«شما [صهیونیستها] 25 سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا 25 سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت».
این تعبیر رهبر انقلاب در 18 شهریور 1394 که به عنوان جمله سال رهبری از نگاه کاربران سایت KHAMENEI.IR نیز انتخاب شد، واکنشی بود به ادعای سران رژیم اسرائیل مبنی بر اینکه با برجام، تا 25 سال خیالشان از بابت ایران راحت خواهد بود.
این سخن آیتالله خامنهای مورد توجه جدی رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت و بازتابها و پیامدهای گوناگونی داشت.
از نصب تابلو «روزشمار نابودی اسرائیل» در میدان فلسطین تهران تا واکنش بنیامین نتانیاهو که «این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. اسرائیل قوی است و قویتر خواهد شد».
به هر حال بسیاری از تحلیلگران موافق و مخالف، قدرت موشکی جمهوری اسلامی را ابزار اصلی تحقق وعده رهبر انقلاب تلقی نمودند. اما «راهحل اساسی» جمهوری اسلامی ایران برای «مسأله اصلی جهان اسلام» که آیتالله خامنهای در دیدارهای اخیر خود بر آن تمرکز کردهاند، همان «طرح مردمسالارنه» ای است که دو دهه پیش در سازمان ملل متحد به ثبت رسیده است:
«مثل همه کشورهای آزاد دنیا، مردم فلسطین ـ فلسطینیان واقعی ـ بایستی مورد سؤال قرار بگیرند؛ چه مسلمانشان، چه مسیحیشان و چه یهودیشان؛ آنهایی که فلسطینیاند، نه آنهایی که از جاهای دیگر وارد فلسطین شدهاند. آراء آن کسانی که فلسطینی هستند باید مورد مراجعه قرار بگیرد و از آنها نظرخواهی بشود و آنها نظامِ حکومتیِ کشورِ فلسطین را معیّن کنند؛ آن نظام حکومتی نسبت به کسانی که وارد این منطقه شدهاند، [یعنی] صهیونیستها و رؤسایشان و بقیّه، تصمیم خواهد گرفت. راهحلّ فلسطین جز این نیست و این همان نابود شدن و از بین رفتن رژیم باطل و جعلی صهیونیستی است که امروز بر سر کار است؛ و این امر بهطور قطعی در آیندهی نهچنداندوری به حول و قوّهی الهی تحقّق پیدا خواهد کرد.» (25 خرداد 97)
در برخی رسانههای بیگانه اینگونه تلقی شده است که طرح این سخنان، نوعی عقبنشینی تاکتیکی در برابر فشارهای اخیر آمریکا و اروپا برای تنگتر کردن حلقه محاصره اقتصادی ایران بوده است. اما از دید رهبر انقلاب، اقتدار ایران چتری است که میتواند فضای حیاتی برای به نتیجه رسیدن مقاومت مردم فلسطین را تأمین کند. ماجراهای تلخ و شیرین و دور و نزدیک در منطقه نیز نشان میدهد که «سازش با دشمن» هیچگاه نتوانسته پشتوانه مردمسالاری در جهان اسلام باشد؛ دشمن نیز تا جایی که در توان داشته باشد مردمسالاری اسلامی را تاب نمیآورد.
تجربه سازشکاری یاسر عرفات عملاً به خلع سلاح در برابر اسرائیل متجاوز انجامید و از کار فروبسته 70 ساله فلسطین گرهی نگشوده است. همچنان که هرجا مسلمانان مبارز از طریق سازوکارهای انتخاباتی به قدرت رسیدهاند، جبهه استکبار در برابر آنها ایستاده است؛ از الجزایر 1991 تا مصر 2013.
در حالی که گروههای سیاسی مورد حمایت ایران، تجربه متفاوتی را رقم زدهاند. از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین و تشکیل دولت به دست این گروه تا پیروزی اخیر حزبالله در انتخابات پارلمانی لبنان، همگی گویای این حقیقت است که مردمسالاری واقعی جز در پناه مقاومت پدید نیامده و پایدار نمیماند. به این ترتیب، راهحل جمهوری اسلامی برای زدودن «غده سرطانی اسرائیل» از صفحه منطقه، طرحی دو پایه است که مقاومت و مردمسالاری در آن به هم پیوند خوردهاند.
ایران همچنان که فلسطین را برای همیشه خانه فلسطینیان -از هر مذهب و قومی- میداند و گستره آن را از نهر تا بحر میشناسد، از «حق بازگشت» آوارگان و پناهندگان، توقف شهرکسازی برای مهاجران یهودی و همهپرسی از ساکنان اصلی فلسطین حمایت میکند که همگی مطابق اصول حقوق بینالملل و از لوازم برقراری دموکراسیاند. اما برای گرفتن حق ملت فلسطین از رژیم اشغالگری که با تمامی این حقوق غیرقابل انکار سر ستیز دارد، راهی جز در دست گرفتن ابتکار عمل و حمایت از مبارزه مشروع نمیشناسد؛ نه سازش پرهزینهای که طعم زهرآگین آن کام ملتهای منطقه و بهخصوص فلسطینیان را آزرده است.