ابزار غرب دوستان برای ایجاد دوقطبی در سیاست خارجی

 با نگاهی به روند‌های جهانی ساختار قدرت در عرصه بین الملل این ویژگی در حال شکل گیری است که تغییر جدیدی در عرصه قدرت در حال شکل گیری است که یکی از اصلی‌ترین خصوصیت‌های آن تقابل با یکجانبه گرایی و هژمون گرایی تک بعدی آمریکاست. جنگ تعرفه‌ها که از بهمن سال گذشته به این سو ابعاد جدی تری به خود گرفته، باعث شده تا ائتلاف سازی بین المللی میان کشور‌های آسیایی و اروپایی برای مقابله با آن شکل گیرد. چین و روسیه از بازیگران اصلی و قدرتمند در این ائتلاف سازی هستند و افزایش دادوستد‌های دیپلماتیک در پایتخت‌های این دوکشور گویای واقعیت جدیدی است که ایران نیز به آن به سرعت پی برده است.

در همین زمینه است که پس از شکست سیاست بهبود روابط محض با غرب در برجام، گرایش سیاست خارجی کشور در حال ایجاد موازنه دیپلماتیک میان شرق و غرب است. در نشست «تجربه ماندگار» در ۱۸ اردیبهشت امسال، علی اکبر ولایتی، مشاور بین الملل رهبر معظم انقلاب در بخشی از اظهاراتش درباره برجام به موضوع «سیاست نگاه به شرق» سخن گفت. او مصداق‌های بارزی از دلایل پررنگ کردن این سیاست بیان کرد. وی معتقد بود که ایران در تعامل با غرب نمی‌تواند هرگز منافع خود را به صورت کامل تامین سازد و در چند دهه اخیر با توجه به تمایل سیاستمداران و روشنفکرانی ایرانی برای افزایش روابط با غرب، همواره شکست نتیجه این تعاملات و اعتماد‌ها بوده است. ولایتی در تشریح سیاست نگاه به شرق و دلایل تاریخی آن گفته بود: «روسیه نه می‌تواند و نه بنا دارد که به ایران زور بگوید. با این کشور در خصوص مسائل دفاعی در حال همکاری هستیم و تقریباً هرچه خواستیم کم و بیش به ما داده است. این رآکتوری که روس‌ها درست کردند آلمانی‌ها قرار بود درست کردند که بعد از انقلاب رفتند و یک قدم کوچک برنداشتند. اما روس‌ها رآکتور را درست کردند و چیز‌هایی به ما دادند که یک پیچش را اروپایی‌ها نمی‌دهند.»

 

روسیه هراسی؛ ابزار غرب دوستان برای ایجاد دوقطبی در سیاست خارجی

 

ولایتی همچنین در رابطه با افزایش روابط با چین به سوابق روابط اقتصادی میان دو کشور پرداخت و عنوان کرده بود: «چین در اوج تحریم‌ها با ما همکاری کرد و ۵۲ میلیارد دلار حجم مبادلات ما با چین بود که البته فاصله‌ی این رقم با کشور دوم بسیار زیاد است. رهبر معظم انقلاب سال‌ها قبل نگاه به شرق را فرمودند: و در دیدار با رئیس جمهور چین گفتند که طالب روابط راهبردی با چین هستیم و آن‌ها نیز این نکته را گفته بودند. چینی‌ها طالب کارکردن در پارس جنوبی و آزادگان هستند؛ بنابراین نگاه راهبردی به شرق راحت‌ترین کاری است که از طریق آن می‌توانیم از شر قایم باشک بازی‌های غربی‌ها خلاص شویم. نباید تحت تاثیر فضاسازی افرادی که غربگرا هستند و پاریس را از مسکو بیشتر دوست دارند قرار بگیریم.»

تغییر سیاست راهبردی ایران از نگاه غرب به سمت شرق و خصوصا همکاری‌های دفاعی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی با چین و روسیه در آن سخنرانی ولایتی در همان زمان به سرعت با واکنش تند اصلاح طلبان و فعالان رسانه‌ای و سیاسی حامی جنبش سبز و حتی ضدانقلاب روبه رو شد. اکبر گنجی؛ فعال جنبش سبز و خارج نشین در یادداشتی تند و بدبینانه با عنوان "ایران را به امید روسیه و چین از صفحه روزگار محو نسازید" به نقد رویکرد روسیه و چین در قبال ایران در سال‌های گذشته پرداخت. از همکاری روسیه و چین در رای مثبت به قطع نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، پشت پا زدن روسیه به ایران در سوریه، همکاری گسترده روسیه و اسرائیل، وجه مصالحه شدن ایران در روابط پوتین و ترامپ، خروج چند شرکت روسی پس از اعلام مواضع ترامپ پرداخته و نوشت: «ایران در هر صورت باید در برجام باقی بماند. این تنها شانس ایرانیان برای دوری از تجاوز نظامی به ایران و کلنگی کردن کشور است.»

چنین رویکرد بدبینانه‌ای نسبت به چین و روسیه درحالی صورت می‌گیرد که تا به امروز در مناسبات بین الملل این دو کشور به عنوان کشور‌های متحد در کنار ایران حضور داشته اند. ایران و روسیه در سوریه ائتلافی تشکیل دادند که توانست بسیاری از محاسبات مخالفان بشار اسد را برهم بریزد. چین یکی از مشتریان باثبات و همیشگی نفت ایران حتی در بدترین شرایط تحریمی بوده است، درحالیکه کشور‌های اروپایی در همان ابتدای شروع تحریم‌ها به سرعت به سمت اجماع سازی علیه ایران حرکت کردند. از سوی دیگر افزایش تهدید‌ها و تقابل گرایی غرب علیه ایران، این الگو را ایجاد می‌کند تا ایران سیاست خارجی خود را چند وجهی سازد و دیگر نمی‌توان با انگاره‌های ایستای دهه‌های گذشته برای بهینه سازی رویکرد‌های سیاست خارجی بهره برد؛ چرا که تهدید‌های نوظهور مقتضیات خود را می‌طلبد.

سفر ولایتی به مسکو و ادامه بدبینی‌ها

شکست برجام و خروج یکجانبه آمریکا از آن تجربه‌ای گرانبها بود تا سیاست خارجی دولت با واقعیات در عرصه بین الملل تطبیق پیدا کند. حسن روحانی سابقه سال‌ها مذاکره و مبادلات دیپلماتیک با کشور‌های مختلف را در پرونده خود دارد. از زمانیکه وی دبیر شورای عالی امنیت بود، مذاکره بر سر پرونده هسته‌ای در سال‌های ابتدای دهه ۸۰ شمسی در دستور کار این شورا قرار گرفت و وی به شیخ دیپلماسی ایران تبدیل شد. هرچند وی در مذاکره با تروئیکای اروپایی معتقد بود که می‌بایست با آمریکا برای حل پرونده هسته‌ای به تعامل پرداخت با این حال این رویکرد در سال ۹۲ بار دیگر در سیاست خارجی کشور قوت گرفت و روحانی در قامت رئیس جمهور توانست رویکرد خود را در تعامل با آمریکا به عنوان کشور تصمیم گیرنده به پیش ببرد. برجام تجربه این رویکرد بود و شکست آن نیز به عنوان شکست سیاست نگاه به غرب باید تفسیر شود. برهمین اساس است که ۵ سال زمان از دولت تدبیر و امید صرف برجام و بهره برداری از آن شد، ولی نتایج آن کاملا برخلاف رویکرد‌های غربگرایانه بود. از این رو پس از خروج آمریکا از برجام دولت نیز خود را برای تقابل با تحریم‌های جدید آمریکا اجبارا در شرایطی دیده است که می‌بایست به سرعت برای جلوگیری از بن بست اقتصادی، جبهه‌های ائتلافی جدیدی در سیاست خارجی باز کند. سفر دکتر روحانی به روسیه و چین در ماه گذشته تبلور این سیاست بود. افزایش روابط با کشور‌های آسیایی مانند چین و روسیه در اوراسیا از جمله محور‌های تبلور سیاست نگاه به شرق از سوی دولت است. سیاستی که باعث شده تا رئیس جمهور برای تقویت آن از اهرم‌های حاکمیتی نیز بهره ببرد.

روسیه هراسی؛ ابزار غرب دوستان برای ایجاد دوقطبی در سیاست خارجی

 

در سیاست نگاه به شرق نوعی انسجام در میان قوا و دستگاه‌های حاکمیتی وجود دارد. براساس گفته یکی از نمایندگان مجلس، رئیس جمهور از رهبر معظم انقلاب درخواست می‌کند تا از کمک شخصیت‌های باسابقه در سیاست خارجی استفاده کند. از این رو علی اکبر ولایتی مامور می‌شود تا پیام رئیس جمهور به پوتین و همچنین پیام شفاهی رهبر انقلاب را به رئیس جمهور روسیه منتقل کند. ابولفضل حسن بیگی؛ عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کشور در این زمینه اظهار کرده است: «رئیس جمهور با توجه به شرایط فعلی از مقام معظم رهبری کمک خواستند که با توجه به مذاکرات پیچیده و شرایطی که وجود دارد، از شخصیت‌هایی که تجربیات خوبی دارند برای کمک به دولت استفاده شود. بنا به درخواست آقای روحانی، رهبر انقلاب اجازه دادند که آقای ولایتی به کمک دولت بیاید.»

انتقاد‌های بدون مبنا به سفر ولایتی

با وجود پشتوانه حکومتی و حاکمیتی سفر ولایتی به مسکو و دیدار با پوتین که نتایج درخور توجهی نیز به دنبال داشت، ولی انتقاد‌ها نسبت به این سفر از جنبه‌های مختلفی وجود داشت. انتقاد به سیاست‌های منطقه‌ای و بین المللی حاکمیت و نادیده گرفتن دستگاه سیاست خارجی کشور برای انجام مذاکرات بین المللی و راهبردی، از جمله محور‌هایی بوده که از سوی برخی از رسانه‌ها مدنظر قرار گرفته بود. همچنین عدم افشای محور‌های مذاکرات و توافقات از دیگر نقد‌هایی بود که وجود داشت. این نقد‌ها بیشتر شکلی بود، ولی انتقادات ماهیتی نسبت به افزایش روابط با شرق و بدبینی مزمن در مقابل روسیه از جمله جنبه‌هایی بود که در برخی از رسانه‌های اصلاح طلب دنبال می‌شد.

روزنامه اصلاح طلب بهار درست یک روز پس از سفر ولایتی به مسکو در مطلبی با عنوان" آیا درنهایت پوتین ایران را قربانی خواهد کرد" عنوان کرده بود که با توجه به توافقات پشت پرده میان روسیه، آمریکا، اسرائیل و برخی از کشور‌های عرب و سفر  ولایتی به این کشور، توپ در زمین مسکو برای تصمیم گیری است. این روزنامه همچنین به اقدامات مسکو در چند دهه اخیر در عدم توجه به منافع ایران و دور زدن کشور اشاره کرده است.

روزنامه جمهوری اسلامی نیز به نقد سفر خارجی ولایتی به مسکو پرداخت و با توجه به اظهارات ولایتی مبنی بر سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری مسکو در ایران آن را سیاست تبادل کالا در مقابل نفت تفسیر کرد. این روزنامه در بخشی از گزارش خود علاوه بر انتقاد از عدم به کارگیری ظریف برای انجام سفر عنوان کرده بود: «آقای ولایتی در مصاحبه‌های خود، گذشته از اعلام مواضع تکراری مثل عبور نفت از تنگه هرمز و امثال آن، از توافق با روسیه در مورد سرمایه‌گذاری ۵۰ میلیارد دلاری روس‌ها در ایران خبر داد، خبری که به همان اندازه که با بوق و کرنای مخالفان دولت مورد استقبال قرار گرفت، موجب تعجب ناظران سیاسی و اقتصادی شد و نهایتا هم روس‌ها ضمن تکذیب چنین توافقی از برنامه نفت در برابر کالا سخن گفتند! و در بعد سیاسی هم موضوع فشار پوتین برای خروج ایران از سوریه را در دیدارش با ترامپ پیش‌بینی کردند.»

 

روسیه هراسی؛ ابزار غرب دوستان برای ایجاد دوقطبی در سیاست خارجی

 

بسیاری از رسانه‌ها و فعالان اصلاح طلب، اظهارات بهرام قاسمی؛ سخنگوی وزارت خارجه کشور را پیش از انجام سفر ولایتی به مسکو فراموش کرده اند، که این سفر دقیقا در راستای سیاست خارجی کشور قرار داشته است: «پس از خطای راهبردی آقای ترامپ و خروج از معاهده چندجانبه بین المللی برجام، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با اعزام تعدادی از فرستادگان ویژه که حامل پیام مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران هستند دیدگاه‌ها و مواضع کشورمان را در قبال این رفتار خودخواهانه و خلاف موازین بین المللی امریکا برای سایر کشور‌ها تشریح کند. سفر آقای ولایتی نیز در همین راستا و با توجه به ویژگی‌های خاص خود مطرح است.»

با این حال حاشیه سازی پیرامون سفر راهبردی ولایتی به مسکو همچنان ادامه دارد و یکی از اهداف اصلی آن روسیه هراسی و القای آن در افکار عمومی برای جلوگیری از موفقیت سیاست نگاه به شرق است. در همین رابطه ابراهیم متقی؛ استاد برجسته روابط بین الملل نگاه راهبردی ایران در ائتلاف سازی با شرق را یکی از محور‌های اصلی برای جلوگیری از توفق سیاست یکجانبه گرایانه و تهدید آمیز ترامپ دانسته است: «چندجانبه‌گرایی نیازمند همکاری‌های فراگیر در راستای تحقق اهداف مشترک خواهد بود. ایران و روسیه به‌دلیل قابلیت‌های ساختاری و همچنین آسیب‌پذیری‌های منطقه‌ای نیازمند مشارکت در قالب چندجانبه‌گرایی منطقه‌ای خواهند بود. چنین فرآیندی را می‌توان در روابط ایران، روسیه و ترکیه مشاهده کرد. همکاری‌های منطقه‌ای ایران و روسیه را می‌توان در قالب الگوی تعامل چندجانبه در شرایط بحران‌های منطقه‌ای در سیاست بین‌الملل دانست. سفر مشاور امور بین‌الملل مقام معظم رهبری به روسیه را می‌توان به‌عنوان بخشی از سازوکار‌های کنش دیپلماتیک و راهبردی برای تثبیت موقعیت ایران در برابر تهدیدات نامتقارن منطقه‌ای و تهدیدات سازمان‌یافته بین‌المللی دانست. روسیه را می‌توان در زمره بازیگرانی دانست که از الگوی امنیت‌سازی منطقه‌ای ایران حمایت کرده است. مقابله آمریکا با داعش نیز تابعی از الگو‌های کنش سیاسی روسیه در منطقه محسوب می‌شود. تجربه روسیه در تحولات سوریه، نقش ایران را در تحولات بین‌المللی ارتقا می‌دهد.»

به هر حال تقابل سازی در سیاست خارجی ایران میان کشور‌هایی که کمترین آسیب را به منافع ایران در دو دهه اخیر وارده کرده اند، یکی از سیاست‌هایی است که نه تنها از سوی کشور‌های متخاصم تهران بلکه در رویکرد‌های بدبینانه داخلی نسبت به آسیا نیز دیده می‌شود. در همین زمینه بسیاری سفر ولایتی به مسکو را تنها در زمینه حضور ایران در سوریه و چانه زنی با پوتین ارزیابی کردند که با محتوای اصلی سفر تفاوت ذاتی دارد. ایران در حال ائتلاف سازی است و در تحرکات جدید دیپلماتیک خود نشان داد که دیگر در انتظار غرب برای گشایش‌ها و پیگیری منافع خود در منطقه و حوزه بین الملل نخواهد ماند و زمین‌های جدیدی را برای پیشبرد منافع اش خواهد گشود؛ هم راستا بودن این سیاست در میان تمامی دستگاه‌های داخلی و قوا نیز وجود دارد و پس از سال‌ها و با توجه به شکست سیاست صرف نگاه به غرب، تهران در حال ایجاد موازنه در رویکرد‌های نگاه به شرق و غرب است. هماهنگونه که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر خود خواهان افزایش روابط با کشور‌های آسیایی و اروپایی شده اند، سیاست خارجی ایران در حالا تغییر همه جانبه گرایانه روابط با کشور‌های جهان و به ویژه کشور‌های نوظهور و توسعه یافته در آسیا، آفریقا، اوراسیا و آمریکای لاتین است.