چند خبر طی روزهای اخیر درروابط رژیم صهیونیستی با اروپا جنجالی شد:
۱- بلافاصله پس از بیانیه خروج آمریکا از برجام، نتانیاهو در پیامی از این اقدام تقدیر کرد و آن را در جهت حل بیثباتی در خاورمیانه دانست و همزمان مرکل، ترزا مِی و مکرون در بیانیه مشترکی از آن ابراز تأسف کرده، این اقدام را موجب افزایش بیثباتی در خاورمیانه اعلام کردند.
۲- سفرای اسپانیا، اسلوونی و بلژیک از سوی کابینه رژیم صهیونیستی فرا خوانده شدند تا مراتب اعتراض اسرائیل نسبت به رأی مثبت آنها در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل به انجام تحقیق بینالمللی در مسأله کشتار دهها فلسطینی در تظاهرات اخیر به ویژه در مرز غزه و روز نکبت به اطلاع دولت آنها برسد.
۳- پس از جشن نتانیاهو برای انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس با حضور ایوانکا ترامپ و علیرغم مخالفت دولتهای اروپایی حتی در شورای امنیت، یک مقام اروپایی به اسرائیل سفر کرد و به کابینه نتانیاهو هشدار داد بیش از حد بر روابطش با ترامپ، سرمایهگذاری نکند، زیرا «او برای همیشه رئیسجمهور نخواهد ماند، کمااینکه کسی تصور نمیکرد میراث اوباما به این زودی نابود شود.»
تیتر رویترز در مورد «خشم اسرائیل» از رأی مثبت و ممتنع چند کشور اروپایی در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل پیرامون انجام تحقیق از کشتار دهها فلسطینی به دست نظامیان آن کشور
آنچه در فضای رسانهایِ این روزهای جهان پیرامون روابط رژیم صهیونیستی و اروپا میخوانیم و میبینیم، عمدتاً از جنس این موارد اختلافی است. با افزایش تندرویهای آمریکا در دوره ترامپ و در حالی که نتانیاهو تلاش میکند بیشترین سوءاستفاده را از این فرصت انجام دهد، دولتهای اروپایی بر سیاست متمایز خود تأکید میکنند. اما جای یک پرسش باقی میماند:
اگر اسرائیل با تلاش برای لغو برجام، کشتار فلسطینیان، عدم پایبندی به توافقاتی که خود درباره مرزهای این رژیم امضا کرده بود، نگهداری دستکم ۲۰۰ کلاهک هستهای و عدم عضویت در انپیتی در حال بیثباتکردن خاورمیانه است، چرا اروپا برای یک بار هم که شده، دست به تحریم رژیم صهیونیستی نمیزند؟ پاسخ روشن است: نیمی از محصولات و کالاهای وارداتی به اسرائیل از اروپا میآید!
آمار نشان میدهد حدود ۴۸% از محصولات غذایی و کالاهای صنعتی که به اسرائیل می رود، پولش در جیب اروپاییان میرود. حالا اگر اروپا دست به تحریم کالاهای اسرائیلی بزند، رژیم صهیونیستی بلافاصله اقدام متقابل انجام داده و اجازه ورود کالاهای اروپایی را نمیدهد. در نتیجه، این همه پول یعنی حدود ۲۹ میلیارد دلار (دستکم ۲۱ میلیارد به روایت کمیسیون اروپا) را از دست میدهد و اروپا جای خود را بلافاصله به کشورهای دیگر واگذار میکند. هماکنون در رتبههای بعدی ۱۴% از این محصولات از آمریکا، ۹.۸% از چین، ۴.۱% از ترکیه و ۳.۲% از هند وارد میشود. ماشینآلات و محصولات شیمیایی مهمترین صادرات اروپا به سرزمینهای اشغالی است.
اصلاً چهار کشور ایسلند، لیختناشتاین، نروژ و سوئیس از سال ۱۹۹۳ میلادی طبق توافقی که یک سال پیش از آن با مقامات رژیم صهیونیستی انجام دادند، روابط تجاری آزاد با این رژیم برقرار کردهاند و نتیجه این توافق آن است که اکنون سوئیس سومین کشور صادرکننده به سرزمینهای اشغالی شناخته میشود.
سهم کشورهای صادرکننده به عنوان مبدأ کالاهای وارداتی به اسرائیل
سهم کشورهای واردکننده به عنوان مقصد کالاهای صادرشده از اسرائیلی
البته اسرائیل نیز در نزدیکشدن به آمریکا دلیل خود را دارد. اگر نگاهی به آمار کالاهای صادراتی از رژیم صهیونیستی بیاندازیم، آمریکا با ۳۷% و شرق و جنوب شرق آسیا با ۳۲% مقاصد اول و دومِ این کالاها به شمار میآیند. اسرائیل میداند اروپا همان سهمی که در صادرات محصولاتش به اسرائیل دارد، در واردکردنِ محصولات اسرائیلی و واریز پولش به جیب صهیونیستها ندارد. آمریکا حدود ۲۵ میلیارد دلار سالانه بابت محصولات اسرائیلی به صهیونیستها میدهد، اما اروپا مجموعاً به عنوان سومین مقصد کالاهای اسرائیلی (۲۳%)، ۱۵ میلیارد دلار (دستکم ۱۳ میلیارد به روایت کمیسیون اروپا) به اسرائیلیها میدهد که اگر چه کم نیست، اما به هر حال سه پنجم سهم آمریکا است. باز هم ماشینآلات و مواد شیمیایی مهمترین واردات اروپا از سرزمینهای اشغالی است.
بنابر این اگر در رسانهها شاهد بازیهای لفظی میان مقامات اروپا و رژیم صهیونیستی هستیم، به نظر میرسد تحت فشار افکار عمومی داخلی صورت میگیرد. گروههای فعال حقوق بشری در این کشورها گاهی با برگزاری تظاهرات و مانند آن خشم مردم را نسبت به سستی دولتهای اروپایی مقابل جنایات رژیم صهیونیستی به نمایش میگذارند و بالاخره مقامات قاره سبز برای حفظ ژست همیشگی خود به عنوان «پلیس خوب» دنیا حرفی میزنند یا بیانیهای میدهند. اما متأسفانه هیچگاه وارد اقدامات عملی مانند تحریمهایی که با آمریکا در دوره اوباما علیه ایران همداستان شدند، نمیشوند.