روزنامه سازندگی از قول حسین مرعشی نوشت: به نظرم نکته قابل توجه در سخنان ترامپ این است که علاقهمند است با ایران به مذاکره بنشیند، مذاکرهای برابر و به نظرم به دور از حضور سران اروپایی. این موضوع از سوی مسئولان باید جدی گرفته شود. البته این پیشنهاد به منزله این نیست که ما باید با آمریکا در مورد مسائل هستهای و موشکی خود مجددا به بحث بنشینیم. خیر. ما نباید این کار را کنیم. مسائل هستهای ایران، مذاکرات چندجانبه و مهمی را از سر گذرانده و به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تبدیل شده است. پس پرونده آن از نظر جمهوری اسلامی بسته شده و دیگر قابل مذاکره مجدد نیست. اما ما میتوانیم روی نیازهای ترامپ برای گفتوگو با ایران حساب باز کرده و در محاسبات و سیاست خارجی کشور این گزینه را لحاظ کنیم.
وی میافزاید: ترامپ از جایگاه ایران در منطقه باخبر است. بهتر از اروپا و دیگر سران آمریکا میداند که منطقه بدون حضور ایران و نقش ایران هدایت نمیشود. میداند که ایران نه تنها پیشینه قدرتمند که دولت و ملت قدرتمندی نیز در حال حاضر دارد. میداند که ایران به لحاظ استراتژیک و حتی اقتصادی نیز وضعیتش از دیگر کشورهای منطقه بهتر است. حتی این ایران است که امنیت را به عراق و سوریه و افغانستان و دیگر کشورهای منطقه برده است. به همین دلیل ترامپ خود را نیازمند موفقیت در حل مسائل منطقه و مسائل هستهای ایران میبیند.
گفتوگو با آمریکا برای حل مسائل موجود، به معنی عقبنشینی ایران یا امتیاز دادن به کشور آمریکا یا ترامپ نیست، بلکه به مثابه پیشگیری از بنبستی است که ممکن است در روابط خارجی کشور ایجاد شود. لذا ما میتوانیم پیشاپیش برای شکستن بنبستهای بینالمللی برنامه داشته باشیم.
این قبیل نسخهپیچیها برای مذاکره جدید با آمریکای ترامپ در حالی است که دولت ترامپ و اوباما، همان توافق قبلی را به طور پیاپی زیر پا گذاشتند و به جایی رسید که آقای روحانی گفت: آمریکاییها، میگویند توافق و تعهدی را که کردهایم، فعلا اجرا نکنیم و دوباره مذاکره کنیم. به کشورهای شرق آسیا میگویند بیایید مذاکره کنیم؛ کشورها مگر دیوانه شدهاند با شما مذاکره کنند، شما تعهدی را که کردهاید زیرپا میگذارید.
با این وصف به نظر میرسد امثال مرعشی، به جای اعتراض به آمریکا، به مثابه جادهصافکن و مالهکشهای شیطان بزرگ و خباثتهای آن عمل میکنند و مأموریتشان، وسوسه برای ارتکاب رفتارهای دور از عقل است.
مرعشی و امثال او در حزب کارگزاران، با همین مغالطهها، امثال هاشمی را ترغیب کردند که نسبت به مذاکره با آمریکا ابراز ذوقزدگی کند و بگوید «تابو شکست» یا «وزیرخارجه آمریکا قول داده کارهای انجام نشده را جبران کند»!
در ماجرای مذاکرات منتهی به برجام نیز غربگرایان مدعی بودند چون آمریکا نیازمند ایران است، بنابراین میتوانیم با او مذاکره برد-برد داشته باشیم اما دیدیم که خسارت محض از آب درآمد.