جناب آقای روحانی، رئیسجمهور محترم کشورمان ظاهرا روی تغییرات قدرت در آمریکا حساب ویژهای باز کرده و اخیرا نیز آدرس و نشانی «انتخابات میان دورهای آمریکا» را به مخاطبان و افکار عمومی کشورمان مخابره کردهاند. با این حال به نظر میرسد در آن سوی آتلانتیک، تحولات دیگری در حال رخ دادن است. «نانسی پلوسی» رهبر دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا صراحتا اعلام کرده در صورت کسب اکثریت کرسیها در انتخابات میاندورهای، استیضاح «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری این کشور، در دستور کار حزب دموکرات قرار ندارد: «فکر نمیکنم استیضاح ترامپ کار درستی باشد. انتخابات ما باید در راستای برآورده کردن خواستهها و نیازهای مردم آمریکا باشد. برای مثال جلوگیری از اجرای قوانین جدید مالیاتی که هوش مردم آمریکا را زیر سوال برده و امنیت مالی آنها را تهدید میکند، باید مساله مورد بررسی باشد».
تحلیل محتوای سخنان نانسی پلوسی چندان پیچیده به نظر نمیرسد! بر اساس اظهارات رهبر دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا، میان رقبای ترامپ بر سر «استیضاح» یا «عدم استیضاح» وی دودستگی وجود دارد. اگرچه برخی سناتورها و اعضای دموکرات مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا خواستار استیضاح ترامپ هستند اما این خواسته به اندازهای فراگیر نیست که عینیت پیدا کند. به عبارت بهتر، حتی اگر دموکراتها بتوانند انتخابات میاندورهای آمریکا را به سود خود به پایان رسانده و «اکثریت مطلق» کنگره را نیز کسب کنند، عزمی برای برکنار کردن ترامپ از قدرت ندارند؛ ضمن آنکه پروسه استیضاح رئیسجمهور آمریکا و برکناری وی از قدرت نیز بسیار پیچیده است.
نکته دیگر اینکه تمرکز اصلی دموکراتها در صورت پیروزی در انتخابات میاندورهای، حول «مسائل اقتصادی» و «مالیاتی» و موضوعاتی خواهد بود که بتواند زمینه لازم را برای پیروزی رقیب دموکرات ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 فراهم آورد. به عبارت بهتر، سران حزب دموکرات قصد ورود به «منازعات سخت» با رئیسجمهور این کشور را ندارند و صرفا در صدد مدیریت [و نه مهار] دونالد ترامپ برخواهند آمد.
اظهارات نانسی پلوسی درست در زمانی است که برخی مسؤولان دولت و حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور، برای مواجهه با سیاستهای برجامی آمریکا، چشم به انتخابات میاندورهای سال 2018 دوختهاند(!) بهتر است آقای روحانی و همراهان ایشان، رؤیای «بازگشت مقتدرانه کبوترها» را از ذهن خود پاک کرده و روی «زمان حال» و «امکانات بالفعل کشور» برای مواجهه با «وضع موجود» متمرکز شوند. سرمایهگذاری روی انتخابات میاندورهای سال 2018 کنگره آمریکا، به معنای ذبح «واقعیات» پای «احتمالات» است؛ احتمالاتی که امکان تحقق آنها هر روز بیشتر کاهش مییابد. یکی از فواید سخنان اخیر رهبر دموکراتهای مجلس نمایندگان- که باید نخستین گام را در پروسه استیضاح رئیسجمهور آمریکا بردارد- میتواند ابطال یا حداقل اصلاح یک «محاسبه نادرست» در ذهن مسؤولان دولت ما باشد. این محاسبه نادرست نهتنها اراده ما را در مواجهه با شرایط موجود تحت تاثیر خود قرار خواهد داد، بلکه منجر به بروز رفتار فرسایشی ما در قبال برجام خواهد شد؛ این دقیقا همان هدفی است که هیات حاکمه ایالات متحده و سیاستمداران این کشور (اعم از دموکرات و جمهوریخواه) به دنبال آن هستند. در صورتی که نوع مواجهه ما با عهدشکنی ترامپ در برجام، به تابعی از «آینده سیاسی آمریکا» تبدیل شود، سرمایهها و رفتارهای ما از سوی طرف مقابل، قابل «رهگیری»، «محاسبه» و «کنترل» خواهد بود.
در شرایطی که ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب به صورت نظاممند و مشترک، تقابل اقتصادی و امنیتی خود با کشورمان را علنی کردهاند و اتحادیه اروپایی نیز رو به بازی پارادوکسیکال و مبهم همیشگی خود در قبال ایران آورده است، «خلق گزارههای تخیلی، کارتونی، غیرواقعی و «خوشبینانه» در ذهن مخاطبان داخلی اساسا معنایی ندارد.
این موضوع، مصداق عینی «مواجهه ایدهآلگرایانه» با «واقعیت» است. یکی از مباحث مهمی که در علوم مختلف شناختی و عملی مورد توجه قرار گرفته است، مرزبندی میان «ایدهآلگرایی» و «واقعیت» است. در صورتی که این مرزبندی بخوبی شکل نگیرد، شاهد خلط این دو و شکلگیری یک خروجی رفتاری «نامطلوب» در سیستم خواهیم بود. این قاعده درباره «برجام» نیز صادق است. آنچه در این معادله باید حرف اول و آخر را بزند «عینیات» و «واقعیات» است نه «احتمالات» و «ایدهآلها»! تضمین دانستن برخی قولهای شفاهی مقامات آمریکایی [از جمله جان کری] در جریان مذاکرات هستهای و تحمل تبعات ناشی از آن، محصول تکیه بر «ایدهآلها و احتمالات» و دوری از «گزارههای واقعی و مطلق» بوده است. در چنین شرایطی، انتظار میرود مقامات دستگاه اجرایی و دیپلماسی، لااقل خطاهای قبلی را درباره برجام تکرار نکنند! با این حال اظهارات اخیر رئیسجمهور محترم نشان میدهد هنوز نگاه ایشان نسبت به تحولات بینالمللی و بویژه رفتار دولت آمریکا
- بویژه دموکراتها- کاریکاتوری است و اصلاح نشده. در نهایت اینکه اظهارات نانسی پلوسی قاعدتا باید حجت را بر مقامات دستگاه اجرایی و دیپلماسی کشورمان تمام کرده باشد. امثال جان کری، وزیر پیشین خارجه آمریکا که اتفاقا خود یکی از اصلیترین مصادیق عهدشکنی آمریکا در قبال برجام محسوب میشود، نهتنها نمیتوانند پیامآور «تغییر رفتار برجامی آمریکا» باشند، بلکه باید نسبت به قول و وعده آنها مبنی بر «تاثیر شگرف انتخابات کنگره بر وضعیت سیاسی ترامپ و برجام» با تردید کامل نگریست. نباید فراموش کرد دموکراتهای آمریکا امتحان خود را در جریان اجرایی شدن توافق هستهای به روشنی پس دادهاند! آقایان وتو نکردن «آیسا» از سوی اوباما را فراموش کردهاند؛ اوباما که جمهوریخواه نبود!
مسعود وحیدی