سریع‌القلم: دولت، آمریکا را نمی‌شناخت وگرنه وعده‌های برجامی نمی‌داد

محمود سریع‌القلم در مصاحبه با «اندیشه پویا» گفته است: همزمان با مذاکرات ایران و قدرت‌های جهانی، فضایی در کشور ایجاد شد که می‌گفت اگر برجام شکل بگیرد، تحریم‌ها برداشته می‌شود، سرمایه‌گذاری خارجی فوراً شروع می‌شود و همه مشکلات حل خواهد شد. این تصور از برجام از ابتدا ‌اشتباه بود. من متعجبم که چرا موضوع به جامعه دقیق منتقل نشد؟ چرا خیلی صریح به افکار عمومی گفته نشد که ما با آمریکا چندین مسئله اختلاف‌برانگیز داریم و چرا نگفتیم که خیلی از این مسئله‌ها را نمی‌توانیم حل کنیم اما مسئله هسته‌ای را می‌توانیم حل کنیم؟ وزارت خارجه به گونه‌ای وانمود کرد که انگار با برجام همه مسائل حل خواهد شد و این ‌اشتباه بود.

وی می‌افزاید: پیش‌تر هم گفتم که بخشی از مشکلات ما به مسائل شناختی بر می‌گردد. اگر کسی آمریکا را بشناسد می‌داند که در سیاست‌گذاری‌های دولت و حاکمیت آمریکا نسبت به ایران و منطقه خاورمیانه، جایگاه یهودیان آمریکا بسیار تعیین‌کننده است و موضع آنها در بیست سال اخیر ثابت بوده است. آنها می‌گویند که آمریکا و ایران نمی‌توانند مسائلشان را در حوزه‌های هسته‌ای، اقتصادی و تاریخی مثل بیست و هشتم مرداد و گروگان‌گیری حل کنند و به مسئله اسرائیل نپردازند آنها مدعی‌اند که هیچ کدام از این موضوعات حل نمی‌شود مگر اینکه آن موضوع مدنظر آنها هم حل شود.


سریع‌القلم گفت: ساده‌انگارانه بود که تصور می‌کردیم اگر در مسئله هسته‌ای با آمریکا توافق کنیم، آمریکایی‌ها اعم از خزانه‌داری و کاخ سفید و کنگره آمریکا دیدگاهشان را نسبت به ما تغییر می‌دهند و تحریم‌ها تخفیف پیدا می‌کند، این دیدگاه رومانتیک شاید ناشی از فقدان شناخت آمریکا بود.


به نظر می‌رسد قدری عجله وجود داشته که گشایشی برای کار اقتصادی صورت پذیرد. شاید افراد متوجه نقش قدرتمند لابی‌ها در آمریکا نبودند.


وی در ادامه گفته است: حدود ۲۰  سال است که این تخیل در دستگاه دیپلماسی ما وجود دارد که ما می‌توانیم اروپا را از آمریکا جدا کنیم،  این نشان‌دهنده این است که ما مطالعات را جدی انجام نداده‌ایم که بفهمیم سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) چه تشکلی است و نمی‌دانیم که اقتصاد، سیاست، امنیت و فرهنگ اروپا و آمریکا چقدر به هم پیوسته است؟ OECD یک بلوک عظیم است و ۷۰ درصد اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. ارقام تجارت بین اروپا و آمریکا را باید مطالعه کنیم تا متوجه شویم که سیاست اروپا و آمریکا را نمی‌توان از هم جدا کرد. آمریکا با اتحادیه اروپا ۶۸۶ میلیارد دلار، با چین ۶۳۶ میلیارد دلار، با کانادا ۵۸۲ میلیارد دلار و با ژاپن ۲۰۴ میلیارد دلار تجارت می‌کند. حتی آمریکا با مکزیک ۶۱۶ میلیارد تجارت دارد و فقط از مکزیک، آمریکا سالانه ۱۲ میلیارد دلار میوه و سبزیجات وارد می‌کند حتی روسیه هم نتوانسته سیاست اروپا و آمریکا را از هم جدا کند.


سریع‌القلم درباره سرنوشت برجام پس از خروج آمریکا گفت: عمده گشایشی که در برجام قرار بود تحقق پذیرد متوجه آمریکا است و اگر آمریکا از آن خارج باشد، بقیه اعضا نقش بنیادی ندارند. اروپایی‌ها توان اقناعی نسبت به سیاست آمریکا در رابطه با ایران را ندارند. به یک معنا ما به نقطه صفر در مشکلات ایران و آمریکا بازگشته‌ایم و اگر از تحریم‌ها صحبت می‌شود، ناشی از این وضعیت است.


اظهارات اخیر سریع‌القلم از موضع دانای کل و اینکه «می‌دانستم برجام به ثمر نمی‌نشیند» درحالی است که وی در اوج مذاکرات، از موضع دفاع از رویه دولت روحانی به صداوسیما و منتقدان حمله کرده و گفته بود: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیاری ضعیف است. درنتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت می‌شویم. صداوسیمای ما هم متاسفانه به این جریان کمک می‌کند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتی‌اش است، درباره جریان هسته‌ای نظرخواهی می‌کند.»


سریع‌القلم در مصاحبه اخیر مدعی شده «ریاست جمهوری محدودیت‌های فراوانی دارد و توان تغییر در سیاست‌ها را ندارد. در بهترین شرایط شاید بتوان ۱۰ تا ۱۵ درصد اصلاح ایجاد کرد»! البته این قبیل شبه‌روشنفکران متلون مزاج معمولا در انتخابات، حامی نامزدهای مخالف‌خوان هستند اما وقتی وعده همان نامزدها خلاف واقع از آب درمی‌آید مدعی می‌شوند فاقد اختیار است؛ حال آن‌که در همین ماجرای برجام، نظام با وجود بدبینی مطلق به آمریکا و اروپا، اجازه داد نظر صددرصد غلط برای چندمین بار به بوته آزمون گذاشته شود.