گفتهاند و چه نیک دُرّ سخن سفته اند که آدمی را میباید از دوستان و همنشینان شناخت و از طرفی این نشست و برخاست با پدیدههای نظام هستی است که طبع آدمی را عوض میکند، چونان رفت و آمد با همنوعان. ذی القعده که هیئت لغویش ما را به مجالست و قعود میاندازد همان نشستی است که مقدمه برخاستن و قیام و قصد کردن (برداشتی که از لفظ ذیالحجه میشود. در ذی القعده آدمی و آدم (ع) بر زمین قرار گرفت و صد البته بی قرار شد از هبوط، اما به هر حال برای هر حرکتی، سکون و سکون لازم بود و خدای تعالی این بستر را از کنار کعبه در بیست و پنجم همین ماه گسترانید تا هر کس آهنگ عزیمت میکند از این منزلگاه و به سوی این میقات پیمان پایداری و احرام دلدادگی ببندد. ذی الحجه که در حقیقت، ماه قصد کردن و آهنگ مقصود نمودن است پس برای هر راهی ناگزیر مرکبی راهوار، زمینی فراخ و اقامتگاهی آرام در میانه راه، مأمون از قاطعان طریق، ناگزیر است. (عباراتی که در وصف اسباب نیل به مقصود گفته شد در اور اوصاف ذی القعده و مندرج در متن ادعیه و احادیث درباره این ماه است). بشر با سکونت در زمین، اول استکانت (ناتوانی خود را دریافت در تأمین نیازهای اولیه خویش و اینکه که چقدر محتاج الهام و عنایت خداست.
پس در هنگامه هبوط و حضور در زمین به زبان قال، حال، استعداد و وجود خویش لب به نیایش و ستایش خالقش گشود و صد البته فارغ از همه اینها چاره غم و غربت خویش را در نجوا و راز و نیاز با ذات لایزال جستجو کرد. بنابر صریح احادیث روز 25 ماه ذیالقعده زمین گسترانیده شد، کعبه منصوب گردید و آدم هبوط کرد. (کافی/ ج4/ ص 149. نیز ر.ک: تهذیب الاحکام/ ج4/ ص304). لذا سید بن طاووس در کتاب عظیم الشان خویش «اقبال الاعمال» درباره حقیقت این ماه شریف میفرماید: «گویا این ماه مرکب راهواری است که به تو اهدا شده تا تو را به جایگاه بالا و مواطن زیبا و عطاهای فراوان و با عظمت که در نهفته شده است برساند» (إقبال الاعمال/ ج2/ ص11/ ترجمه محمد روحی، سماء قلم).
برای صاحبان عزم در ذی القعدة و راهیان حج کوی دوست در ذی الحجة فرقی نمیکند، چه کعبه مقصود، منظور باشد و چه خانه منسوب به محبوب! چه بهشت مشهد الرضا در 23 ذی القعده باشد، چه ایوان نجف لاهوت ابد بارانداز دل او باشد در عید غدیر خم و چه حاجی طوف حریم حرم در سرزمین وحی، قدمگاه صدیقه اطهر! فاطمه مطهّر «صلوات الله علیها» هرکجا باشد جلوه جانانه اوست، هرچند کمال و تمامیت همه اینها را در لقاء و رضای امام مییابد، گِرد حریم یار نیز به دنبال دیدار با دلدار است، چراکه امام باقر (ع) فرمود: «تمام الحج لقاء الامام» و چونانکه در جامعه کبیره، امام هادی (ع) فرمود: «و من قصده توجّه بکم: و هرکس قصد خدا کرد به شما توجه نمود» باید قدر غدیر بدانند و آن را بر صدر بنشانند نه اینکه با على غدیر، غدر(1) کنند و با پیامبر مباهله.
اهل دعا و ولا، نخ تسبیح و رشته مودّت را گم و یا رها نمیکنند، میدانند هر چه هست در خانه اصحاب کساء، خاندان هل أتی، زیر نگین صاحب لوا و در شفاعت و شهادت مادر اولیاست. به باور نگارنده سیر در سماء و سیاحت و سباحت در بحار عظمتهای این دو ماه شریف که به مثابه سکوی پرش با بال نیایش و تولّی است، در این مختصر نمیگنجد، بسیاری سخنها و سوغاتیهای ناب و شیرین داشتیم که به جهت رعایت اختصار از آن گذشتیم.
1ـ مکر و حیله و دشمنی
هجرت از بیت نفس، مصداقی از حج ابراهیمی
تا اینجای سخن معلوم شد بعضی زمانها و زمینها و مکانها، شرف و مکانت و جایگاه ویژهای دارند به اعتبار مصاحبت و همجواریشان با حقائق عالم عِلوی که در لباس مناسک و عبادات و اعتبارات دنیوی ظهور و بروز میکند. دهه اول ذیالحجه که قلم قسم الهی در طلیعه سوره مبارکه فجر برا آن رفته است (و در روایات بر نمط بیان مصداق، آن را سورة الحسین «علیهالسلام» نیز گفتهاند) در کوچ به منزل معشوق و سفر آفاقی و انفسی و هجرت از بیت مظلم نفس که از مصادیق بیرونی و عینی آن حج ابراهیمی است، مدخلیتی تام و تمام در به ثمر رساندن سکینه و عزم شاکله یافته در ذی القعده معطوف به نیت سالم و عمل صالح دارد (معانی که در حقیقت لفظ و معنای این دو ماه اشراب شده است). قصد قلبی و حرکت وجودی با همت عالیه در این ماه سامان مییابد، برای همه آنان که دغدغه «بهبود سبک زندگی» خویش را دارند و صد البته برای سالکین و آنانکه آهنگ راهیابی به عقبههای دشوار عرفان ربّ کردهاند، برای همین اربعین موسوی ـ چهل روزی که نوع عرفا برای عزیمت از منزل به منزلی و تحصیل عزم و اراده آهنین آن را مبنای جهش سلوکی خویش قرار میدهند از ابتدای ذی قعده تا ده روز ابتدایی ذیالحجه ـ نیز ناظر به همین ایام مبارکه و بر اساس چهل شبانه روز میقات حضرت موسی «علا نبیا و آله و علیه سلام» است. لذا در آن روایت مشهور، پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هیچ روزی که به جا آوردن عمل صالح در آن نزد خداوند عزوجل محبوب باشد بهتر از روزهای دهگانه ـ یعنی دهه ذی الحجه ـ نیست. عرض شد ای رسول خدا! حتی جهاد در راه خدا؟ فرمود: حتی جهاد در راه خدا، مگر آن کسی که با جان و مال خود خارج شود و دیگر باز نگردد» (اقبال الاعمال، ج 2، ص 30).
محمد ارشادی مقدم، استاد دانشگاه و دعاپژوه