فیصل قاسم در روزنامه القدس العربی، ابتدا به تفصیل از قول دیگران، مدعی همکاری ایران با آمریکا و اسرائیل در طول دهه گذشته میشود اما در پایان تصریح میکند ایران به کابوسی تبدیل شده که خواب راحت را از آمریکا و اسرائیل گرفته است.
در تحلیل مجری ضدایرانی شبکه الجزیره آمده است: « افراد معتقد به نظریه ائتلاف آمریکایی- اسرائیلی- ایرانی به ما میگویند، این همه بیم و هراس و هیاهوی رسانهای به وجود آمده از سوی آمریکا و اسرائیل درمورد ایران را باور نکنید زیرا موارد مشترکی که طرح آمریکا و اسرائیل را با طرح ایران در منطقه گردهم میآورد، بسیار قویتر از موارد اختلاف برانگیز میان آنها است.»
شعارهای ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی را باور نکنید. آنها هیچگاه حتی یک مگس آمریکایی و اسرائیلی را به قتل نرساندهاند؛ ما همواره شاهد شعارهای چه کسی عراق را بر طبقی از طلا تحویل ایران داد؟ آیا آمریکا نبود؟ رقبای ایران این سوال را مطرح میکنند که چه کسی از یورش دهها گروه شبه نظامی ایران به سرزمین سوریه و اشغال شام و حمایتشان از بشاراسد چشمپوشی کرد؟ آیا آمریکا و اسرائیل نیستند؟
چگونه است که اسرائیل شب و روز از حزبالله لبنان شکایت میکند، اما درعین حال به گروههای حزبالله ایرانی جدید اجازه ورود به سوریه و رسیدن به مرزهای اسرائیل را میدهد؟ آیا کسی که دم از محور مقاومت میزند، به این موضوع افتخار نمیکند که قاسم سلیمانی صبح هر روز با منظره دریاچه طبریا واقع در نزدیکی مقر اقامتش در قنیطره و درعای سوریه چشمانش را مینوازد؟
ما همگی میدانیم که راکتورهای هستهای عراق در حال ساخت چگونه منهدم شدند؟ اما به ایران اجازه داده شد تا ظرف سالیان سال طرح هستهایاش را برپا دارد و سپس فقط از نظر رسانهای اعتراضات خود علیه آن را آغاز کرد.
آن کس که نسبت به طرح هستهای ایران بیمناک است، میبایست آن را از بین میبرد، همچنان که راکتورهای هستهای عراق را در ابتدای شکلگیری از میان برد و ایران را به حال خود رها نمیکرد تا در آستانه ساخت بمب اتم قرار گیرد؛ آیا میتوان باور کرد اسرائیل که از سالها قبل در رویارویی با هرگونه تهدید خارجی حملات بازدارنده انجام میدهد، به هزاران عنصر شیعه اجازه دهد تا در سوریه به سادگی و سبکی به نزدیک مرزهایش برسند؛ آنها میپرسند آیا وقتی شبه نظامیان ایران به سوریه رهسپار شدند و به نزدیکی اسرائیل رسیدند، برق تلآویو قطع شده بود؟
افراد معتقد به نظریه ائتلاف ایران- اسرائیل- آمریکا همچنین میگویند: وقتی موشکهای ایران به حوثیها در یمن بهعنوان حیاط خلوت عربستان یعنی همپیمان
عمو سام رسیدند، ماهوارههای آمریکا کجا بودند؟ آیا برق هواپیماهای شناسایی آمریکا که حتی حرکت مورچهها را در عربستان، یمن و محیط پیرامونشان زیر نظر دارند، قطع شده بود؟
دشمنان ایران معتقدند که بزرگترین خدمت ارائه شده از سوی ایران به طرح آشوب سازنده ویرانگر آمریکا آن بود که این کشور نوک پیکان جنگ در درگیری میان تشیع و تسنن است.
نظام ایران پس از به قدرت رسیدن (امام) خمینی (ره) در سال 1979 برهم زدن ثبات منطقه را آغاز کرد، انگار که آمریکا همین را میخواست.
هماکنون ملاحظه کنید که چگونه منطقه از دریای مدیترانه تا خلیج (فارس) به دلیل تهاجم ایران و موج شیعهگرایی این کشور که به مغرب و الجزایر رسیده در جوش و خروش به سر میبرد؟ آیا تصور میکنید اسرائیل با ایران خواهد جنگید در حالی که میبیند ایرانیان چه بلایی بر سر پایتخت بنیامیه دمشق آوردهاند؟، نه به هیچوجه.
دشمنان ایران میافزایند، آمریکا چقدر سلاح به کشورهای خلیج (فارس) به بهانه ایران فروخته است؟؛ غرب با دستاویز قرار دادن خطر ایران چقدر از عربها باج گرفته است؟
فیصل در این نوشته،اشاره به این حقیقت نمیکند که سران رژیم سعودی و برخی رژیمهای مرتجع، رسما با رژیم اشغالگر قدس ائتلاف دوستی و جنایات علیه لبنان و فلسطین و سوریه و یمن و بحرین ترتیب داده و در حمله صدام به ایران نیز نقش تحریککننده و حامی داشته و در نقشه و زمین ایران بازی کردهاند. او توضیح نمیدهد که چرا آمریکاییها به عربستان در حضور ولیعهدش میگویند گاو شیرده، اما نه از سران عربستان و نه از پان عربیستهای لاف زدن هیچ صدایی نمیآید.
فیصل پس از مرور همه این مغالطهها تصریح میکند: ما پس از ذکر همه موارد مزبور که به نقل از دشمنان ایران ذکر کردیم، سوال را مطرح میکنیم، «چه بسا ایران برای تحقق یافتن طرح آمریکا در منطقه تا مدت زمان مشخصی یک ضرورت آمریکایی- اسرائیلی بهشمار میرفت، اما هماکنون به کابوسی تبدیل شده که خواب آرام آمریکا و اسرائیل در منطقه را برهم میزند.
ایران از اسرائیلیها و آمریکاییها باهوشتر بود و طرح این کشور هم اکنون از نزدیک به ویژه در سوریه، اسرائیلیها را در معرض تهدید قرار داده است؛ به عبارت دیگر تمام نظریهها در مورد ائتلاف آمریکا و اسرائیل و ایران صرفا یک ذهنیت باقی خواهند ماند.