیامها کند به سمت انگیزههای خود او از انتشار آنها سوق داده است.
در یک مورد او روز اول تیرماه پامپئر نموداری مبهم منتشر کرد که ظاهراً قصد داشت رشد اعتراضات خیابانی در ایران بعد از روی کار آمدن ترامپ را نشان دهد. اما نکته جالب درباره آن این بود که نه مشخص بود آمارهای نمودار از کجا اقتباس شدهاند و نه میشد فهمید محور عمودی نمودار چه شاخصی را نشان میدهد.
در این نمودار که عکس آن را در بالا میبینید، محور افقی بازه زمانی ژانویه ۲۰۱۷ تا ژانویه ۲۰۱۸ را نشان میداد، اما مشخص نبود پامپئو قصد داشت روی محور عمودی چه متغیری را نشان دهد که دامنه تغییرات آن بین ۰ تا ۶۰۰ است و شاخص اعتراضات در ایران به شمار میرود.
خبرنگاران یک روز بعد از سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره منبع این آمارها و دلیل مبهم بودن این نمودار، سئوال پرسیدند، اما او نتوانست به این سئوالها پاسخ دهد. «هیثر ناوئرت» در پاسخ به این سوال که منبع این آمارها چیست گفت: «دولت شما.»
پامپئو در حال حاضر هم گاه و بیگاه در توئیتر آمارها یا ادعاهای مشابهی درباره ایران مطرح میکند.
سخنرانی کتابخانه ریگان
دیگر اقدام تبلیغاتی «پامپئو»، سخنرانی اول مردادماه در کتابخانه ریاستجمهوری «رونالد ریگان» بود، در جمع گروهی که ادعا میشد ایرانیها در آمریکا هستند، اما تصاویر منتشرشده از آن نشان میداد در صد اندکی از حاضران در واقع ایرانی هستند.
او در آن سخنرانی هم تلاش برای ترویج فضای یأس و ناامیدی و ترسیم چهرهای ناکارآمد از حکومت ایران را محور اصلی سخنرانیاش قرار داد.
- ایده کهنه با نامهای جدید
اما آیا تلاش برای تغییر نظام ایران، هدفی است که با آمدن پامپئو شکل گرفته است؟ شواهد مختلف حاکی است که پاسخ این سوال منفی است و نه تلاش برای تغییر نظام سیاسی ایران هدفی است که در دولت فعلی آمریکا شکل گرفته باشد و نه تشکیل ساختارهایی مانند «گروه اقدام ایران»، علیرغم نام جدیدش، بدون سابقه به شمار میرود.
در واقع، با آنکه آمریکا در توافقنامه الجزایر، بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی متعهد شده در امور داخلی ایران مداخله نکند، تلاش برای تغییر حکومت ایران همواره در دستور کار سیاستمداران در واشنگتن قرار داشته است.
این هدف، البته در مقاطعی با روشهای سخت و در مقاطعی با الگوهای براندازی نرم و در پوشش برنامههای وزارت خارجه آمریکا موسوم به دموکراسی و حقوق بشر پیگیری شده است.
مرکز تحقیقات کنگره آمریکا در گزارشی سال ۱۳۹۵ هزینه صدها میلیون دلاری که دولتهای مختلف آمریکا تنها بعد از سال ۲۰۰۴ برای اثرگذاری بر تحولات داخلی ایران هزینه کردهاند را مستند کرده است.
در این گزارش البته هزینههایهایی که دولتها به صورت مخفیانه برای پیگیری این هدف اختصاص دادهاند اشارهای نشده است. در یک مورد به عنوان مثال، «سیمور هرش»، روزنامهنگار تحقیقی آمریکا ۷ جولای ۲۰۰۸، حدود یک سال قبل از انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ گزارش داد دولت بوش دستور آغاز «عملیاتهای مخفیانه در ایران» با هدف ثباتزدایی از این کشور را صادر کرده و کنگره با درخواست بودجه ۴۰۰ میلیون دلاری او در این راستا موافقت کرده است. این عملیاتهای مخفیانه، دامن زدن به اختلافهای قومیتی در ایران و حمایت از «سازمانهای مخالف» با حکومت ایران را شامل میشد.
«گروه اقدام ایران» هم پیش از هر چیز یادآور دهها ساختار و گروه دیگری است که دولت آمریکا برای هماهنگ کردن تلاشهایش در راستای تغییر نظام ایران راهاندازی کرده است. «کاندولیزا رایس»، وزیر خارجه دولت جورج بوش به عنوان مثال، «دفتر امور ایرانیان» را سال ۲۰۰۶ با ۸۵ میلیون دلار بودجه برای ارتباطگیری با مخالفان ایران و در نهایت تغییر نظام جمهوری اسلامی راهاندازی کرد.
«مارک دابوویتز»، یکی از اصلیترین معماران سیاستهای ترامپ علیه ایران در مصاحبهای روز جمعه گفته دولت آمریکا با تشکیل «گروه اقدام ایران» الگویی که «رونالد ریگان» علیه شوروی در پیش گرفت را دنبال میکند.
این جملات «دابوویتز» شباهت قابلتوجهی با سخنانی دارد که در اسناد وزارت خارجه کاندولیزا رایس درباره اهداف تشکیل «دفتر امور ایرانیان» آمده بود.
در یکی از اسناد وزارت خارجه آمریکا نوشته شده بود که «دفتر امور ایرانیان» با الگوگیری از «پایگاه ریگا» که در دوران جنگ سرد برای فروپاشی شوروی در لتونی مستقر شده بود ایجاد شده: «الگوی ما، پایگاه ریگا است که ایالات متحده در جریان دهه ۱۹۲۰ در حوزه بالتیک ایجاد کرده بود.»
«دفتر امور ایرانیان»، علیرغم تمام اهداف بلندپروازانهای که در آن زمان برایش تصور میشد، اکنون منحل شده است.