ادعاهای بنیامین نتانیاهو درباره برنامه هسته ای ایران که هفته گذشته توسط او در یک برنامه زنده تلویزیونی مطرح شد، به جز واشنگتن که از آن استقبال کرد، با واکنش منفی مقامات اروپایی از جمله اتحادیه اروپا، آژانس بین المللی انرژی اتمی و رسانه های غربی مواجه شد تاجایی که حتی برخی مقامات صهیونیستی هم این اظهارات را رد کردند. درباره این اظهارات چهار نکته قابل تامل است.
1- آن چه نتانیاهو به عنوان اسناد هسته ای ایران یاد کرد، مربوط به گذشته است. گذشته یعنی زمانی که درباره آن شورای حکام آژانس یک بار رای داده و پرونده موسوم به مطالعات ادعایی ایران معروف به «پی.ام.دی» را به اتفاق آرا در دسامبر 2015 مختومه کرده است. بنابر این آن چه نتانیاهو می گوید در حقیقت تلاش موهوم برای اثرگذاری بر اتفاقی است که در گذشته مختومه شده است. موضوعی که بلافاصله پس از پایان شوی نتانیاهو کارشناسان سی ان ان و بی بی سی هم بر آن تاکید و تصریح کردند که این اظهارات هیچ چیز جدیدی نداشت.
2- در قطعنامه دسامبر 2015 شورای حکام آژانس برای اختتام پرونده «پی.ام.دی» به یک فرایند 10 ساله برای عادی سازی پرونده ایران در شورای حکام اشاره شده که اکنون حدود 3 سال آن گذشته است. متهم کردن ایران به «دروغگویی» و ادعای به دست آوردن سند، می تواند روی این فرایند اثربگذارد. در حقیقت این مسئله با هدف اثرگذاری بر برداشتن محدودیت ها از برنامه هسته ای ایران در پایان برجام است؛ البته اگر برجام بر فرض محال واقعا به سال پایانی خود برسد. آمریکا و اسرائیل درباره یک بند در برجام با اروپا و ایران مناقشه می کنند که براساس آن پس از پایان سال هشتم یا سال دهم برجام محدودیت های هسته ای ایران برطرف شده و برنامه اتمی ایران در آژانس عادی می شود. آمریکا و اسرائیل به این رفع محدودیت «بند غروب آفتاب» یا «Sunset Clause» نام داده اند و تلاش می کنند این محدودیت ها دایمی شود. لذا نتانیاهو با شوی جدید خود تلاش کرد تا ادعاهای تکراری خود را با ادبیات جدید مطرح کند.
3- استقبال فوری آمریکا از شوی نتانیاهو در آستانه پایان ضرب الاجل ترامپ برای تغییر برجام نشان دهنده طراحی نقشه ای برای زمینه چینی تصمیم ترامپ درباره برجام است. چه این که یک مقام اسرائیلی نیز تاکید کرده که این موضوع از قبل با واشنگتن هماهنگ شده بود.
4- نکته مهمی که باید به آن توجه شود این است که موج واکنش های منفی به ادعاهای نتانیاهو در میان کشورهای اروپایی در حقیقت دستاورد مهم بستن پرونده «پی.ام.دی» در شورای حکام است. بستن این پرونده نیز خود از مهم ترین نتایج توافق هسته ای است. در حقیقت می توان این طور گفت که اگر توافقی (برجام) درکار نبود همچنان پرونده جعلی که برای ایران در شورای حکام باز شده بود، باز بود و این ادعاهای نتانیاهو می توانست همه آن ادعاها را وارد یک فضای جدید ضدایرانی کند. با این حال مهر پایان آن پرونده و تاکید شورای حکام بر این که هیچ شواهدی از تلاش ایران برای ساخت سلاح هسته ای در دست نیست، سبب شده اکنون ادعاهای نتانیاهو پذیرفته نشود. پرونده ای جعلی که ایران را مظلومانه برای 12 سال تحت شدیدترین فشارها قرار داده بود.
5-نتانیاهو به دنبال آن است که :
الف- در میان کشورهای غربی اجماع برای فشار به ایران را باهدف کنار کشیدن از سوریه به بهانه آن که ایران یک تهدید هسته ای است بیشتر کند.
ب- اروپایی ها و حتی روسیه را از موشک های بالستیک ایران به عنوان کشوری که به دنبال ساخت سلاح هسته ای است بترساند و اجماع برای فشار به برنامه موشکی ایران را در میان غربی ها بیشتر کند.
ج- ایران را برای واکنش مستقیم به اسرائیل و افتادن در زمین بازی طراحی شده در شرایط کنونی تحریک کند. چرا؟
واقعیت این است که ایران زمین بازی تحولات منطقه را به نفع خودش عوض کرده است. آن هم نه با هژمونی نظامی بلکه با تصمیم های استراتژیک خود برای مقابله با تروریسمی که می رفت تا از 2009 به بعد پس از تجزیه عراق و سوریه و بی دولت کردن این کشورها، با روانه کردن تروریست های آدم خوار داعش به ایران، فازنهایی نقشه حضور این گروه تروریستی را اجرا کند. ایران در مقابل این نقشه خوفناک با خون پاک فرزندانش در دفاع از حرم اهل بیت (ع) و حریم ایران ایستاد تا جنگ به مرزهای ایران نرسد. از همین رو اکنون مسئله غرب درباره سوریه دیگر نه ازبین رفتن دولت این کشور که روزگاری تسلطش بر اراضی سوریه تا 30 درصد هم رسیده بود و دمشق در محاصره نهایی برای سقوط بود بلکه حضور قدرتمند ایران و متحدانش در کنارزدن تروریست ها و مقابله با تجزیه منطقه است. لذا نتانیاهو که روزی تصور می کرد تا هفته های بعد بشار اسد سقوط خواهد کرد اکنون هر روز باید درباره «تثبیت» حضور ایران در سوریه موضع بگیرد و حتی دست به اقدامات عملی بزند نظیر آن چه در پایگاه T4 رخ داد. هرچند رویارویی مستقیم با ایران برای غرب خیلی ساده نیست چرا که ایران و متحدانش به خصوص در لبنان، استراتژی «پایان بزن و در رویی» را پیاده می کند که این به معنای مجازات عامل اقدام مستقیم علیه ایران است؛ هرچند گاهی این مجازات به دلیل برخی ملاحظات داخلی و منطقه ای (نظیر شرایط کنونی) به تاخیر بیفتد.
خلاصه آن که شوی اخیر نتانیاهو گرچه با عنوان هسته ای برگزار شد اما به دلیل مضمون تکراری، ادعاهای بی منطق بودن و فاقد ارزش بودن، ظاهرا علاوه بر برجام نقطه شروع موج جدید فشارها بر صنعت دفاعی ایران و حضور منطقه ای کشورمان است وگرنه حتی «ایهود باراک» نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی هم گفت که «سخنان نتانیاهو بی ارزش است».
نویسنده : امیرحسین یزدان پناه