اصلاحطلبان استاد دوقطبیسازی هستند. همواره سعی میکنند با دوقطبیسازیهای کاذب نظیر اعتدال و افراط، دلواپس، امیدوار، تندروی و میانهرو و... برای خود وجههسازی کنند و متعاقب آن رقیب سیاسی را تخریب. اما وقتی با مشکلات اجرایی روبهرو میشوند که حاصل اشتباه فاحش خودشان است، دم از وحدت ملی برای رفع مشکلات میزنند.
این جریان سیاسی در برجام انواع و اقسام اتهامات را به رقیب زد. «جنگطلب»، «عصر حجری»، «مخالف توسعه» و... از جمله این اتهامات بود.
حالا که ترامپ به وعده خود که پایمال کردن برجام عمل کرده و مشخص شده که گره زدن سرنوشت کشور به این سند توافق به کلی اشتباه بوده؛ اصلاحطلبان میگویند برای عبور از این مشکل باید وحدت داشت.
البته وحدت ملت ایران در برابر مشکلات که همواره مثالزدنی است و در مواقع بحرانیتر هم نشان دادهاند متفقالقول در برابر دشمن میایستند و قله پیروزی را فتح میکنند؛ اما اینکه اصلاحطلبان هر وقت بخواهند افکار عمومی را دو شقه کنند و هر وقت که منافعشان حکم کند، پرچم وحدت علم کنند، دورویی سیاسی آنان را آشکار میکند.
در ضمن اصلاحطلبان نشان دادهاند که در قبال مشکلاتی که ایجاد میکنند نه عذرخواهی و نه پذیرش اشتباهشان را بلدند و نه حتی برای رفع این مشکلات، اشتباه خود را به گردن میگیرند؛ بلکه در شرایط سخت سعی میکنند پشت مردم و الفاظی چون وحدت پنهان شوند.
برجام نمونه خوبی برای این موضع دوگانه است. این جریان سیاسی حدود 5 سال ملت ایران را نسبت به توسعه خارج از مرزها امیدوار کرد و بحث مذاکره با آمریکا برای برطرف کردن تحریمها و مشکلات را شعار خود قرار داد. اما حالا که همه چیز مشخص شده و آمریکا تعهدات خود را پایمال کرده است، این جریان به جای عذرخواهی از مردم بیان میکند که بایستی با وحدت مشکلات را حل کنیم.
پس تکلیف تیترهای اغواکننده و فریب دهنده برجام که «تحریمها رفت» و «سرمایهگذاری و رونق اقتصادی به کشور بازگشت»؛ چه میشود؟ در همه این موارد دوقطبیسازی در دستور کار رسانههای اصلاحطلب بود. به عنوان مثال در خرید هواپیمای جدید که قراردادش به نوعی باطل شد؛ طعنه و کنایه به رقیب سیاسی با تیترهایی مانند «دلواپس بوئینگ» چاشنی کار شد. اما حال که همه این طرحها و وعدهها شکست خورده است؛ اصلاحطلبان میگویند باید وحدت کرد!