همین چند وقت پیش فردی که زمانی همکار «حسن روحانی» در ابداع کلیدواژه «کلید» به شمار میرفت، گفته بود حسن روحانی در مقام مقایسه، از دیگر همتایان خود سخنورتر است! مسئله اما این است که اولاً مسائل اساسی کشور با سخنوری حل نمیشود و ثانیاً زیاد سخن گفتن، همیشه کار دست آدم میدهد! مثلاً مردم میپرسند: چرا آدمی که همین چند سال پیش گفته: «مگر اقتصاد دستوری هم در دنیای امروز معنا و مفهومی دارد؟ و مگر میتوان در یک برنامه تلویزیونی گفت نرخ دلار باید به 700 تومان تقلیل پیدا کند؟»، حالا چنین چکشی در پی مدیریت بازار ارز است؟ مگر سابق بر این، مشکل آشفتگی بازار ارز از نگاه فرد مورد نظر، «خودشیفتگیها، بیثباتیها، عدم مشورت و عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور» نبود؟! الان «اقتصاد دستوری»، همان ابزار علمی است یعنی؟ یا چی؟! یا اینکه آدمی که میگفت «مملکت نوکر نمیخواهد؛ مدیر میخواهد!» چه شده است که بعد از چند سال میگوید اتفاقاً مملکت نوکر میخواهد و چیزی بالاتر از نوکری نیست؟! چند ماه پس از اجرایی شدن برجام بود که دیگر رئیسجمهور واژه «کلید» را تکرار نکرد! روحانی حتی در مناظرات اخیر ریاست جمهوری هم از«کلید» معروفش در سال 92 یک کلمه هم نگفت! جالب اینکه در آن مناظرات هیچکدام از رقبای جناب روحانی هم از او در این زمینه سؤال نکردند! بعدتر گلواژههایی چون آفتاب تابان برجام، ابر شتابان برجام، گشایشهای روزانه برجام و... نیز مثل اینکه تاریخ مصرفشان از نظر روحانی تمام شده باشد، یکی یکی به خاطرهها پیوستند. کمکم حتی از اصل مذاکره با کدخدا هم با عنوان دیوانگی یاد شد.
کنار هم قرار دادن این واقعیات به ما میگوید باید هنر جابجایی کلمات و تغییر زمین بازی را هم به جمع مهارتهای سخنوری حسن روحانی افزود.
شاید به قول رئیسجمهور عینک نزدهایم تا گشایشهای روزانه برجام را ببینیم! بدون عینک هم اما شاید بتوان برخی چیزهای کوچک را دید! مثلاٍ اینکه 5 سال بعد حرف زدن دوستان، رکود همچنان بر گلوی اقتصاد چنگ انداخته ولی ما از کشور ترکیه، کود انسانی وارد میکنیم! نحوه کار کردن جناب رئیسجمهور اما شاید مهمترین مسئلهای باشد که میتوان با چشمان غیر مسلح هم دید! وزیر محترم ارتباطات اخیراً در توضیح اشتباه آماری ارائه شده از سوی رئیس جمهور گفته است: «فکر میکنم بیان 2 میلیون شغل یک اشتباه لفظی از آقای رئیسجمهور بود که با خستگیهای ایشان همراه شده است».
چندی پیش «عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات در توضیح نحوه فعالیت روزانه روحانی و خستگیهای او گفته بود: «روحانی در مقایسه با همه رؤسای جمهوری پیشین بعد از انقلاب، چه آنهایی که همانند بنیصدر عزل شدند و چه آنهایی که همانند رجایی شهید شدند و چه بقیه که بودند، وقت برای دولت نمیگذارد. میگویند او از ساعت 9:30 صبح تا 19 سرکار است! این را تردید ندارم و یکی از اعتراضات و انتقاداتی است که دوستان روحانی به او دارند. ناطق نوری در همین زمینه به روحانی اعتراض کرده و گفته: من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم، از ساعت 6:30 صبح آنجا حاضر میشوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید! ناصری در ادامه گفته بود: «رئیسجمهور حوزههای کلیدی کشور را شوخی گرفته است». خدا قوت آقای رئیسجمهور!